گنجور

حاشیه‌ها

خمش در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۳۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰ - جمع آمدن اهل آفت هر صباحی بر در صومعهٔ عیسی علیه السلام جهت طلب شفا به دعای او:

به نظر بنده عمیق ترین مفاهیم در این شعر از بیت شماره ۵۲ شروع میشه و دوست دارم این مفاهیمو با شما به اشتراک بزارم ... میگه احساسات منفی و ناراحتی و دلتنگی های ما در واقع  محسوسات هستند و هیچ شکل و وزن و اندازه ای ندارند و فقط محسوسن ! قابل لمس نیستند و با چشم سر دیده نمیشن ، و وقتی یک روشی و کار نیکی رو ترک کردی ته دلت احساس دلهره و اضطرابی حس میکنی ، قبل از اینکه این محسوسات تبدیل به عینیات بشن زود باش کاری بکن و برطرفش کن ، تا قبل از اینکه زنجیری بشه و از علاوه در دلت ، پاهاتو هم به زنجیر بکشه ... در واقع مولانا میخواد بگه تمام این محسوسات از حالت حس و غیر عینی بودن ، اگه برطرف نشن تبدیل به مشکلات عینی میشن و قفلی که قبلا روی دلت بوده تبدیل به زنجیر پاهات میشن ! در بیت ۵۶ میگه همه ی این گناهانی ک انجام میدیم بعد از مرگ از حالت محسوس به حالت عینی در میان و بعد مرگ باعث عذاب ما مشین و برای فهم مطلب یک مثال بسیار شیرین و دلچسب میزنه : وقتی یک دزد ، دزدی میکنه ته دلش یه حس اضطراب و نگرانی داره ولی بهش توجه نمیکنه ، و هرچه بی توجهی میکنه این محسوسات آتیششون بیشتر میشه تا جایی که تبدیل به عینیات میشه و اون دزد دستگیر میشه و میفته زندان ! در واقع اون میله های زندان هموه ی اون نفرین ها و گناهانی هستش که بهشون بی توجه بوده ، بندی که بر دلش بوده بر اثر بی توجهی ، تبدیل به بند پا شده و اونو به بند کشیده ... 

زبان قاصره از بیان اینهمه مفهوم و عقل در حیرته از این عمق نگری مولانا ... 

 

مبارکه عابدپور در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۵۳ در پاسخ به 7 دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۸ - گفتار اندر سلامت گوشه‌نشینی و صبر بر ایذاء خلق:

بر پری فعل و به معنی پریدن  است

 

مبارکه عابدپور در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۵۱ در پاسخ به علی سنجرانی دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۸ - گفتار اندر سلامت گوشه‌نشینی و صبر بر ایذاء خلق:

ملک از آسمان میاد و شکل درست( اگر بر پری چون ملک ز آسمان) می باشد

 

مبارکه عابدپور در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۴۱ در پاسخ به سایه هیچ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۸ - گفتار اندر سلامت گوشه‌نشینی و صبر بر ایذاء خلق:

حیلت هست

 

مبارکه عابدپور در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۲۹ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۷ - حکایت درویش صاحب‌نظر و بقراط حکیم:

مرا کاین سخنهاست مجلس فروز

چو آتش در او روشنایی و سوز

نرنجم ز خصمان اگر بر تپند

کز این آتش پارسی در تبند

  سعدی به دشمنان زبان پارسی  مباهات و فخر می فروشه و می گه از بی قراری های این دشمنان رنجشی ندارم چون اینان از شیوایی زبان پارسی دارن می سوزند و برتری کلام خودش رو به رخ می کشه

 

مبارکه عابدپور در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۲۲ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۷ - حکایت درویش صاحب‌نظر و بقراط حکیم:

چرا طفل یک روزه هوشش نبرد؟

که در صنع دیدن چه بالغ ، چه خرد

بقراط میگه چرا کودک یک روزه نتوانست هوش و حواسش را ببرد؟ در حالی که اگر منظور دیدن آفریده باشد، تفاوتی میان آفریده بزرگسال و آفریده خردسال وجود ندارد...  ودل در گرو معشوق پریچهر دادن رو به خدا ربطش نده  و اشاره به همان آیه قرآنی که در شتر هم تامل میشه کرد و بیت بعدیست اگه  منظور آفریدگار باشه .

 

جباری در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۰۲:۴۰ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷ - در مباهات و نکوهش حسودان:

ضمن ادای احترام، این چه استدلالی است که هجای کوتاه در پایان مصرع نمی‌آید؟ «لات» در فاعلات یک هجای کشیده است و قرار نیست در چنین موردی «ت» پایانش را بلند فرض کنیم. قدما مبنا را برحروف قرار می‌دادند و نامگذاری می‌کردند (فاعلات= فاعلن)

 

محسن حیدرزاده جزی در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۰۲:۱۵ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۷۴:

ظاهرا در مصراع سوم بباز درست است نه بباز

 

فرزند در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۰۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱:

به تخت کئی بر بهار منی یعنی چه؟

 

احسان شهیدی در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۳۵ در پاسخ به نیما دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷:

دقیقا. به گفته ی آقای محجوب اکثر نسخ معتبر قدیمی «سر در گل» نوشته اند. طبق توضیح ایشان خم مِی را به سرش گِل میگرفته اند که هوا مِی را فاسد نکند، نه این که پایش را در گِل فرو کنند. این تناسب معنایی زیبایی دارد با به سر گِل گرفتن به هنگام عزا و «خون در دل» بودن خم مِی. هرچند شاید تصویر «پا در گل» به ذهن نزدیکتر باشد، «سر در گل» دقیق و متناسب و زیباتر، و از همه مهمتر مطابق نسخ معتبر قدیمی است. 

 

نادر.. در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۱:

سین‌ها

کین‌ها

 

فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۹:۱۲ در پاسخ به فرهاد دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۷ - قصهٔ دیدن خلیفه لیلی را:

آقا فرهاد

سپاس و آفرین فراوان

دستت هرگز مریزاد

 

مسعود ‌ در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۵۶ در پاسخ به فاطمه زندی دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸:

ممنون از معانی‌ای که می‌ذارید،با درک معنی شعر لذت از شعر دو برابر می‌شه

 

م ر ن در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۲۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۱:

بیت ششم، کاش که درست نیست کاشکه (کاشکی) به معنی ای کاش درست است.

 

محمد صفاییان در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۰:

این غزل را بشنوید با صدای بانو هایده در لینگ زیر:

پیوند به وبگاه بیرونی

 

حسین شریفی در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۰۲:۱۵ دربارهٔ فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶ - در زندان قصر:

بی‌گناهی گر به زندان مُرد با ...

ظالم مظلوم کش هم تا ابد جاوید نیست...

زنده باد آزادی

 

حسین شریفی در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۰۱:۵۳ دربارهٔ فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۱:

شیخ از آن کند اصرار بر خرابی ...

طراوت و ظرافت قلم فرخی مثال زدنی است. گویی این غزل خصوصاً بیت پنجم را برای ایران امروز سرائیده بود. جاوید باد نامت و زنده باد آزادی.

 

سفید در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۰۱:۳۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۵:

 

مشتاق گل بسازد با خوی باغبانان...!

 

 

نوروز فولادی در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۰۰:۴۵ در پاسخ به یکی (ودیگر هیچ) دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

خداوند - جان و خرد

در این رابطه باید گفته به نام صاحب - جان و خرد. صاحب جان و خرد کیست؟ انسان. چون که جان نیاز به جسم دارد و خداوند جسم ندارد. فردوسی کتاب را با نام انسان که دارای جان است و خرد آغاز می کند و نه بنام پروردگار.

 

مریم حقانی در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۱۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹:

چه نویسنده و از کجا تهیه بشه معتبر تر هست ؟

 

۱
۵۸۳
۵۸۴
۵۸۵
۵۸۶
۵۸۷
۵۰۵۰
sunny dark_mode