گنجور

حاشیه‌ها

جهان در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۱۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳۹ - در صفت پیر و مطاوعت وی:

با سلام
حدیث مورد اشاره در ابیات آخر در مورد مشورت با زنان از نظر عالمان علم حدیث نظیر شیخ الالبانی رحمت الله از اساس غلط و ناصحیح و موضوع میباشد

 

علی در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۳۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲ - توحید:

وزن درست این شعر چنین است:
مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات

 

امیر در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۰۷ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۳۲:

مصرع اول بیت چهرم دوزخ از تیرگی بخت درون تو بود

 

حمید رضا در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۱۰ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۱۷ - ای آن که غمگنی:

سردبیر گرامی گنجور،
من هم خواهشمندم اگر حرف غیر قانونی زده شده و یا عواقب حقوقی احتمالی برایتان دارد هر چه زودتر پاک کنید.
داستان من در جایی که کاملأ قانونی بود اتفاق افتاد.
کشورهای مختلف قانون های مختلف دارند.
امیدوارم بتوانیم درباره این قانونها در چارچوب قانون کشورمان گفتگو کنیم.

 

سیدعلی در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۰۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۷:

یکتا دوتایی می تونه اشاره به نماز داشته باشه (یک تایی: رکوع) (دو تایی: سجده)

 

دوستدار در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۵۴ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۱۷ - ای آن که غمگنی:

سردبیر گرامی گنجور،
خواهشمندم آخرین حاشیه آقای حمید رضا را هر چه زودتر پاک و به عواقب حقوقی احتمالی آن توجه کنید.

 

حمیدرضا در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۲۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۹:

ساز و آواز با صدای استاد شجریان توصیه می شود به علاقمندان ... استاد آواز از استاد سخن می خواند !

 

شهریار در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵:

ادم احساس میکنه عقده هاش خالی میشه با خوندن این غزل
حیف خود مولانا نیست تشکر کنیم ازش واقعا

 

صادق در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۲۲ دربارهٔ وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » ترکیبات » گلهٔ یار دل‌آزار:

وقتی تنها 7 سالم بود عاشق شدم،عاشق دختری به نام گلی، و الان که 39 ساله م است هیچ گاه، هیچ گاه او را فراموش نکرده و نمیکنم،یادم هست کتاب وحشی بافقی را او در تاریخ ( 1370/6/31) به من هدیه داد که این شعر زیبا را برآیم با دست خط خودش روی صفحه اول کتاب نوشته بود و الان که 24 سال از آن زمان میگذرد، همچنان این کتاب، با ارزشترین دارایی من است و امشب که ساعت 1:19 بامداد روز شنبه 1394/12/21 است،این شعر زیبا را تقدیم خودش میکنم
گلی غ، تا زمانی که نفس میکشم در خاطر من هستی، بی وفا

 

سام در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۰۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۱:

صادق هدایت ابله تمام عیاری بوده اگر این نقل شما از او بود.
جهنم یعنی شهوت پرستی و مست و خماری
بهشت یعنی جنسیت گرایی و درک انرژی الهی جنسی و مستی یعنی حالت آرامش و باز بودن به روی ابعاد ظریف خلقت..

 

سام در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۵۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۴:

از روز اول تا آخر در حال یادگیری بودیم یک روز به ما یاد دادند و یک رو داشتیم یاد می دادیم ..
در آخر .. از خاک بر آمدیم و بر باد شدیم می تونه
همزمان دو معنی :
1 بر باد رفتیم و بیهوده شدیم
2 از خاک به روح تبدیل شدیم
بستگی به شما داره شما به نظرتون بعد از زندگی بر باد می ره همه چیز یا بعد از زندگی به چیزی بیشتر و جایی بالاتر خواهید رسید؟

 

سیدمحمد در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲:

جناب طاهری
با درود و عرض ادب متقابل
چنان آرزومند بیشتر دانستن این اصطلاحات نا شنیده ی شما شدم که استدعا دارم اگر منابعی در اختیار دارید تا این بنده ی کم سواد را ، با کشمکش های بیرونی و درونی ، در ادبیات آشنا کند ، لطفاً ذکر بفرمائید و همچنین نمونه هایی از کشمکش های اشعار حافظ .
چون به اینگونه نکته سنجی ها ، علاقه ی بسیار دارم
ممنونم

 

nabavar در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۳۲ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۸:

سرکار خانم ندا
شما که در آلمان همیشه بیداری و زبان فارسی می آموزی
”’پای بند نبودن به قوانین سرودن غلط ‘“یعنی چی ؟

 

کمال در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۲۶ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹:

باسلام به دوستان اهل هنروشعرپیشاپیش فرارسیدن سال جدیدخورشیدی 1395راتبریک میگویم وازخداوندبرای دست اندرکاران سایت گنجورودوستان طلب خیروبرکت وسلامتی خواهانم.
بنده این غزل رابادوستان به اشتراک گذاشتم ،غزل زیبای است.

 

کمال در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۱۲ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۹۹:

ج.آ: 6254

 

عارف در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹:

این غزل 800 سال خاک خورد

 

طاهری در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۲۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲:

با عرض ادب واحترام به جناب سیدمحمد و دیگر مخاطبان سایت وزین گنجور . در لحظه نگارش نام آن بزرگان به خاطرم آمد بله بزرگان زیادی بوده اندکه ...
اما موردی که به نظرم آمد که کاش در مقدمه می گفتم این است که:
در ادبیان دو نوع کشمکش و درگیری وجود دارد.
1- کشمکش های بیرونی که درگیری شخص با دیگران ، طبیعت، حکومت و...است
2-کشمکش های درونی که درگیری های انسان است با خودش و هر چه اثری بتواند در طوفان دریای انسان بیشتر پیش برود ارزشمندتر و قابل توجه تر است . و اشعار حافظ پر از این کشمکش ها است.

 

ندا در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۵۸ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۸:

درود بر صائب تبریزی که بسیاری از ابیات همین غزلش به سراسر زندگی سرایشی بعضی شاعران دیگر می ارزد.
با این حساب، پای بند نبودن به قوانین سرودن غلط اصلا مهم نیست.

 

حمید زارعی مرودشت در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۴۳ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴۹:

استاد محمد سر آهنگ (موسیقی دان و بیدل شناس بزرگ افغان) در بیت چهارم به جای کلمه‌ی (امیر)، کلمه‌ی (اسیر) رو به کار میبرن که به نظر با کلمه‌ی آزاد درست تر میاد و پارادوکس بیدلانه ای داره
اسیر الفت خود کن اگر میخواهی آزادم

 

kosar(baran) در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۴۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸:

شنو سخن از قصه ای اینک زمانم میرود
من در بهار زندگی گویی توانم میرود
از بار عشق ای همرهان قد در کمانم میرود
ای ساربان آهسته رو کارام جانم میرود»
«وان دل که با خود داشتم با دلستانم میرود
قلبم شده مفطور از او جانم شده محرور از او
درمانده و مخمور از او سر تا قدم پر شور از او
آهو زمن مخدور از او عالم همه مسرور از او
من مانده ام مهجور از او بیچاره و رنجور از او»
«گویی که نیشی دور از او در استخوانم میرود
با حسرت و حرص و جنون از دام او دل شد برون
درد و غمم از حد فزون رویم ز داغش لاله گون
شد همتم پست و زبون عاجز شدم بی چند و چون
گفتم به نیرنگ و فسون پنهان کنم ریش درون»
«پنهان نمی ماند که خون بر آستانم میرود
از زخم تیر ابروان من چون قلم با سر دوان
دیگر ندارم من توان فرسوده شد جسم جوان
ره پر ز خم چون کندوان آید فغان از رهروان
محمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان»
«کز عشق آن سرو روان گویی روانم میرود
او در صفت همچون مشان در اوج باشد بی مشان
من زیر پایم چون عشان اما دلم آتشفشان
در جستجویش سر کشان پیموده ام هر کهکشان
او میرود دامن کشان من زهر تنهایی چشان»
«دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم میرود
مختل نمود آسایشم از من ربود آرامشم
چون خنگ شب در کاهشم از دوریش در نالشم
چیزی نگوید دانشم یس به آتش میکشم
برگشت یار سرکشم بگذاشت عیش ناخوشم»
«چون مجمری پر آتشم کز سر دخانم میرود
از خنده دلشاد او وان طره آزاد او
وز نرگس آباد او وان قد چون شمشاد او
هستی شده بر باد او شیرین و من فرهاد او
با آن همه بیداد او وان عهد بی بنیاد او»
«در سینه دارم یاد او یا بر زبانم میرود
هر کس شنید اسرار من انکار او اصرار من
خندید بر افکار من کوشید بر آزار من
اما چه جای زار من با این دل بیمار من
صبر از وصال یار من برگشتن از دلدار من»
«گر چه نباشد کار من هم کار از آنم میرود
ای روی تو چون یاسمین ابرو کمان و نو مهین
آخر چرا این جور و کین بی مهری و ناز اینچنین
این سائل کویت ببین دل در فراقت شد حزین
باز آی و بر چشمم نشین ای دلستان نازنین»
«کاشوب و فریاد از زمین بر آسمانم میرود
دور از بر من در چمن او خفته پیش نسترن
ای روزگار اهرمن از تیغ خود بر من بزن
من نزد خارم در کفن آماده ترک وطن
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن»
«من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود
هر چند دل شد بینوا با محنت و غم آشنا
سیلاب خون شد چشم ها در گوش من شد ناسزا
آن پادشاهی شد گدا زیبا سرودی شیخنا
سعدی فغان از دست ما لایق نبود ای بیوفا»
«طاقت نمی دارم جفا کار از فغانم میرود
مسعود آقا شعرتونو تا آخر خوندم فوق العاده بود...عااالی

 

۱
۳۴۳۰
۳۴۳۱
۳۴۳۲
۳۴۳۳
۳۴۳۴
۵۰۴۵
sunny dark_mode