گنجور

حاشیه‌ها

رادوین در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱:

با درود بیت پنجم به صورت زیر است لطفا تصحیح شود
این چه استغناست یا رب! وین چه عالی همتست!
کین همه درد نهان هست و مجال آه نیست

رادوین در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۵۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۶ - تفسیر ما شاء الله کان:

با درود به همگی دوستان
بیت دوازده به این صورت است لطفا تصحیح شود:
از عدم ها سوی هستی ها روان
هر زمانی میرسد صد کاروان
جناب حضرت مولانا این ابیات رو در وصف وادی استغنای جناب عطار نیشابوری سروده اند. متاسفانه طی سالهای اخیر بسیاری از اشعار عرفای ما دچار حذف و سانسور شده اند.

روفیا در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۰۹ دربارهٔ اقبال لاهوری » زبور عجم » بخش ۱۱۸ - چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما:

راست و نیکو گفتید.
ن + ج + ی ریشه این دو صفات مفعولی و فاعلی در بطن خود مفهوم مفعولی دارد یعنی نجات یافتن نه نجات دادن!
از اینروست که ناجی با آنکه بر وزن فاعل است به معنای نجات یافته است.
درست می گویم؟

نسرین در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۱۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۰:

با سلام
رباعی به زیر شکل صحیح است:
کردیم بسی جام لبالب خالی
تا بو که نهیم لب بران لب حالی
ترسنده ازان شدم که ناگاه ز جان
بی‌وصل لبت کنیم قالب خالی

... در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳۵:

بکش مرا که چو کشتی به عشق زنده شدم / خموش کردم و مردم تمام گشت کلام...
بی نظیر!

مقداد در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۸:

باری در توشیح بیت پنجم، مِهر به معنای خورشید است و ایهامی دل انگیز دارد. ضمناً بنده تصور میکنم منظور نظر از "آیینه رویا" در مصرع دوم، عدم توفیق در راهیابی به کنه و چیستی ست همچنانکه منزوی فرمود:
بسته خواهد ماند این در همچنان تا جاودان
گرچه بر آن کوبه های مشتمان رگبار شد...

فرخ مردان در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۶:

چه زیبا

روفیا در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۵۵ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل بیست وچهارم - شخصی درآمد فرمود که محبوب است:

درود
همه آنچه گفتید در جای خود درست است لیک در بیت:
استن این عالم ای جان غفلت است
هوشیاری این جهان را آفت است
مولانا در مذمت غفلت سخن نمی گوید، که در ستایش نوعی از بی خبری سخن می گوید که بدون آن در جهان سنگ بر سنگی بند نخواهد شد، اگر من و شما می دانستیم فردا آبستن چه حوادثی است، نزدیک ترین دوستمان چه در سر می پروراند، و چقدر آدم ها از ما نفرت دارند، پوتین و ترامپ چه خوابی برایمان دیده اند یا...
هرگز نمی توانستیم دقیقه ای در صلح بزییم!

روفیا در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۳۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۹:

گمان نمی کنم امیر گرامی
بیشتر به نظر می آید به وحدت وجود اشاره می کند.
همه اطوار هستی از جمادات و ریز ذرات تا ابر کهکشانها در یک نقطه مشترک هستند و آن وجود است، هستی است!
گویا روحی یگانه در همگی دمیده شده که علیرغم صورت های گوناگون معنای مشترکی به موجودات جهان می بخشد. در فلسفه می گویند هر موجودی از دو بخش تشکیل شده وجود و ماهیت، هستی و چیستی!
گویند ماهیت نیز از ترکیب دو بخش ما + هی تشکیل شده است، یعنی ما هی؟ چیست آن؟ چیستی موجودات خطوط فصل آنان را از یکدگر مشخص می کند آن چیزی که من را از اتم و گل بابونه و سمور آبی و یک رویای دلنشین و یک احساس و بی نهایت چیستی دیگر متمایز می کند، همه آن چیزهایی که من را من کرده است و تو را تو، لیک هستی خط فصل موجودات نیست خط وصل آنان است از این حیث که هستند، منِ روفیا با تویِ امیر با یک احساس ناب و اصیل با یک تک یاخته شفاف و بی رنگ در اعماق تاریک اقیانوس با یک جهان موازی همه در یک نقطه مشترکیم و آن هستی است، تو گویی همگی اجزای یک پیکر عظیم هستیم!
این نیست تناسخ سخن وحدت محضست
کز جوشش آن قلزم زخار برآمد
نیم بیت دوم منبع و منشا این هستی مشترک را به دریای جوشانی مانند می کند که جلوه های گوناگون هستی از درون آن بر می خیزند!

پدرام در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۱۱ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۵:

این شعر را استاد افتخاری در آلبوم ناز نگاه به زیبایی اجرا کرده است

مهدی مرعشی در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۱۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۱۷:

آرین: حتی در زمان ساسانیان، قبایل عرب در جنوب خوزستان می‌زیستند و البته ایرانی بودند، همان گونه که من و شما ایرانی‌ایم. ایران از هند تا افریقا گسترده بود و ایرانیان به زبان‌های بسیاری سخن می‌گفتند، از جمله عربی و دیگر زبان‌های سامی.
ابو علی سینا و دیگران هم به فارسی نوشته‌اند و هم به عربی. عربی زبان علم بود و از اسپانیا تا هندوستان عربی می‌خواندند و می‌فهمیدند. برای همین کتاب را به عربی می‌نوشتند، همان طور که ما امروز مقاله‌هایمان را به انگلیسی می‌نویسیم. به نظر می‌رسد تا اوایل قرن سوم هجری، هنوز فارسی نوشتن به الفبای عربی چندان مرسوم نبود و مثل فینگلیش نوشتن امروز، عجیب به نظر می‌رسید و در نظر مردمان پست می‌آمد.ایرانی هستیم و کشور و فرهنگمان را دوست داریم، اما تعصب خوب نیست. تعصب باعث می‌شود آدم حقایق را از دریچه‌ی دیگری ببیند.

... در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۳:

باز آی دلبرا که دلم بی قرار توست...

فرخ مردان در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۱۲ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵:

@مرادی:
انگار شما فروغی رو با این دکتر کیلویی ها اشتباه گرفتین. سعدی همین بیت رو هم برای امثال شما گفته:
"عقابان می‌درد چنگال باز آهنین پنجه
تو را بازی همین باشد که چون عصفور بنشینی"
عشق یار ما چنان قوی است که پنجه آهنین آن، حتی عقابها را از پا در می آورد، حدِ تو گنجشک بودن است!!
بد نیست این لینک رو از ویکی پیدیا در مورد مرحوم ذکاء الملک فروغی، مطالعه کنبد:
پیوند به وبگاه بیرونی

حافظ در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۶:

دوستان عزیز اولا چیزهایی ذکر کرده اند بدون منبع و بدون رفرنس معتبر
و دوما حافظ یکتا پرست هست
اما در آیین مزدیسنا دو خالق و اله وجود دارد اورمزد و اهریمن
پس زرتشت داعی یکتاپرستی نبوده
پس خواهشا حافظ را به آیین مزدیسنا نچسبانید
سراسر این غزل جلوه و آموز اسلامی است
نه آیین مزدیسنا
آتش هم شما نمی توانی از برای مزدیسنا مصادره کنی چرا؟ زیرا در اینجا اشاره به داستان حضرت موسی دارد
و سوما ایران بزرگ پیامبران الهی بسیار داشته پس زرتشت تنها پیامبر ایرانی نیست(که اگر فرض بر پیامبر بودن او باشد و آیین پاکش دست خودش تحریف ها گشته باشد)

حافظ در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۷:

مدرس جان اشتباه رفتی
حافظ عزیز از نظر من و با توجه به این شعرش زاهد ترین زمان خود بود تنها برای مشخص کردن نامسلمانی زاهدان زمان خود رو به اینگونه شعر گفتن می آورد
زاهدانی ریاکار و "ظاهر پرست"

مهدی مرعشی در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۱۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۲:

مهناز:
عنا: دشواری و سختی
عناد: ستیزه و دشمنی، لجبازی و سرکشی
همان عنا درست است. هر دو کلمه عربی هستند.

فرخ مردان در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۴۷ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴:

@شبلان
همان "عسلی" درست است: پارچه/شال به علامت یهودی بودن. میگه اگر یار گفت علم اسلام رو زمین بگذار و علامت کفر رو بر شانه بنداز، باید که انجام بدی.

مهناز ، س در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۰۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸:

در میان همه ی نظرات بر بیت ششم :
آنک عسل اندوخته دارد مگس نحل
شهد لب شیرین تو زنبورمیان را
یا آنک عسلی دوخته دارد.
حاشیه ی آقای کشاورز و خانم مرسده بسیار محکم و رساتر بود
خانم مرسده مثال بسیار جالبی آوردند :
..
این حلاوت که تو داری نه عجب کز دستت عسلی دوزد و زنار ببندد زنبور
بدین معنا که : حتی زنبور هم از شیرینی تو از آیین خویش دست میکشد.
یعنی کافر می شود
مانا باشید

فرخ مردان در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۰۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۸:

حل شد:
...و اینهمه(آدمیان صاحب زیبایی) لطفی ندارند ، مگر تو یکنفر سروِ روان.

فرخ مردان در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۵۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۸:

دوستان،
کسی در مورد معنای بیت اول راهنمایی میتونه بکنه؟

۱
۳۲۶۳
۳۲۶۴
۳۲۶۵
۳۲۶۶
۳۲۶۷
۵۴۸۱