گنجور

حاشیه‌ها

کایسا در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۲۰ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۴۶:

توضیحات مربوط به بیت هفتم:

 

امروز آمدن‌ها چندین بهار دارد

فردا که راست امید تا خود چه‌سان بیایید؟

 

در بیت هفتم یک کارکرد خاص از کلمۀ «بهار» می‌بینیم. شاعر آن را به صورت فعل «بهار دارد» صرف کرده است. در واقع بهار اینجا مفهوم «لطف» و «جلوه» یافته است. وقتی می‌گوید «بهار دارد» یعنی «جلوه دارد»، «لطف دارد».

در بیت زیر نیز «چقدر بهار دارد»، مجازاً یعنی «چقدر خرّمی و فرخندگی دارد» یا «چقدر نیک و خوشایند است».

.

چقدر بهار دارد سوی دل نگاه کردن‌

به خیال قامت یار، دو سه سرو آه کردن‌

.

وقتی با این صرف فعل «بهار داشتن» آشنا شویم، مشکل بسیاری از بیت‌های بهاری بیدل حل می‌شود. مثلاً در اینجا دربارۀ کتاب گلستان سعدی می‌گوید

.

از گل و سنبل به نظم و نثر سعدی قانعم‌

این معانی در گلستان بیشتر دارد بهار

.

یعنی «این معانی‌، در گلستان بیشتر جلوه دارد» (منظور کتاب گلستان سعدی است‌). این هم مثال‌هایی دیگر.

 

شبنم ما را به حیرت آب می‌باید شدن‌

کز دل هر ذرّه‌، طوفانی دگر دارد بهار

 

بی فنا نتوان گلی زین هستی موهوم چید

صفحه‌ی ما گر زنی آتش‌، شرر دارد بهار

 

در اینجا در بیت اول می‌گوید «طوفانی دیگر جلوه کرده است» و در بیت دوم می‌‌گوید «از صفحۀ ما، آتش برخاسته است». ملاحظه می‌کنید که بهار در اینجا فقط اسم فصل نیست، بلکه مفهوم «خرمی و نشاط» دارد و این یک کارکرد جدید از این کلمه است که در شعر بیدل بسیار دیده شده است. 

منبع: کانال خانه‌آیینه

فرهود در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۰۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹ - گمان بردن کاروانیان که بهیمهٔ صوفی رنجورست:

«گر بوَد اندیشه‌ات گل، گلشنی»

من این مصرع را اینجور بیشتر شنیده‌ام.

فرهود در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۵۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹ - گمان بردن کاروانیان که بهیمهٔ صوفی رنجورست:

زبان فارسی امروز غلطهای زیادی دارد مثل حالت «فعل نهی» نگو، نکن، نرو و ... که امروز ما استفاده می‌کنیم اما قدما این را هرگز استفاده نمی‌کرده‌اند و از «میم» برای حالت نهی استفاده می‌کرده‌اند؛ مانند مگو، مکن، مرو ....

در زمین مردمان خانه مکن / کار خود کن کار بیگانه مکن (از همین صفحه)

 نون را فقط برای حالت نفی استفاده می‌کرده‌اند مانند نمی‌گویم، نمی‌دانم و ... .

 

 

مسعود بیگدلی در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۱۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۶:

بسیار زیبا بود، ای کاش اهل ادب مشارکت بیشتری کنند در دیدگاه ها تا افراد عادی مثل ما بیشتر بهره ببرند از این ادبیات

شاهرخ کاظمی در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۰ دربارهٔ ابوالفضل بیهقی » تاریخ بیهقی » مجلد ششم » بخش ۲۲ - داستان بوسهل حصیری:

این بخش، «داستان بوبکر حصیری» نام دارد که به سهو «بوسهل حصیری» نوشته شده 

جهن یزداد در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۳۰ دربارهٔ قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۴ - در مدح شمس الدین و ابوالمعالی:

رخ شود چون آزرنگ و  دل چو انگشت زرنگ

 انگشت زرنگ = زغال اتش گرفته درخت زرنگ

جهن یزداد در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۰۵ دربارهٔ قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۶ - در مدح شاه ابوالخلیل جعفر:

نزدیک به بیست بیت آن  پارسی ویژه است و آنچه مانده نیز بسیار کم واژه بیگانه دارد

گمنام در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۰۴ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳:

روزی که همه از یکدیگر فرار می کنند

سکوت بلند در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۰۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۰۷:

خیلی شعر عالی بود.

اشعار مولانا برای زنده شدن است،زنده به خدا شدن است

یزدانپناه عسکری در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۴۱ دربارهٔ عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل اول - فرق علم مکتسب با علم لدنی:

از عادت پرستی دست بدار که عادت پرستی بت پرستی باشد.

***

[سهراب سپهری - هشت کتاب]

غبار عادت پیوسته در مسیر تماشاست.

***

[یزدانپناه عسکری] 

عادت و عادت پرستی نه تکرار عمل، بلکه توصیفی است که همیشه در دنیایی که واقعیت می نامیم به آن استناد می کنیم .

____

8+ 1+3:20

پریسا م در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۰۷ در پاسخ به ؟ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۲۸ - ویران کردن اسکندر آتشکده‌های ایران زمین را:

من هم با نظر شما موافقم که حداقل در توصیف و انتخاب واژگان،  رویکرد شاعر به زرتشتیان پیش از اسکندر مثبت به نظر می رسه. 
اما از طرفی فکر می کنم خوانش ما از این اشعار هم تحت تاثیر شرایط امروزی ماست.

یزدانپناه عسکری در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۰۸ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۹۵:

مو آن دل داده یکتا پرستم - که جام شرک و خود بینی شکستم

***

[یزدانپناه عسکری]

لازمه ی پیوند با سرمنشأ یکتا، شکستن آینه خود بینی است؛ و بدون این پیوند، هیچ امیدی به آرامش، خوشنودی و کمال وجود ندارد.

______

  2+ 4+4:169

 

دکتر صحافیان در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴:

  دیشب در فرازمان دیدم(دعوت لسان الغیب:شما هم ببینید) که فرشتگان بر در خلوتخانه خاص خداوند، دق‌الباب می‌کنند(با تحیر، کنجکاوی یا اعتراض) و خداوند گل آدم را با عشق می‌آمیزد و به پیمانه وجود می‌زند(فاعل بسرشتند کیست؟- ادامه مصراع اول و به فرشتگان برگردد، لیکن این اسناد مغایر آیه ۵۱ کهف است که فرشتگان اجازه شهادت در آفرینش نیافتند و فاعل حق است.گاهی به جای فعل مفرد که بدیهی است مانند خداوند، جمع می‌آید و در متون قدیم نیز هست: این لطف بین که با گل آدم سرشته‌اند/وین روح بین که در تن آدم تنیده‌اند غزل ۲۲۵ سعدی. شرح شوق، ۲۳۳۰)

۲- پس از این توجه خاص حق، ملازمان ایستاده در حریم پاک و پنهان ملکوت* با من خاک نشین بیچاره، شراب بیخودی‌ آور نوشبدند(ایهام به سجده ملائک)
*ملک کثرت و ملکوت ترتیب و جبروت وحدت است هر سه عالم از آن خدایند و با هم و در هم‌اند.جبروت ذات عالم ملک و ملکوت است...(الانسان الکامل،۱۵۸)
۳-آسمان پهناور از قبول امانت عشق و معرفت سر باززد، سرانجام این بار سخت را بر من حیران( مجذوب توجه حق در آغاز آفرینش- بیت ترجمه دقیقی از آیه ۷۲ احزاب)نهادند.(آدمی را این تشریف نه بس باشد که خداوند آسمان و زمین را به شش شبانه‌روز آفرید و در آن تشریف "بیدی" ارزانی نداشت. ولی آدم را که عالم صغری بود حواله به چهل روز و این تشریف کرد( مرصاد، ۸۰) چون نوبت به دل رسید گل آن از ملاط بهشت بیاوردند و به آب حیات ابدی بسرشتند و به آفتاب سیصد و شصت نظر بپروردند همان،۷۴)
۴-از جنگ‌های سطحی مذاهب درگذر، چون به باطن دین نرسیدند، در افسانه ظاهر مذهبشان گرفتار شدند(حسین منصور را پرسیدند تو بر کدام مذهبی؟ گفت: بر مذهب پروردگارم.او از مذهبها دور است تخلقوا باخلاق الله گواه است.طالب را با نهنده مذهب کار است نه با مذهب تمهیدات، ۲۲ و ۱۲۹)
۵- همه اینها را مرهون آشتی با معشوق حقیقی(ایهام: پیر یا معشوق زمینی)عالم هستم، لحظه‌ای که با حوریان بهشتی شراب شکر را در حال خوش نوشیدم( خانلری: شکر آن که- حوریان رقص‌کنان)
۶- آتش حقیقی آن نیست که در زبانه شمع موجب خنده‌اش می‌شود، آن است که به تمام وجود پروانه عاشق زدند.
۷- با این شرح مفصل آفرینش، بدان‌که از آن‌گاه که عروس سخن را با قلم آرایش می‌کنند، کسی چون حافظ پرده از چهره عروس سخن برنداشته است( خانلری: نکشید از رخ اندیشه نقاب)
نقطه عشق دل گوشه‌نشینان خون کرد
همچو آن خال که بر عارض جانانه زدند
ما به صد خرمن پندار ز ره چون نرویم
چون ره آدم بیچاره به یک دانه زدند
(دو بیت اضافی در شرح عرفانی ختمی لاهوری)
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح

 پیوند به وبگاه بیرونی

رضا صدر در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۳۳ در پاسخ به رامین کبیری دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۶ - حکایت در معنی غلبه وجد و سلطنت عشق:

تعبیر جالبی پیشنهاد کردید. با تعبیر شما معنی سازگار می‌شه ولی زیبایی کم میشه چون دو ترکیب اگر هم املا باشند (یعنی کلمه سمرقند و ترکیب دو کلمه سمر و قند)  اون وقت صنعت ایهام رو برآورده می‌کنند، از طرف دیگه من برای «سمر»  هنوز معنیی پیدا نکرده‌ام که به این مصرع بخوره (سمر= افسانه، داستان، مشهور ...،)

بیقرار در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۰۴ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۴۷:

دل با تو‌ دگر با دگری کار ندارد 
وین دل که دگر طاقت دیدار ندارد

زیبایی و حُسنت  که زند طعنه به آفاق
این حُسن تو را  ، گلشن و گلزار ندارد

سرمست شد از عطر نفس های تو ساقی
این شهر یکی عاقل و هشیار ندارد 

آن‌کس که دلش را‌ پی دلدار فرستاد
همدم به جز از دیده ی بیدار ندارد

روبه صفتان را چه به تفسیر شجاعت !!
این طایفه جز خصلت کفتار ندارد 

هر قطعه ی این خاک غمین دست تو‌ بوسد 
این سازه به جز ساز تو معمار ندارد

آن دل که دلاشوب دلی ساده و شیداست
یک ذره در آن زرکده زنگار ندارد  

ویران شده این غمکده از بس که جفا دید
اما به نظر جور تو آوار ندارد 

از میکده و بار و خرابات نترسید 
آنجا که کسی دستک و دستار ندارد 

عاقل نکند فهم دل عاشق و معشوق
حرفش ، عملش رونق بازار ندارد
 
ای آنکه قرار از دل زارم بربودی 
خوش باش که‌این مرحله تکرار ندارد 
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
#رضارضایی « بیقرار » 

MOSTAFA Nikroozi در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۹۶:

چقد زیباست این شعر

 

امید در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۰۷ دربارهٔ عطار » فتوت نامه:

جناب موسوی مشکل اینجاست که شما نمیتونی چند تا بیت شعر از متن شعر های مختلف جدا کنی و نتیجه بگیری که اون ها همچین اعتقادی داشتن ! اگر هم داشته باشند این چیزایی شما گفتی دلیل کافی نیست ، زن و مرد و همینطور هزاران کلمه دیگه که تو این اشعار استفاده شده اشاره به مفاهیم خیلی عمیق‌تری داره که درکشون کار ساده ای نیست .

کلا هم بعضی کلمات معنی جنسیتی ندارن مثلا شما به یک خانم هم میتونی بگی که مثلا چقدر نامردی و این کلمه نامرد مفهوم خودش رو داره . بهر حال ما صفات مردانه داریم و صفات زنانه ، که این نه با علم روز نه با اخلاق و نه با چیز دیگه ای در تضاد نیستن ، شما اگر بخوای زیبایی چیزی رو تحسین کنی اون رو به یک زن تشبیه میکنی و اگر بخوای قدرت فیزیکی رو بکنی به یک مرد ، این طبیعت هست نه دید جنسیتی 

قطره بقایی در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۰۱ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰:

پی امتحان چو‌سحر‌ دَود به هوا رقم نزدی چرا
حرف (دودم) نیست (دَود) است، حرف م باید حذف گردد

دکتر امین لو در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۲۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۱ - قوله علیه السلام من بشرنی بخروج صفر بشرته بالجنة:

مصرع دوم بیت دهم‌ به صورت زیر صحیح است .

پیش او کوثر نماید آب شور

بردیا در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۳۶ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۷:

خیلی زیبا

۱
۴۷۴
۴۷۵
۴۷۶
۴۷۷
۴۷۸
۵۲۶۷