گنجور

حاشیه‌ها

یاسین مشایخی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۴۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵۵:

بی‌شک این غزل، یکی از بهترین و برگ‌ریزان‌ترین غزل‌ها در تاریخ شعر فارسی‌ست.

جالب اینجاست که حافظ هم یک شاه‌بیتی داره که دقیقاً همسو با این غزله، خصوصاً با بیت اول که همخوانی عجیبی داره. حافظ میگه:

«چو عاشق می‌شدم گفتم که بردم گوهر مقصود/ندانستم که این دریا چه موج خون‌فشان دارد»

«چه دانستم که این سودا مرا زین‌ سان کند مجنون/دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون»

 

کیخسرو روشنا در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۳۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۸ - گفتار اندر فراهم آوردن کتاب:

با استناد به کتاب «سراینده کاخ نظم بلند» اثر تحقیقی استاد مهدی سیدی استاد دانشگاه فردوسی مشهد، این بخش از شاهنامه مربوط است به نحوه گردآوری شاهنامه‌ی ابومنصوری که یکی از والیان و سپهبدان در سالیان پیش از فردوسی بوده است و چنان که خود فردوسی می‌گوید: «یکی پهلوان بود دهقان نژاد» از دهقانانی بوده است که به سبب نیک روشی در میان مردم محبوب گشت و به مقام دست یافت هرچند که بخت با وی یار نبود و خود و شاهنامه‌اش مورد غضب سلطان وقت قرار گرفتند. آنچه در این مجموعه مقالات بدان اشاره شده آنست که فردوسی خود از طریق یکی از فرزندان ابومنصور به نسخه‌ای از شاهنامه منثور وی دستیافته و وظیفه ای به او محول گشت تا این اثر را منظوم کرده و با حکمت عجین گردد.

یاسین مشایخی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۱۴ در پاسخ به علیرضا محدثی دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۷۷:

درسته، البته ناگفته نماند که دیوان شمس تصحیح مرحوم فروزانفر، جامع‌ترین و بزرگترین دیوانه، نه «معتبر» چرا که استاد شفیعی کدکنی می‌گوید: حدود ۲۵درصد از غزل‌های موجود در این دیوان -حدود ۸۰۰غزل-، از مولانا نیستند. یا استاد مجتبی مینوی می‌گوید: حدود دو سوم از اشعار دیوان شمس آقای فروزان‌فر، در نسخه‌های قدیمی‌تر و معتبر نیومده و از مولانا نیست.

یاسین مشایخی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۰۴ در پاسخ به محسن شمس آریان دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۳۰:

این شعر از سعدی نیست و جعلیه!

یاسین مشایخی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۵۸ در پاسخ به مایکل دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۷۷:

اولا که این غزل از مولاناست، چون در قدیمی‌ترین نسخه‌ی دیوان شمس یعنی موزه قونیه اومده. 

دوماً چرا برای بالا بردن مولانا و غلط‌زدایی از آثارش، سعدی رو می‌زنید؟

ناسلامتی سعدی، پادشاه شعر و غزل و سخنه.

ابراهیم وژدان در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۰:

پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت

سوال آیا این کار پدر در نظر شاعر کار درستی بوده یا کار درستی نبوده است؟ حافظ در جای دیگه میگه که

سایه طوبی و دلجویی حور و لب حوض(اشاره به بهشت) /به هوای سر کوی تو برفت از یادم. یعنی آن بهشتی که من در آنجا بودم سر کوی معشوق نبود و من بخاطر رسیدن به سر منزل مقصود که سر کوی دوست باشه طی طریق کردم و دلجوی حور و لب حوض و سایه طوبی انقدر در نظرم بی ارزش آمد که فراموشش کردم.

 

با اینکه حافظ میخواد بگه من فرزند همان پدر هستم و کلمه ناخلف هم خیلی دلپسند تر هست ولی بنظر شخص بنده هم در مصراع دوم اشاره به فروختن دنیا دارد.یعنی یک چیز پست تر از روضه رضوان دارم که میخوام بفروشم.

پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت

ناخلف باشم اگر ملک جهان را به جویی نفروشم

 

پدرم روضه رضوان را بخاطر یک چیز والاتر به دو گندم فروخت(به هوای رسیدن به سر کوی دوست)

من هم باید برای رسیدم به چیز بهتر و والاتر، داشته پستتر خود را بفروشم

حافظ دو تا انتخاب داره یا آخرت را به دنیا بفروشه یا دنیا را به آخرت بفروشه که از نظر بنده حقیر ،با توجه ابیات قبل و بعد از این بیت حافظ دنیا را میفروشد برای رسیدن به آخرت

هرچند میدونم که مصراع دومی که نوشتم با توجه به فرموده دوستان در هیچ نسخه‌ی خطی که در نظرات ذکر شد ، نبوده است.

