دکتر امین لو در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۱۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۶:
ز چیز که ما را بدو تاب نیست ز یاجوج و ماجوج مان خواب نیست
کلمه "چیز" در مصرع اول اصلاح شود چیزی صحیح است.
------------------------------------------------------------
ز بن تا سر تیغ بالای اوی چو صد شاهرش کرده پهنای اوی
در بیت فوق بین شاه و رش باید فاصله باشد. رش مخفف اَرَش است و آن واحد اندازه گیری طول است از نوک انگشتان تا آرنج.
------------------------------------------
دکتر امین لو در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۵۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۴:
کنون کامدی هیچ دیدی زنا وگر کرده از خشت پخته بنا
در مصرع اول زَنا به معنی زن است و افزودن الف برای قافیه است. در شاهنامه چاپ امیرکبیر بیت فوق به صورت زیراست.
کنون کامدی هیچ دیدی زنی وگر کرده از خشت پخته تنی
به نظر من در نسخه امیر کبیر نیز تنی صحیح نیست
به نظر میر سد بیت فوق به همان ترتیب که در گنجور آمده صحیح است و کلمه زَنا هم در این بیت و هم در بیت بعدی با فتحه حرف "ز" باید خوانده شود و به معنی زن است.
------------------------------------------------------------------------
علی در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸:
بیت ششم ((بر کی گمارد مرا )) نیاز به اصلاح شدن به (( بر که گمارد مرا )) نداره؟
هم از نظر وزن هم از نظر لفظ کاربردی اون زمان درستتر بنظر میاد
بابک چندم در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۲۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۵:
7 جان سلام،
بنده این میان یک گریزی زدم به فرهنگ معین و دیدم که ای دل غافل اولین معنی برای تربیت را پرورش و پروراندن آورده...
به نظر می آید که "به تربیت به چمن" یعنی برای پرورش، پروراندن چمن ...
آنگاه به صبا می گوید که "بگوی" یعنی وزیدن پیش گیر (زمانی که نسیم می وزد نغمه ای حاصل می کند) مبادا که گل در میان نباشد و خار کار چاووشی یا نغمه سر دادن را بر خود گیرد.
خلاصه اینکه به صبا می گوید که نغمه سر گیر (وزیدن پیش گیر) تا چمن و گل در رویش باشند وگرنه که خارستان در پیش روست...
مسعود maskhaz@gmail.com در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۴۳ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱:
مصرع اول بیت دوم صحیح اینست :
ابر ، باران و .....
درست معادل « ابر می بارد »
یعنی باران صفت ابر است
یعنی ابر در حال باریدن است و
من و یار به وداع یکدیگر ایستاده ایم .
اگر واو عطف بین ابر و باران بود پس
چرا در مصرع بعد از من و ابر و یار
می گوید ولی حرفی از باران نمی زند ؟
نادر.. در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲:
.. شب تاریک نگاهت صنما
چو مَهی بر شب تارم به فراز!!
علی در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۱۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۱:
بنظر من هیچ کدام از شعرای بنام ایران را نباید با خیام مقایسه کرد او یک نابغه بتمام معناست یعنی همزمان که فیلسوف است ساینتیست هم هست و اندک نوابغی در جهان پدیدار شده اند که اینگونه بوده اند . یک فیلسوف سئوال میکند ولی یک ساینتیست باید تجربه کند یک فیلسوف ممکن است پیشگویی هم بکند ولی یک ساینتیست به زمان خال هم به دیده شک مینگرد .تلفیق این دو با هم یک شاهکاری است که شخصیت خیام را ساخته است...
مجید قاسمی در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۳۵ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۳۹:
من امروز برای اولین بار با خواندن این شعر در یک پیج اینستا گرام به ناگاه ادامه این شعر در ذهنم جاری شد درضمن از شعر و شعاری چیزی نمیدنم لطفا اساتید کمک کنند به بنده :
اگر آبی زنی بر دل همی باز بیابی تو ز این ادم کمی راز که ایزد داند و من این چنینم. ندانی تو مرا حال ، این چنین است مرا مستی و مستوری گناه نیست که جان دادم به جانانم چنین است مرا دیدی خراباتی پارسا روی پارسا ولی این کار نیک پندار نیک است
خکیم در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۵۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند:
سلام به بانیان گنجور و مدیران آن و همه دوستداران فرهنگ و ادب و انسان.
