گنجور

حاشیه‌ها

دکتر امین لو در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۰۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور پسر اردشیر سی و یک سال بود » بخش ۱:

دگر آنک او بزمون خرد بکوشد بمه ردی و گرد آورد
بیت فوق باید به شرح زیر اصلاح شود:
دگر آنک او با آزمون خرد بکوشد به مردی و گرد آورد

نادر.. در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۵۷ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » گلهٔ یار دل‌آزار:

غم شربتی ز خون دلم نوش کرد و گفت
این شادی کسی که در این دور خرم است..

دکتر امین لو در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۴۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۴:

که افزایش آب این جام چیست نجومیست گر آلت هندویست
در بیت فوق کلمه "هندویست" صحیح نیست و صحیح آن "هندسیست می باشد.

دکتر امین لو در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۴۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۳:

ابا یاره و برده و نیک‌خواه عمار بسیچید بااو به راه
در مصرع دوم بیت فوق کلمه "عمار" به عماری اصلاح شود.

خرم روزگار در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۰۹ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » گلهٔ یار دل‌آزار:

مطلع غزل استاد سخن است:
آن نه عشق است که از دل به زبان می آید
وآن نه عاشق ، که زمعشوق به جان می آید
گو برو در پس زانوی سلامت بنشین
آنکه از دست ملامت به فغان می آید
از دل به زبان و نه دهان!!
و....
آ

امیر در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۹:

چرا انقدر جنجال بر سر الفاظ...
اگر هوشمندی به معنی گرای که معنی بماند ز صورت به جای
به نظر شما چند بیت اول به تناسخ اشاره داره؟
و اگر نداره مفهومش چیه؟

امپرور در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۳۵ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » گلهٔ یار دل‌آزار:

این شعر فیض کاشانی هم یکم موضوعش ماشبه این ترکیب بند وحشی بافقی هستش:

گفتم رخت ندیدم گفتا ندیده باشی
گفتم ز غم خمیدم گفتا خمیده باشی
گفتم ز گلستانت گفتا که بوی بردی
گفتم گلی نچیدم گفتا نچیده باشی
گفتم ز خود بریدم آن باده تا چشیدم
گفتا چه زان چشیدی از خود بریده باشی
گفتم لباس تقوی در عشق خود بریدم
گفتا به نیک نامی جامه دریده باشی
گفتم که در فراقت بس خوندل که خوردم
گفتا که سهل باشد جورم کشیده باشی
گفتم جفات تا کی گفتا همیشه باشد
از ما وفا نیاید شاید شنیده باشی
گفتم شراب لطفت آیا چه طعم دارد
گفتا گهی ز قهرم شاید مزیده باشی
گفتم که طعم آن لب گفتا ز حسرت آن
جان بر لبت چه آید شاید چشیده باشی
گفتم بکام وصلت خواهم رسید روزی
گفتا که نیک بنگر شاید رسیده باشی
خود را اگر نه بینی از وصل گل بچینی
کار تو فیض اینست خود را ندیده باشی

امپرور در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۱۰ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » گلهٔ یار دل‌آزار:

سوالی از «نادر..»:
این بیت که نوشتی ادامه داره یا فقط یه تک بیت هستش؟

میثم در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۰۴ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۹:

اقا سید!!!
تعجب کردم از نظرتون راجب امیر خسرو دهلوی
دیوانش پر از غزل های جوندار و آبداره
.
همه آهوان سحرا سر خود گرفته در کف
به امید آن که روزی به شکار خواهی آمد
.
.
اگه همین یه بیت رو فقط گفته بود من ازش به بزرگی یاد میکردم:)

دکتر امین لو در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۳۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱۲:

یکی باد برخاست از انجمن دل جنگیان گشت زان پرشکن
در شاهنامه تصحیح شده توسط مصطفی جیحونی در مصرع اول بیت فوق به جای کلمه انجمن ، بومَهَن آمده که صحیح تر می باشد. چون بومهن به معنی زلزله است قرائت صحیح بیت به صورت زیر خواهد بود.
یکی باد برخاست از بومَهَن دل جنگیان گشت زان پرشکن
معنی بیت این است باد توأم با زلزله بر خاست و دل جنگجویان پر شکن شد یعنی لرزه و ترس به دلشان افتاد. ملاحظه می شود اگر قرائت گنجور را بپذیریم معنی این می شود که از انجمن باد برخاست که بی معنی و نا مفهوم است.

فرخ مردان در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۲۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۲:

به قول سرکار خانم سیمین دانشور
"شعر سعدی مثل آب، روان است. "این شعر بالا هم نمونه ای از صحت این مطلب.

nabavar در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۲۸ دربارهٔ وطواط » غزلیات » شمارهٔ ۶:

کس بسیم سره مان را نفروشد
به نظر می رسد ” را “ اضافه است
کس بسیم سره مان نفروشد

دکتر امین لو در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۰۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱:

جهاندار سالار او میر نصر کزو شادمانست گردنده عصر
در بیت فوق میر نصر احتمالا اشاره به خواجه بونصر مشکان زوزنی است. وی دبیر دیوان رسایل سلطان محمود غزنوی، و پس از سلطان محمود هم تا اوائل سلطنت سلطان مسعود غزنوی، بود. وی بالاترین مقام را در دیوان داشت، و «صاحب دیوان رسالت» بود.

حامد کهن دل در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۴۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۶ - حکایت پادشاه جهود دیگر کی در هلاک دین عیسی سعی نمود:

صبغة الله نام آن رنگ لطیف
لعنة الله بوی این رنگ کثیف
می تواند اشاره باشد به آیه زیر:

صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ ﴿البقره:138﴾
این است نگارگری الهی و کیست‏ خوش‏نگارتر از خدا و ما او را پرستندگانیم (138)

حامد کهن دل در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۳۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۶ - حکایت پادشاه جهود دیگر کی در هلاک دین عیسی سعی نمود:

نیکوان را هست میراث از خوشاب
آن چه میراثست اورثنا الکتاب
اشاره دارد به آیه زیر:

ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَیْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ ﴿فاطر:32﴾
سپس این کتاب را به آن بندگان خود که [آنان را] برگزیده بودیم به میراث دادیم پس برخی از آنان بر خود ستمکارند و برخی از ایشان میانه‏ رو و برخی از آنان در کارهای نیک به فرمان خدا پیشگامند و این خود توفیق بزرگ است (32)

حامد کهن دل در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۳۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۶ - حکایت پادشاه جهود دیگر کی در هلاک دین عیسی سعی نمود:

رگ رگست این آب شیرین و آب شور
در خلایق می‌رود تا نفخ صور
می تواند اشاره باشد به آیات زیر:
وَهُوَ الَّذِی مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَیْنَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَحْجُورًا ﴿الفرقان:53﴾
و اوست کسی که دو دریا را موج‏زنان به سوی هم روان کرد این یکی شیرین [و] گوارا و آن یکی شور [و] تلخ است و میان آن دو مانع و حریمی استوار قرار داد (53)
وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَکَانَ رَبُّکَ قَدِیرًا ﴿الفرقان:54﴾
و اوست کسی که از آب بشری آفرید و او را [دارای خویشاوندی] نسبی و دامادی قرار داد و پروردگار تو همواره تواناست (54)

دکتر امین لو در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۳۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۷:

الا ای برآورده چرخ بلند چه داریی به پیری مرا مستمند
در مصرع دوم کلمه "داریی" اصلاح شود داری صحیح است. با اصلاح کلمه فوق نیاز به اصلاح دیگری نیست و بیت معنای صحیح دارد.
----------------------------------------------------
مرا کاچ هرگز نپروردییی چو پرورده بودی نیازردییی
در آخر هردو مصرع یک حرف "ی" اضافه است.
کاچ یعنی ای کاش
------------------------------------------------------------
چو بودم جوان در برم داشتی به پیری چرا خوار بگذاشتی
ضمن تشکر از آقای شایان که نام استاد بزرگوار دکتر باستانی پاریزی را آوردند و ضمن احترام به نظر ایشان و خضوع در مقابل بزگواری این استاد کم نظیر به نظر من قرائت بیت به صورت زیر صحیح تر می باشد
چو بودم جوان برترم داشتی به پیری چرا خوار بگذاشتی؟
----------------------------------------------------------------
این ابیات که فردوسی گله از روز گار دارد مربوط به دوران پیری ایشان است. و در مرحله دوم تدوین شاهنامه که مقارن با سلطنت سلطان محمود بوده به صورت تکمیلی به شاهنامه افزوده شده است. فردوسی در این ابیات ابتدا از ناسازگاری سپهر گله می کند ولی خودش بعدا می گوید که سپهر از انسان نیز عاجز تر است و انسان هر چه نیاز دارد باید از خدا بخواهد. فردوسی در این ابیات با ناصر خسرو هم نظر است چون هردو شاعر ، فلک را عاجز تر از انسان می دانند شعر ناصر خسرو این است.
نکوهش مکن چرخ نیلوفری را برون کن ز سر باد و خیره‌سری را
بری دان از افعال چرخ برین رانشاید ز دانا نکوهش بری را

حامد کهن دل در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۲۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۶ - حکایت پادشاه جهود دیگر کی در هلاک دین عیسی سعی نمود:

گر خبر خواهی ازین دیگر خروج
سوره بر خوان واسما ذات البروج
اشاره دارد به آیات سوره بروج که در آن به سوزاندن افراد مومنی در گودال اشاره شده است:

قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ ﴿البروج:4﴾
مرگ بر آدم‏سوزان خندق (4)
النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ ﴿5﴾
همان آتش مایه‏ دار [و انبوه] (5)
إِذْ هُمْ عَلَیْهَا قُعُودٌ ﴿6﴾
آنگاه که آنان بالای آن [خندق به تماشا] نشسته بودند (6)
وَهُمْ عَلَی مَا یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ ﴿7﴾
و خود بر آنچه بر [سر] مؤمنان می ‏آوردند گواه بودند (7)
وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ ﴿البروج:8﴾
و بر آنان عیبی نگرفته بودند جز اینکه به خدای ارجمند ستوده ایمان آورده بودند (8)

حامد کهن دل در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۲۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۶ - حکایت پادشاه جهود دیگر کی در هلاک دین عیسی سعی نمود:

در بیت 2، "واسما ذات البروج" بایستی به "و السماء ذات البروج" تصحیح شود.
آیه اول سوره بروج:
وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ ﴿البروج:1﴾
سوگند به آسمان آکنده ز برج (1)

فرخ مردان در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۰۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۵:

"در دهانت سخن نمی‌گویم
که نگنجد در آن دهن سخنی"
در وصف دهنت حرفی نمیزنم چون دهنت جای حرف نداره!

۱
۳۲۶۴
۳۲۶۵
۳۲۶۶
۳۲۶۷
۳۲۶۸
۵۴۸۱