یاسین مشایخی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۰۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۲۱:

معلوم نیست جلال با کی دعواش شده که این رباعی رو گفته! :)))))))))

مهدی خورسندی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۵۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - گفتار اندر آفرینش عالم:

این دیدگاه ایرانیان است نسبت به آفرینش که آفرینش گیتی از "ناچیز" آغاز می شود که همان ماده نخستین جهان است چنانکه پیر توس فردوسی بزرگ فرماید:

که یزدان ز ناچیز چیز آفرید

بدان تا توانایی آرد پدید

و از این ماده توانایی یا به زبان امروزی انرژی زاده شد!

به گمان بنده ناچیز همان ماده چگال و آغازین جهان است و چیز همان ماده و توانایی همان است که امروز انرژی خوانندش! 

+دو نکته پیرامون سخن پیر توس:

۱- آفرینش از نگاه ایرانیان از عدم و نیستی آفریده نشده و نیاز به یک ماده آغازین داشته که همان ناچیز است

۲-در این بیت آشکارا ماده و انرژی همپیوند با هم است و از ماده انرژی زاده می شود! و این همان قانون آلبرت انیشتین است که ماده و انرژی را به هم پیوند داد: E=mc^2!!!

از نگاه عرفان و فلسفه ایرانی نیز از عدم چیزی آفریده نمی شود چنانکه شیخ شبستری گفت:

عدم موجود گردد این محال است

وجود از ذات هستی لایزال است

سپس آفرینش چهار آخشیج یا عنصر بنیادین جهان است:

سرمایهٔ گوهران این چهار

برآورده بی‌رنج و بی‌روزگار

و سپس نوبت به آسمان می رسد:

پدید آمد این گنبد تیزرو

شگفتی نمایندهٔ نو به نو

و پس از اینها زمین، گیاه، جانوران و در آخر آدمی:

چو دریا و چون کوه و چون دشت و راغ

زمین شد به کردار روشن چراغ

گیا رست با چند گونه درخت

به زیر اندر آمد سرانشان ز بخت

وزان پس چو جنبنده آمد پدید

همه رستنی زیر خویش آورید

چو زین بگذری مردم آمد پدید

شد این بندها را سراسر کلید

دو بیت زیر نیز شگفت است!!! :

سرش راست بر شد چو سرو بلند

به گفتار خوب و خرد کاربند

پذیرندهٔ هوش و رای و خرد

مر او را دد و دام فرمان برد

سرش راست بر شد (انسان راست قامت!)

خرد کاربند و پذیرنده هوش: انسان خردمند!

اشاره به دو گونه انسان و فرگشت آنها و همچنین اشاره به آنکه پیش از این سرش راست نبود و حیوان بود، میمون و شامپانزه!

نادر.. در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۱۱ در پاسخ به مجيد د دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۹:

درود

قبا در اینجا به معنی پایمال است

مجید د در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۹:

معنی "پیراهنی ندوخت که آن را قبا نکرد" چیست؟

 

ضیا احمدی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۰۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۹۶ - پیش رفتن دقوقی رحمة الله علیه به امامت:

یکی از دوستان، درباره‌ی نظر مولوی در موضوع «کافر» اینطور آورده:

«آنکه انسان دیگری را نجس و کثیف میداند، خللی در مغز دارد یا تعصبی نابجا در دین»

هرچند مولوی مسلمان بوده و شریعت را به‌نحوی که می‌فهمیده باور داشته و نشر می‌داده، و امروزه از این منظر کم نیستند اندیشمندان دینی و غیر آنها که متفاوت می‌اندیشند؛ ولی شاید بهتر باشد بیشتر در کلام وی تامل شود و مفاهیم مورد استفاده او در نظر آورده شود.

کافِر در لغت یعنی:

«پوشاننده حق و حقیقت، کتمان‌کننده حقیقت و در عین حال: بی‌دین، ناسپاس و حتی ظالم»

این مفهوم در کنار نگاه دینی شاعر به‌ویژه آنجا که درباره‌ی «امام جماعت» در نماز، قالب می‌گیرد، این بیان را تاحدودی متوجه مفهومی کلی‌تر، خارج از موضوعِ «یک انسان با نگاه دینیِ متفاوت» می‌کند و ضرورت «بیناییِ باطن» را یادآور می‌شود.

«نجاست» در این شعر همان معنای ظاهری است که در شریعت آمده و با آب، پاک می‌شود و شاعر در ادامه از همین مفهوم در حوزه‌ی باطنی بهره می‌گیرد.

به‌نظر می‌رسد عدم توقف در مفهوم ظاهری، کمک بیشتری به مستمع کند؛ با همین نگاه می‌توان این شعر را دارای مفاهیم بلندی دانست که شاعر را ناگزیر به اقرار بر اینکه: «بیان خود را به‌قدر فهم مخاطب تنظیم کرده و خود هم قائل به این است کلامش ممکن است به‌درستی فهمیده نشود.» نموده است.

پوزش از اینکه قلمم به‌قدر کفایت روشنگر نیست.

زهیر در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۱۵ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۳ - ماده تاریخ وفات تورانشاه (میل بهشت = ۷۸۷):

نام پدر آصف، بَرخیا بود و خودش جانشین حضرت سلیمان علیه السلام بود و در یک چشم به هم زدن تخت بلقیس (ملکه سرزمین سبا) را نزد سلیمان آورد. این ماجرا در آیه ۴۰ سوره نمل  و آیات قبل و بعدش در قرآن گفته شده.

(نگین)در ابتدای راه در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۲۱ در پاسخ به بهزاد معزز دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۱۵:

بر هر چه هَمی لرزی   می دان که همان ارزی..

زهیر در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۰۲ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲:

در ابیاتی از شیخ بهایی در کتاب نان و حلوا، بخش ۴ مطالبی با فحوای مطالب قطعه ۲ در بالا مستورست:

 

علم نبوَد غیر علم عاشقی

مابقی تلبیس ابلیس شقی

 

علم فقه و علم تفسیر و حدیث

هست از تلبیس ابلیس خبیث

 

زان نگردد بر تو هرگز کشف راز

گر بود شاگرد تو صد فخر راز

 

و در همان کتاب، بخش ۵:

أَیُّهَا الْقَوْمُ الَّذی فِی‌ الْمَدْرِسَه

کُلُّ ما حَصَّلْتُموها وسوسه

 

فکر کم ان کان فی غیر الحبیب

مالکم فی‌النشاة الاخری نصیب

 

در کشکول شیخ بهایی، دفتر اول، قسمت دوم، بخش پنجم هم تکرار شده.

(نگین)در ابتدای راه در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۲ در پاسخ به زهیر دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴:

آسمان بارِ امانت نتوانست کشید
قرعهٔ کار به نامِ منِ دیوانه زدند
شُکرِ ایزد که میانِ من و او صلح افتاد
صوفیان رقص کنان ساغرِ شکرانه زدند..
اگر بیت فوق را با توجه به دیگر ابیات و مضمون کلی شعر در نظر بگیریم،(در نظر بنده احتمالات شما کمی از فضای این شعر دور است، هرچند که شما نیز صاحب نظرید و چه بسا درست گفته باشید!) میتوان از این دید هم نگاه کرد، که منظور حافظ چنین بوده است که: حافظ(آدمیان) با آسمان بر این نزاع بوده اند که هر دو نمیتوانند سنگینیِ این بار امانت الهی را بر دوش کشند، و حال حافظ در ابیات بعد تکمیل میکند و میگوید شکر ایزد، خداوندگار را سپاس که با آسمان بر سر این مسئله صلح و توافق کردم، قرعه را پذیرفتم و این بار بر دوش من گذاشته شد
و البته چنان که جنابتان فرمود اینها همه احتمال پردازیست، و بنده هیچ ندانم

نادر.. در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸۸:

عشق جز احسان چه کند؟..

بینام بی نامی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۱۱ در پاسخ به ناشناس دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰:

درود یا سلام شایدم Hello

بیت اول هم منظور خدا، الله یا god هست

زهیر در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۳۳ در پاسخ به جلال دامن افشان دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۷۰ - افتادن رکابدار هر باری پیش امیر المؤمنین علی کرم الله وجهه کی ای امیر المؤمنین مرا بکش و ازین قضا برهان:

در تأیید این سخن، این کلیپ عالی و زیبا را تماشا بفرمایید:

دو زن طفل خوش منظری داشتند

زهیر در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۲۱ دربارهٔ صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۲:

علیٌّ ممسوس فی ذات الله

زهیر در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۱۹ دربارهٔ صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۳:

صغیر اصفهانی خدا رحمتت کنه، ایشالا با علی محشور باشی

۱
۵۸۴
۵۸۵
۵۸۶
۵۸۷
۵۸۸
۵۲۵۷