کسی که حُسن و خَطِ دوست در نظر دارد
محقَق است که او حاصل بصر دارد
چو خامه در رهِ فرمانِ او، سرِ طاعت
نهادهایم مگر او به تیغ بردارد
کسی به وصلِ تو چون شمع یافت پروانه
که زیرِ تیغِ تو هر دم سری دگر دارد
به پایبوس تو دستِ کسی رسید که او
چو آستانه بدین در، همیشه سر دارد
ز زهدِ خشک ملولم، کجاست بادهٔ ناب؟
که بویِ باده مدامم دماغ تر دارد
ز باده هیچت اگر نیست، این نه بس که تو را
دمی ز وسوسهٔ عقل بیخبر دارد؟
کسی که از رهِ تقوا قدم برون ننهاد
به عزمِ میکده اکنون رهِ سفر دارد
دلِ شکستهٔ حافظ به خاک خواهد برد
چو لاله، داغ هوایی، که بر جگر دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر، به عشق و وابستگی به معشوق پرداخته است. او بیان میکند که کسی که در جستجوی زیباییهای دوست است، محقق و آگاه به مسائل اصلی زندگی است. او خود را در مسیر اطاعت از معشوق قرار داده و منتظر است تا معشوق با عشق خود به او پاسخ دهد. شاعر نشان میدهد که عشق به معشوق باعث میشود انسان مانند شمعی پروانهوار بسوزد و هر لحظه تحت تاثیر عشق، دستخوش تغییر شود.
شاعر به زهد خشک اشاره کرده و از بادهای ناب میخواهد تا از زهد خسته شده و عقل را از وسوسههای خود آزاد کند. همچنین، او به سفر به میکده اشاره میکند، جایی که از خود و تقوا دور شده و به عشق متکی است. در پایان، دل شکستهی حافظ به درد و رنجی میماند که با درد و سوزش همچون لاله در خاک خواهد ماند. این شعر به زیبایی احساسات عمیق عشق و فراق را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: کسی که زیبایی و طرز نوشتار دوست را میبیند، به واقع کسی است که درک و بینش صحیحی دارد.
هوش مصنوعی: مانند قلمی که به فرمان او سرِ اطاعت فرود آوردهایم، امید داریم که او ما را با تیغ به چالش نکشد.
هوش مصنوعی: کسی که به وصالت همچون شمع نزدیک شده، مانند پروانهای است که همیشه زیر تیغ توست و هر بار به شکلی جدید در خطر است.
کسی به حضور و به پایبوس تو میرسد که همچون آستانهٔ در، سر خود را در قدم تو بنهد. (آستانه ، در اینجا یعنی قسمت پایین چارچوب در )
هوش مصنوعی: از زهاد و عبادتهای بیروح خستهام، کاش بادهی ناب پیدا شود! چون بوی باده همیشه در بینیام حس میشود.
هوش مصنوعی: اگر از شراب چیزی نصیبت نیست، آیا این کافی نیست که تو را مدتی از وسوسههای عقل دور نگه میدارد؟
کسی که همواره به تقوا و پرهیزگاری معروف بوده، اکنون قصد رفتن به میکده دارد.
حافظ، دلِ شکسته و داغدارش را به خاک خواهد بُرد همچون لاله که بر دلش داغ هوا و آرزویی مانده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
هوای دوست مرا در جهان سمر دارد
به هر دیار زمن قصه دیگر دارد
ز بوته دل رویم همی کند چون زر
ز ابر چشم کنارم همیشه تر دارد
ز بار انده هجران ضعیف قد تو را
[...]
امید وصل غم روز هجر چون شب شمع
ز سوز سینه لبم خشک و دیده تر دارد
امید وصل ز دل پرس و درد هجر زجان
که هر کسی ز غم خویشتن خبر دارد
بذوق جان سخن تلخ تو خوش است زقند
[...]
خبر دهید مرا کآن پسر خبر دارد
که کار من زغمش روی در خطر دارد
خبر ندارم در عشق او ز کار جهان
ولی جهان ز من و کار من خبر دارد
همه فسانه عالم مرا فرامش گشت
[...]
کس این کند که دل از یار خویش بردارد
مگر کسی که دل از سنگ سختتر دارد
که گفت من خبری دارم از حقیقت عشق
دروغ گفت گر از خویشتن خبر دارد
اگر نظر به دو عالم کند حرامش باد
[...]
کسی که شمع جمال تو در نظر دارد
ز آتش دل پروانه کی خبر دارد
ز مرهمش نشود سود دردمندی را
که زخم کاری تیغ تو بر جگر دارد
ز بیقراری زلفت قرار یافت دلم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۸ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.