امروز به سراغ ترجیع بند خداوند سخن سعدی شیرازی آمدم و با توجه به اینکه حواشی برخی اشعار حاوی مطالب آموزنده و جالبی از نظرات فرهیختگان این حوزه است سری هم به انتهای سروده حضرت سعدی زدم و از وجود یکصد و سی نظر هم غافلگیر شدم و هم خوشحال که گنجینه ای از اطلاعات و نظرات ارزشمند را خواهم خواند. اما متاسفانه در میانه این بخش بحث از ظرافتهای شکلی و ساختاری این ترجیع بند معروف و محتوای لطیف و مفاهیم والای آن به سوالی از جانب یکی از مراجعه کنندگان خارج شده و به مکانهائی رفت که بیشترین فاصله را با مختوای سایت و خود شعر داشت. کاش این واقعه رخ نداده بود. از گفتگوئی که در نیمه دوم حاشیه ها درگرفت نه آگاهی خاصی حاصل شد و نه ارتباط بین دوستانی که در این فضای ادبی وارد شده اند تقویت گردید. موجب تاسف و تاثر بود که موضوعی مورد دعوای قرار گرفت که حاصلش بی حاصلی و دلزدگی بود. امیدوارم این تجربه حداقل برای دوری گزیدن از مواضع مشابه در ادامه راه سایت گنجور مفید باشد. بامید حق.
حمید ۱۳ در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:
سلام خدمت همه سروران...راستش من مدتها ذهنم روی این شعر متمرکز بود..خودم به یقین رسیدم که این شعر بی شک در وصف شهدای کربلا سروده شده.
۷ در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۳۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۵:
1-به تربیت به چمن گفتم ای نسیم صبا
2-بگوی تا ندهد گل به خار چاووشی
1=گفتم ای نسیم صبا به تربیت به چمن=
ای نسیم صبا از سر تفقد به دیار گلها
2= بگوی تا شاه آن دیار پیشاهنگی دربار خود را به خار ندهد
نادر.. در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۱۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۷:
ای عشق عقل را تو پراکنده گوی کن..
ای عشق! نکتههای پریشانم آرزوست..
نادر.. در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰:
ای خوشا دولت آن مست که در پای حریف
سر و دستار نداند که کدام اندازد..
مخزن الاسرار در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۲۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۶۰:
چقدر زیباس این رباعی ...
بابک چندم در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۴۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۵:
@ فرخ،
چاووشی شخصی است که پیشاپیش کاروان شتر راه می رود و برای آنان نغمه می خواند و شتران به هوای آواز او راه می پیمایند...
می گوید مبادا که گل برای خار نغمه بخواند، که در ادامه خارها رویش کنند و چمن شود خارستان...
به نظر می آید که در مصراع نخست جای صبا و چمن باید با یکدیگر بدین ترتیب عوض شود:
"به تربیت به صبا گفتم ای نسیم چمن..."
وگرنه چمن که نسیم نیست!
شاید که منظور "به در می گم دیوار تو گوش کن" باشد، ولی گمان کنم که کاتب دسته گل به آب داده و جای دو واژه را عوض کرده...
بابک چندم در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۲۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۴:
@فرخ،
"وصفت آن نیست که در وهم سخندان گنجد
ور کسی گفت مگر هم تو زبانش باشی"
در مصراع اول می گوید که وصف تو قابل وصف نیست و سخن و سخندان اگر اهتمام به وصف تو کنند جز وهم نیست...
مصراع دوم: اگر هم کسی به درستی تو را در بیان وصف کرد این خود تو هستی که از زبان او خود را وصف می کنی...
قابل توجه آنها که دایم می گویند عشق سعدی زمینی است ...
دکتر امین لو در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۱۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۱:
ز کار زهشتان بپرسم نهان که بیمرد زن چون بود در جهان
مصرع اول بیت فوق صحیح نیست.
هم از کارهاتان بپرسم نهان
دکتر امین لو در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۱۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۷:
بدین مسیحا به فرمان راست بد ارنده کو بر زبانم گواست
در مصرع دوم کلمه "ارنده" صحیح نیست دارنده صحیح است اسکندر در این بیت به دین مسیح و در مصرع دوم به دارنده یعنی خدا قسم می خورد.
---------------------------------------------------------------------
دکتر امین لو در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۵۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۰:
یکی پیش رو بود مهتر ز پیل به سر بر سرو داشت همرنگ نیل
در مصرع دوم کلمه "سرو" صحیح نیست و صحیح آن "سرون" است. سرون یعنی شاخ.
---------------------------------------------------
قزلباش در ۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۲۵ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۲۶: