فجر زنده بودی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۲۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۹ - قصهٔ آدم علیهالسلام و بستن قضا نظر او را از مراعات صریح نهی و ترک تاویل:
خدایا قضا مانند تاریکی و ظلمت بر من چیره گشت و همانا من به خودم ظلم کردم و سپس آه کشید .
فجر زنده بودی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۲۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۹ - قصهٔ آدم علیهالسلام و بستن قضا نظر او را از مراعات صریح نهی و ترک تاویل:
هنگامی که حال و هوای حیرت و نوش جان کردن گندم بعد از خوردن گندم از سرش پرید اونوقت فهمید اصل قضیه را و به راه آمد ، اما خب دزد کار خودش کرده بود
فجر زنده بودی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۱۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۹ - قصهٔ آدم علیهالسلام و بستن قضا نظر او را از مراعات صریح نهی و ترک تاویل:
خوردن گندم مثل خاری بود که در پای باغبان رفت و باغبان را هوشیار کرد از حضور دزد ولی خب چه سود ...
احمد در ۱ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۱۰ در پاسخ به آن مرد دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۸:
اذا تم دنا نقصه صحیح می باشد و بدین معنی است: آنچه تمام می شود، نقصانش نزدیک می شود
محسن رضایی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۱۳ دربارهٔ عطار » مختارنامه » باب هشدهم: در همّت بلند داشتن و در كار تمام بودن » شمارهٔ ۲۵:
با سلام
شعر بسیار زیبا و عارفانه ای بود
خانم الف در ۱ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۰۱ دربارهٔ ابن یمین » دیوان اشعار » معمیات » شمارهٔ ۷ - ایضاً:
جوابش چی میشه؟
فرهود در ۱ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۳۸ در پاسخ به سهیل قاسمی دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۸۷:
جولاهه به معنی بافنده است. یک شغل و پیشه است که گاهی به کنایه برای عنکبوت بکار بردهاند. در اینجا منظور اولی است نه عنکبوت.
مولانا در غزلهای دیگر نیز شغل جولاهه را استفاده کرده است:
مانند مکوک کژ اندر کف جولاهه
صد تار بریدی تو در تار دگر رفتی
سید محسن در ۱ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۲۵ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور:
اقای جلالی عزیز هر دو صورت ---مشگوو یا مشکو----درست است
سید محسن در ۱ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۲۳ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور:
درود بر ادیبان--بیت 83 شتابش چرخ را آهسته دارد درست است با تشکر از آقای مجتبی والی پور
سید محسن در ۱ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۰۱ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۲ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار سوم:
بیت 43 --همانطور که هست درست است---یعنی جزع ها منظور چشم های سیاه است و مصرع پیشنهادی اقای محسن پناهی اشاره به یک چشم و یا مفرد جزع دارد که درست نیست---جرع ها کنایه از دو چشم است
سید محسن در ۱ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۵۱ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۱ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار دوم:
درود بر ادیبان---گِل نم دیده درست به نظر میرسد--چون گُل را با شبنم می ارایند
سید محسن در ۱ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۴۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۰ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار اول:
درود بر ادیبان---به زیر تخته نرد آبنوسی===تخته نرد کنایه از جهان است
نهان شد کعبتین سندروسی===تاس های سیاه که نقش اعدادش سفید است کنایه از اسمان شب و ستارگان روشن دارد
در مجموع می فرماید چون شب و ستارگان ناپدید شدند روز شروع شد
توکل در ۱ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۴۶ در پاسخ به ساکت دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۳:
عزیز این چه استدلالی است که شما میکنید این شعر خیام است یعنی قرن پنجم و در ان زمان حتی تا قرن هفتم بلخ یک شهر مهم بوده .به دیوان مسعود سعد هم که رجوع کنید متوجه خواهید شد .بر فرض سخن شما درست باشد اصلا یک درصد هم خیام تو این فکر نبوده که چنین لف و نشری بسازه بگه زندگی در بلخ تلخ است در بغداد شیرین همانطور که فرمودید منظورش این است که هر کجا باشی مرگ می آید و تلخ و شیرین هم در ارتباط با پیمانه است و در بعضی نسخه ها مصراع اینگونه است پیمانه چو پر شد چه شیرین و چه تلخ
علی سعیدی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۴۳ دربارهٔ ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۸۱ - انتقاد از قمهزنان:
با سلام و احترام؛
معنی دو مصرع تُرکی چیست؟
فرهود در ۱ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۴۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده:
زبان برگشودن به اقرار تو
نینگیختن علّت کار تو
به نظر میرسد که نینگیختن در اینجا به معنی معترض نشدن، فضولی نکردن و ایراد نگرفتن باشد.
محمد کلهر در ۱ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۷:
اینو نامجو به زیباییِ تمام خونده ولی اشاره ای نکردید.
امیرحسین صباغی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۵۸ دربارهٔ اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۰:
این باید در بخش قطعات باشد. اصلا وزنش وزن رباعی نیست.
امیرحسین صباغی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۴۹ دربارهٔ اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۶:
بیت سوم بایست ترکیب «جانِ شکر» میداشته. شکر معشوقۀ دوم خسرو در داستان است. اصلاحش بدون مراجعه به کتاب ممکن نیست. خواهش میکنم دوستانی که دارند اصلاح بفرمایند.
امیرحسین صباغی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۴۳ دربارهٔ اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۳:
خَرد به معنی گِل لزج است.
احتمالا مصرع سوم به این شکل نبوده چون نهاد جمله باید اشاره به کسی که مرده اشاره کند. آنکس که گِل را «میداند» که مرده نیست. شاید درستش «خوابیده به خرد» باشد. چون مطمئن نیستم ویرایشش نخواهم کرد، اما اگر کسی از شکل درست مصرع سوم مطمئن است لطف بفرماید ویرایش کند.
کوروش در ۱ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۵۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۷۹ - اندیشیدن یکی از صحابه بانکار کی رسول چرا ستاری نمیکند: