گنجور

حاشیه‌ها

جاوید مدرس اول رافض در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۰:

>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
***************************************
***************************************
گفتم به باد می‌دهدم باده .............
گفتا قبول کن سخن و هرچه باد باد!
ننگ و نام: 17 نسخه (801، 813، 818، 819، 821، 823، 843 و 10 نسخۀ متأخّر یا بی‌تاریخ) خانلری، عیوضی، نیساری، جلالی نائینی- نورانی وصال
نام و ننگ: 14 نسخه (803، 827، 836 و 11 نسخۀ متأخّر یا بی‌تاریخ) قزوینی- غنی، سایه، خرمشاهی- جاوید
دین و دل: 1 نسخه (862)
32 نسخه غزل 96 و بیت فوق را دارند. از نسخ کامل کهن مورّخ, نسخ مورخ 822، 824 و 825 خود غزل را فاقدند.
***************************************
***************************************

جاوید مدرس اول رافض در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۰:

>>>>>>>>>>>>>>>>>>
**************************************
**************************************
پدرم .................. به دو گندم بفروخت
من چرا باغ جهان را به جوی نفروشم؟!
روضۀ جنّت: 29 نسخه (801، 813، 819، 821، 822، 823، 824، 825، 834، 836، 843 و 18 نسخۀ متأخر یا بی‌تاریخ) خانلری، عیوضی، نیساری، جلالی نائینی- نورانی وصال
روضۀ رضوان: 9 نسخه (814- 813، 816، 818، 827 و 5 نسخۀ متأخر یا بی‌تاریخ) قزوینی- غنی، سایه، خرمشاهی- جاوید
ضبط بحث برانگیزی در مصرع دوم:
من چرا باغ جهان را: 27 نسخه (801، 813، 814- 813، 816، 818، 819، 821، 822، 823، 825، 834، 836، 843 و 15 نسخۀ متأخر یا بی‌تاریخ) خانلری، عیوضی، نیساری، جلالی نائینی- نورانی وصال
ناخلف باشم اگر من: 6 نسخه (824 و 5 نسخۀ متأخر یا بی‌تاریخ) سایه، خرمشاهی- جاوید
من چرا ملک جهان را: 2 نسخه (827، 866) قزوینی- غنی
من که باشم که جهان را: 3 نسخه (2 نسخۀ بسیار متأخّر: 894 و 898 و 1 نسخۀ بی‌تاریخ)
39 نسخه با 40 ضبط غزل 332 را دارند. نسخۀ مورخ 827 دو بار ضبط کرده ولی بیت فوق و ابیات بعدی را ضمن ضبط نخست ندارد لذا در اینجا به ذکر همان «827» و 40 نسخه بسنده شد. نسخۀ مورخ 855 نیز بیت فوق را ندارند.
در باب مرجوح بودن ضبط «روضۀ رضوان» نوشتار زیر به رغم ایراد ادبی قابل توجه است:
پیوند به وبگاه بیرونی
***************************************
***************************************

ناشناس در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۳۳ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۹۴ - در محرم:

منظور بهار تسلیم نشدن به ظالم والگو گرفتن از امامی است که برایش عزاداری می کنند. که هدف امام شهید را نفهمیدن مساوی با خریت است.

صفری در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۵۷ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مرد توبه شکن:

توبه قدری دارد و قدر آن هزینه ایست که برای آن حاضر به پرداخت باشیم.قطعاً توبه کار اگر بر توبه خود یقین حاصل کند حاضر به پرداخت آن نیز خواهد بود در غیر این صورت توبه کار به یقین نرسیده و ...

تضمینی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۱۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۲۵:

سمانه خانم،
من هم با شما درعارف ندانستن سعدی هم عقیده ام ولی نه به این دو دلیل ضعیفی که بیان فرمودید.
بماند که در اصل اثبات این دو دلیل هم مستندات شما کافی نیست. شما اگر از علم جامعه شناسی با نگرش اطلاع داشتید که ندارید می دانستید که دیدگاه سعدی نسبت به زنان، یک نگرش جامعه شناسانه است نه اینکه زن را تحقیر کرده باشد.
تعصب زنانه را در برداشت های ادبی و غیره نباید دخالت داد. مساوی دانستن زن با مرد در همه ی عرصه های اجتماعی، که این دوره بعضی دم از آن می زنند و بعد با این نگاه، به سنجش و تخریب و تحقیر دیدگاه ارکان ادبی گذشته از جمله سعدی بزرگ می پردازند، یک نگرش ناقص به فلسفه ی وجودی زن است.
در مورد دشمن داشتن غیر مسلمانان هم دو نگاه کلی وجود دارد. غیر مسلمان، توحید را نپذیرفته است از این جهت شایسته ی دشمن داشتن است و اتفاقا عارفان که خداشناس ترین صنف جامعه بعد از معصومان هستند، غیر موحدان را از این جهت دشمن می دارند، اما از دیدگاه و جهت دیگر که حتی این غیر مسلمانان ساخته و مخلوق خدا هستند از این جهت شایسته ی ترحم و دوست داشتن اند. بین این دو عرصه نباید قاطی نمود دوست عزیز.

ناشناس در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:

باسلام
حضرت شیخ الاسلام احمدجام(ره)ازمشایخ زبده وزبردست بوده چنانکه نورالدین عبدالرحمن جامی شاگردروحی ایشان وازاراتمندان ایشان بوده،قطب الدین بختیارکاکی(ره)ازعرفاهندباشنیدن یک قطعه ازشعرحضرت شیخ جان می دهد،حضرت سلطان مودودچشتی (ره)سرسلسله طریقت چشتیه ازایشان کسب فیض مکند ، مولانا ابوبکرتایبادی و...اگرعارفی ازعارف دیگرکسب فیض کند امری عادیست.

سمانه ، م در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۰۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۲۵:

هرگز سعدی را به عنوان عارف نمی شناسم که عارف در فرهنگ و عرف و ادب
، معنا و مفهوم دیگری دارد که شیخ سعدی از چنین مقامی برخوردارنیست
دلایلی که میتوانم بیاورم بسیار است ولی دو نمونه می آورم
اول : هیچ عارفی بین انسان ها تفاوت قائل نمی شود
تحقیر زنان : زهره مردان نداری چون زنان در خانه باش
چو زن راه بازار گیرد بزن
وگرنه تو در خانه بنشین چو زن
بپوشانش از چشم بیگانه روی
وگر نشنود چه زن آنگه چه شوی
زن نو کن ای دوست هر نوبهار
که تقویم پاری نیاید بکار
دوم ، دشمن داشتن غیر مسلمانان : در دیباچه می فرماید:
ای کریمی که از خزانه ی غیب
گبر و ترسا وظیفه خور داری
دوستان را کجا کنی محروم
تو که با دشمنان نظر داری
سعدی شیخ خانقاه سهروردیه بوده و حتی به مقام پیری هم نرسیده است
یادش گرامی ، که با این حال ادبیات ما بسیار مرهون اوست

محمد در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۱۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲ - نعت پیغمبر اکرم (ص):

با سلام
معنی شعر ها را از کجا میشه گرفت؟
اگه یک سایت معرفی کنید ممنون میشم.

علی عباسی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۵۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۷:

باسلام....درمورد بیت ششم،در جواب دوست عزیزی ک فرمودند "ش" نباشد بهتر،برحسب قدر فهم خود باید بگویم، که درین قسمت رقص ضمیر صورت گرفته که از شگرد های شاعرانه هست....و درینجا مرجع ضمیر "مرد" است و نقش آن مفعولست....
که بذکر نمونه از شیخ شیراز،از خاطر پریشان ،اکتفا میکنم و زبان در میکشم:
گفتم بببینمش،مگرم درد اشتیاق/ساکن شود....

سید در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۳۳ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۱۲:

آقا / خانم تضمینی
مگر من نوشتم نفی ماعدا می کند ؟
آیا من نوشتم ، او گفته از خدا کمک نخواه؟
جلو اسم من یک علامت تعجب برای چیست ؟
نه به آن جان نوشتن ، نه به آن علامت
آیا مثالی داری در این گفته : ”سیره و منش انبیای حقیقی الهی، بر واسطه قرار دادن مقربان بوده“.
کدام پیامبر ، مقربی را واسطه قرار داده ؟
تا به حال شنیده ای که پیامبر اسلام مثلاً حسین بصری را نزد خدا واسطه قرار داده باشد یا علی بن ابیطالب را ؟
یک سؤال ، آیا شما در حوزه درس خوانده ای؟
از مغلطه ها و از ناهنجاری های سخن شما چنین بر می آید

مهرزاد شایان در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۰۵ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰۵:

بیت چهارم، مصرع نخست:
"به چشم اعتبار بیخودی عمری جنون کردم"
به نظرم یک واژه جا افتاده است.
"به چشم اعتبار «از» بیخودی عمری جنون کردم"
بر اساس این نسخه:
بیدل دهلوی، عبدالقادر بن عبدالخالق (1381) دیوان بیدل دهلوی، با تصحیح خال محمد خسته. خلیل‌الله خلیلی، به اهتمام حسین آهی، تهران: فروغی، چاپ چهارم، ص 947.

کمال در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۰۰ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۸:

ج.آ : 8574

علی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۵۴ دربارهٔ اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۵ - حکایت الماس و زغال:

تاثیر پذیرفته از کتاب چنین گفت زرتشت
تمثیل نیچه از الماس و زغال سنگ "چرا چنین سخت؟" زغال سنگ روزی به الماس چنین گفت

ابراهیم در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۰۵ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷:

در کتاب بهترین امید که سال 48 چاپ شده، اخوان ثالث بدون ذکر نام شاعر این رباعی را اینگونه آورده است:
با من بودی منت نمیدانستم
یا من بودی منت نمیدانستم
چون من شدم از میان تورا دانستم
تا من بودی منت نمیدانستم

امیراشکان در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۱۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷:

به نظر بنده منظور گور در مصرع دوم هم به حیوان گور و هم به طرز مرگ بهرام گور اشاره دارد.
بهرام گور در سال 439 میلادی در منطقه جرقویه اصفهان در حالیکه با اسب دنبال گورخر بود در باتلاق فرو رفت.
همونطور که میدونید باتلاق متشکل شده از جنازه ی حیوانات مرده است . در مصرع دوم منظور از گور 1. قبرستان حیوانات مرده 2 باتلاقی که بهرام در آن فرو رفت ،3. جنازه های گورهای مرده که در آن باتلاق بودند 4 گور به معنی قبر ، 5. گور به عنوان یک راسته از حیوانات و 6 همان گوری که بهرام در پی شکار آن به باتلاق فرو رفت بوده.

تضمینی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۴۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند:

صلحست میان کفر و اسلام(لابد ایران و آمریکا به لف و نشر مشوش)
با ما تو هنوز در نبردی(پس کی این بازی! رو تموم می کنی روزگار؟)

تضمینی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۳۲ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۱۲:

سید(!) جان
اولا: اثبات شیء نفی ما عدا نمی کند. نفرمود که از خدا کمک نخواه.
در ثانی: سیره و منش انبیای حقیقی الهی، بر واسطه قرار دادن مقربان بوده.
یا حق

نعیمه در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۳۷ دربارهٔ حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۱:

عالی بودد

سمانه، م در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۳۳ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰:

ارسلان گرامی
گویا سعدی ، مثالی آورده و موسیقی را بر خاسته از نهان دل دانسته و بیان کننده ی اسرار پنهانی ،
در ظاهر میگوید : موسیقی در کر اثری ندارد ، ولی منظورش کسی ست که گوش جانش بسته و سخن اهل دل را فهم نمی کند
می فرماید : باید ضمیر آگاه داشت تا از اسرار نهان آگاه شد
با احترام

بهرام در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۳۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۲۵:

آقای علیمردانی خیلی خوب توضیح دادند و حرفشان درست است.

۱
۴۰۹۱
۴۰۹۲
۴۰۹۳
۴۰۹۴
۴۰۹۵
۵۶۷۲