گنجور

حاشیه‌ها

غلامرضا بیژنی در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۰۶ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۶ - بردن پدر مجنون را به خانهٔ کعبه:

هر روز خمیده‌نام‌تر گشت    در شیفتگی تمام‌تر گشت

خنیده نام صحیح است . به معنی مشهور و پر آوازه

هر روز خنیده‌نام‌تر گشت        در شیفتگی تمام‌تر گشت

.. منا.. در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۱۷ دربارهٔ میرزاده عشقی » دیوان اشعار » غزلیات و قصاید » شمارهٔ ۳ - مخالفت با قرارداد ایران و انگلیس:

شعر بسیار زیباییست

رسول لطف الهی در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۲۹ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب ششم در قناعت » بخش ۱۱ - حکایت مرد کوته نظر و زن عالی همت:

چو خرما به شیرینی اندوده پوست.چوبازش کنی استخوانی در اوست.حضرت سعدی خودش در مقدمه کلیات میفرمایند که هیچ چیز کامل نیست.

سارا در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۲۳ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۵:

اگر تپیدن دل ترجمان نمی گردید

که می شناخت در این تیره خاکدان غم را 

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۴۳ دربارهٔ آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۱:

گردد مثَل به طرزِ خُوی افشانیِ رُخَت،

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۴۱ دربارهٔ صفی علیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱:

بر هم مزن دُو طرّه ، که دل‌هایِ عاشقان،

محمد خراسانی در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۰۰ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۰:

اگر بزرگواری معنی این ابیات رو میدونه  برای من هم معنی بکنه ممنون

رضا از کرمان در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۰۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰۹:

چون بخندد شیر تو ایمن مباش آن ...

سلام  

  این بیت ودر کل میتوان گفت این غزل عرفانی متناظر با حکایت شکار رفتن شیر وگرگ وروباه در بخش ۱۴۲ دفتر اول مثنوی شریف  میباشد  شیر کنایه از خداوند  گرگ به آدمیان ناسپاس و روباه در مقام  بنده تسلیم ورضا به تقدیر الهی به نمایش در آمده اند که به سروران گرامی خواندن این بخش را توصیه  مینمایم 

شیر با این فکر میزد خنده فاش /// بر تبسمهای شیر ایمن مباش

مال دنیا شد تبسمهای حق /// کرد مارا مست ومغرور وخلق

فقر ورنجوری بهستت ای سند /// کان تبسم دام خود را برکند

 

شاد باشید درپناه حق

 

شهپر شاه هوا در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۰۲ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴۴:

به نظر میرسد مصرع آخر

از من خراب گرفت،  صحیح باشد 

پدرام پارسا در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۴:۴۷ در پاسخ به سعيد دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۲:

به نظر «هر دو» جهانش درست‌تر هست! «هر که» جهانش کمی بی معناست خصوصاً در مقابل «هر دو» جهان که هم بسیار با معناست و هم بارها سعدی شیرین‌سخن پیش از این آورده‌اند! در جایی دیگر شیخ اجل میفرمایند:

آن کس که دلی دارد آراسته‌ی معنی
گر هر دو جهان باشد در پای یکی ریزد

در سبک شناسی هم شیوه شعر گفتن سعدی رو ««سهل ممتنع»» میگویند چون در عین «آسانی» بسیار «سخت» است که کسی بتواند همچون او شعر سراید! برای همین هم بعد از هشتصد سال همچون سخن گفتن امروز ما سهل و روان و خواناست!

بهزاد فرخ زاده در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۵۵:

تو ببت پنجم فکر میکنم تا تا صفت گرگ ندری یوسف کنعان نبری درست باشه.

 

امیرحسین شیرخانی در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۲۷ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۶:

بیت اول نباید این باشه ؟!

گم شدم در خود چنان کز خویش ناپیدا شدم 

شبنمی بودم ز دریا غرق در دریا شدم

فرهود در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۵۳ در پاسخ به ایوب دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۱۳ - دانش آموختن اسکندر از نقوماجس حکیم‌، پدر ارسطو:

بیا ساقی درست است.

و نظامی اولین شاعری است که این‌گونه سروده است.

 

بابک چندم در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۱۲ در پاسخ به مظفر طاهری دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶ - بردن پادشاه آن طبیب را بر بیمار تا حال او را ببیند:

در حقیقت می گوید که عشق بسان اسطرلاب، که رمز گشای چند و چون کار اختران است، اسرار خدا را بر کاشف نهان می کند.

اسرار خدا: حقایق پنهان/پوشیده و سر به مهر خداوند

دیگران هم که ایراد گرفتند:

اصطرلاب هم معرب اسطرلاب است که قدما بسیار آورده اند...

مسعود م در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۸۳:

بیت عقل و خرد 

به نظرم منظور  «فهم اکتسابی» هست 

که عقل و اندیشه باید توسط خود فرد پرورش داده بشه 

عبدالرضا ناظمی در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۱۵ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۴:

درود  جای آن بود که در موارد هم آهنگ این غزل خواجه حافظ را هم می آوردید : دادگرا فلک تو را جرعه کش پیاله باد ...

عبدالرضا ناظمی در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۱۴ دربارهٔ آذر بیگدلی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - در زلزلهٔ کاشان فرماید:

درود    احتمالا در 23 سالگی جناب آذر زلزله رخ داده است . توصیفات شاعر  زلزله بم را بیاد می آورد  هر چند 200 سال گذشته است اما  درد همان درد است و البته آدمیزاد دوباره بر می خیزد

درست قبل از سپیده‌دم ۲۴ آذر ۱۱۵۷ برابر با ۱۵ دسامبر ۱۷۷۸ شهر کاشان توسط زمین‌لرزه‌ای بزرگ آسیب دید. بزرگی این زمین لرزه ۶٫۲ ریشتر برآورد شده‌است. خسارات گسترده‌ای در نواحی اطراف شهر وارد شد و اکثر ساختمان‌ها ویران شدند. وسعت این زمین لرزه بسیار زیاد بود در حدی که تقریبا تمام مناطق تحت پوشش کاشان گرفتار شدند و بیش از ۸٬۰۰۰ نفر کشته شدند. 

رسول لطف الهی در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۳۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳۷ - حکایت ماجرای نحوی و کشتیبان:

تنهاشاعری که لفظ را فدای معنی میکند ملای روم است چون معنی برای رساندن عرفان برایش ارزش بیشتری دارد تا اوزان شعری.

مظفر طاهری در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۲۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶ - بردن پادشاه آن طبیب را بر بیمار تا حال او را ببیند:

عشق اسطرلاب اسرار خداست.

در آن دوران اسطرلاب پیچیده ترین و تخصصی ترین ابزار زمان خودش بوده است.

مولوی می‌گوید در میان اسرار خلقت خدا عشق شبیه اسطرلاب است و از همه پیچیده‌تر و پر راز و رمز تر است

مهر و ماه در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۴۹ در پاسخ به امیر نصر دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۷:

منظور از فرمایش سعدی در «چو سلطان عزت...»

 

موضوع لوس یا خشن

دوست داشتنی یا با جبروت

ناز یا...

و امثال این ها نیست

 

این قیاس، یا این تغییر دادن مرکز توجه، سیری از حقیر به عظیم نیست

 

سیری از کم ارزش به باارزش نیست

 

بلکه انتقال مرکز توجه، از غیر واقعی به واقعی است

۱
۴۳۲
۴۳۳
۴۳۴
۴۳۵
۴۳۶
۵۵۱۸