گنجور

حاشیه‌ها

حمید رضا۴ در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۱۴ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب ششم در قناعت » بخش ۱۱ - حکایت مرد کوته نظر و زن عالی همت:

سلام جناب قباد عزیز،
سخن سعدی در این حکایت درباره عوامل مرگ کودکان نیست،
و به هر حال این بزرگان توانای بیان اندیشه خود در یک یا چند بیت بودند.
شاید برداشتم نادرست است، اما سعدی می فرماید:
“نگران مباش، خدا تواناست و نان و روزی را به کودک انسانی به گونه ای میرساند”.
واقعیتی که نوشته بودم نقض این ادعاست.
مسلمأ گفته های سعدی افتخار ماست،
نکته من این بود که ما امروز با این گفته ها و با یکدیگر چگونه برخورد می کنیم،
از روی منطق و دانش و یا از روی احساسات.
با احترام

مجتبی در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۷:

 
به نام خدای رحمان وعلی اعلی
در خرابات مغان نور خدا میبینم
این عجب بین که چه نوری زکجا میبینم
جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو
خانه میبینی و من خانه خدا میبینم
مغان در اصل قبیله ای است که از قوم ماد بودند ومقام روحانیت منحصرا فقط به آنان تعلق داشت
وخرابات به معنای توحید محض بدون چیز دیگری و خرابات مغان روی هم رفته به معنای جایگاه خاص مردان الهی یا قبیله ای که منحصرا توحید کامل یا همان توحید ذات پروردگارکه در دست این گروه میباشد مورد نظر است و منظور در اینجااز قبیله ی خاص و منحصر همان پیغمبر اسلام صلوات الله علیه و پشت سرمحمد مصطفی صلوات الله علیه یعنی باب العلم علم اصلی توحید ذات پروردگار ونور ذاتیه پروردگار یعنی اسدالله الغالب علی ابن ابیطالب با حضرت سیده نساء العالمین فاطمه اطهر دخت رسول خدا سلام الله علیها و آقا امام حسن و امام حسین علیهما السلام و از نسل آقا اباعبدالله الحسین جناب امام سجادتا مهدی موعود علیهم السلام یعنی نه فرزند گرامی حسین که همان قوم منحصری هستند که اصل روحانیت و توحید محض خدای یکتا به تمام مراتب در دست این بزرگواران میباشداین معنای خرابات مغان و نور خدا میباشدکه خداوند رحمان مودت و دوستی این خاندان رادر قرآن مجید در سوره شوری آیه 23 فرموده اند و بر همه واجب گردانیده اند .
ومنظور حافظ از مصرع این عجب بین به معنای لطف بزرگ و بی نهایت خداوند تبارک و تعالی را مطرح میکند که حافظ شیرازی میفرماید که نگاه کن وببین که این نور ذاتیه پروردگار که بی نهایت است واصلا این نور انتها ندارد اصل و ریشه و سرمنشاء آن از معدن خزائن خداوند میباشد که همان چهارده نور پاک صلوات الله علیهم اجمعین میباشدکه بنده ی حافظ شیرازی این نور بی انتها را از این قوم میبینم و نه کس دیگر.
و همچنین جناب حافظ شیرازی
در بیت دوم از غزل 357 می فرماید
که ای حجاج بیت الله الحرام ،
که خداوند توفیق زیارت خانه خودش را به شما داده است بر ما فخر فروشی نکنید
که بگوید که خدا بزرگترین توفیق را به ما داده است
هرچند که زیارت خانه خدا مخصوصا حج تمتع توفیق بزرگی از طرف خداوند متعال به هر کسی که زیارت خانه خدا نصیبش میشود دلالت دارد
ولی با این حال جناب حافظ میفرماید که ای زیارت کنندگان خانه خدا
بر من احساس برتری نکنید، که تو توفیق دیدن خانه خدا و زیارت خانه خدا را پیدا کرده اید ولی من خانه ای دیده ام که ظهور تجلی نور خدا با تمام مراتبش بر آن خانه و اهل آن خانه تجلی کرده است
وهمراه اهل آن خانه است و آن خانه ، خانه امام الموحدین علی ابن ابیطالب علیه السلام
و سیده نساءالعالمین فاطمه زهرا سلام الله علیها
و جناب آقا امام حسن و آقا اباعبدالله الحسین علیهما السلام می باشد
که خداوند رحمان در قرآن در سوره نور آیه 36 فرموده است:
(این نور در خانه هایی است که خدا اذن داده شان و منزلت و قدر و عظمت آنها رفعت یابند و نامش در آنها ذکر شود همواره در خانه ها صبح و شام او را تسبیح می گویند)
در روایت از معصومین در مورد این آیه سوال شده است
که فرموده اند منظور این آیه اهل بیت پیغمبر یعنی خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امام علی ابن ابیطالب علیه السلام و امام حسن و امام حسین علیهما سلام می باشد ،که نور ذاتیه خداوند رحمان به تمام مراتب بر اهل این خانه تجلی کرده است
و همراه آنهاست و در اختیار آنهاست.
و به هر کس که می‌خواهند این خانواده عظیم شان ، عنایت می‌کنند.
و این مطلب که جناب حافظ اشاره داده اند در اصل اشاره فرموده اند به بیت اول
و اول مصرع اول منظور همان(( خرابات مغان))
یعنی قوم برگزیده خداوند که همان اهل بیت طبق آیه قرآن است که روحانیت و مقام معنویت مختص و منحصر به این خاندان است و این خاندان به اذن پروردگار به هر شخصی که به این خاندان متصل شود و متوسل شود
این خاندان اهل بیت پیغمبر اجازه دارند به اذن پروردگار رب الارباب اجازه دارند
که به دیگران بدهند و جناب حافظ شیرازی این قدرت را
و این نور خدا را در اهل بیت و همراه اهل بیت دید
و از آن بزرگواران طلب کرد و اهل بیت هم به جناب حافظ نظر کردند و جناب حافظ نور خدا را با چشم دل در وسعت و ظرفیت خودش به عنایت چهارده معصوم
علیهم السلام مشاهده کرد
و مقام و ملکه جناب حافظ شد
از این رو در جای دیگر از اشعارش در غزل 296 فرمودند که:( حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق
بدرقه رهت شود همت شحنه نجف)
منظور اینجا از (خاندان ) دوازده نور پاک که همان معصومین علیهم السلام می باشد.
و شه نجف هم خود مولی الموحدین اسد الله الغالب علی بن ابیطالب می باشد
و در جای دیگری هم فرموده است یعنی در غزل 319 فرموده است که:
(هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم)
که من هر چه دارم از قرآن دارم و هر چه می‌گویم از قرآن می گویم.
و منظور دیگر جناب حافظ از این دو مصرع این است که
شعرهای من تفسیری بر قرآن و اهل بیت پیغمبر است و نه چیز دیگری؛ و هر کس به غیر از قرآن و اهل بیت و طریق الی الله تفسیر زند، سخت در اشتباه است.
و تفسیر کننده ی این شعر یعنی غریب الله
این مطلب را گفته اند: کسی که نورحقیقی اهل بیت را ببیند در اصل همان نور خدا دیده چون نور خدا با نور علی و محمد و فاطمه
و فرزندان علی و فاطمه تا مهدی موعود صلوات الله علیهم اجمعین
یک نور واحد و جدا ناشدنی است.
یعنی نورعلی همان نور خدا ست
والسلام
متن از غریب الله

عباس در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۲۳ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۵۵:

به نام بنده حقیری که فقط سواد خواندن این اشعار زیبا و پر محتوا را دارم شاعر با نیت فروتنی خود را تا حد مخاطب خود پایین اورده و این مطلب رابیان کرده ما ظرفیت دیدن پس پرده را نداریم و برای دیدن حقیقت نباید عجله کرد تازمانی که دست از های و هوی براشته و در لحظه دیدار همانند زمان مرگ قالب تهی نکنیم

نادر.. در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۷۶:

شادیم که شاه را سزاییم ..

روفیا در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:

دوست جان
چه بسا شما راست می گویید.
ولی اگر بخواهم احساس قلبی خود را بگویم (honestly) هنگامی که نازنینی چنین از هم می پاشد خشم نسبت به او را در درونم احساس می کنم، در دل از او گله می کنم که چرا چنین خوب و زیبا و درست بودی که نقصانت چنین آزار دهنده و دلخراش باشد!
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی؟؟؟

روفیا در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۴۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴۶ - لیس للماضین هم الموت انما لهم حسرة الفوت:

هرگز به عمر شاهد رخساره ای شدی
کین ظالم عجوز به سرپنجه اش نخست
بسیار لطیف !
چه خوب که شما مهربان حلقه اتصال ما و نیا هستید!

روفیا در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۳۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴۶ - لیس للماضین هم الموت انما لهم حسرة الفوت:

نادر جان
غمگین نیستم، حسرت می خورم ( می کشم؟ ).
احساس می کنم چیزی به نام زمان وجود ندارد و هر لحظه جهان مستقلی از برای خودش است :
عمر همچون جوی نو نو می رسد
مستمری می نماید در جسد
پس تو را هر لحظه مرگ و رجعتیست
مصطفی فرمود دنیا ساعتیست
تاسف برای گذشته و نگرانی برای آینده بیشتر یک فریب می نماید!
این کسی می داند که روزگاران دشواری پشت سر گذاشته باشد...

رضا بسطامی در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۳۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۴:

حافظ امده در مصرع اخر مشخصا کسی دیگری است نه خود حافظ و این ابیات زمینی نیستا

عمر شیردل در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۳۰ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱۶:

بیت یازدهم ، مصرع اول ، چنین اصلاح گردد :
ز فرق و امتیاز کعبه و دیرم چه می پرسی

محمد جواد در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:

کدوم مصراع این غزل رو بگوییم قشنگ است. از اون اول شعر باید با "به به" این شعر رو خوند. غزلیات حافظ آسمانی اند. به قول دوستمون هر بیت این غزل یک دفتر حرف و مطلب داره. من با سواد نا چیزم، از ابهت و زیبایی این شعر به اشک اومدم.
کاش سمن بویان یه نگاهی به ما بکنند

شهریار مشکین در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۳۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۵:

قدح، کاسۀ بزرگ نیست و در برخی فرهنگ ها متأسّفانه به اشتباه آن را کاسۀ بزرگ دانسته اند. قدح دقیقاً هم معنی پیاله است و تقریباً یک لیوان آب گنجایش دارد.

رضا در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۵۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۷:

دوستان میتوانید پیوند به وبگاه بیرونی
به کانال گنجینه اشعار مراجعه کنید که از اشعار گنجور برگرفته شده است بهره مند شوید.

رضا در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۵۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۷:

سلام ترجمه کامل شعر را میخوام.

آرش تبرستانی در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۰۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۰ - امتحان کردن خواجهٔ لقمان زیرکی لقمان را:

ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻓﮑﺮﯼ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺳﭙﺮﺩ
ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﯿﺰﯼ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺮﺩ
ﭘﺲ ﺑﺪﺍﻥ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺷﻮ ﮐﺎﻥ ﺑﻬﺘﺮﺳﺖ
ﺗﺎ ﺯ ﺗﻮ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮﺩ ﮐﺎﻥ ﮐﻬﺘﺮﺳﺖ
ﻫﺮﭼﻪ ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ ﮐﻨﯽ ﺍﯼ ﻣﻌﺘﻨﯽ
ﻣﯽ ﺩﺭ ﺁﯾﺪ ﺩﺯﺩ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺳﻮ ﮐﺎﯾﻤﻨﯽ
می فرماید به هرچیزی که مشغول شوی و دل بسپاری از سویی دیگر چیزی از تو می برند بنابراین به موضوعی برتر و والاتر بپرداز تا از تو چیزهای بی ارزش بدزدند و به این صورت مقام خود را بالاتر ببر چون به هرچه اعتنا کنی و چیزی از آن حاصل کنی از جایی دیگر که فکر آن هم نیستی چیزی از تو می دزدند و میبرند

جواد در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱:

به طور کلی خواجه عافیت و سلامت را با عشقبازی در تضاد و تنافی می داند. پس با این حسااب رفن دل و دین بااید ممدوح باشد و ترک زهد و سلامت در راه ععشق بازی مطلوب. اما در این بیت از زبان محبوب می گوید که به ما گفت با ما نباش چرا که سلامت از تو برخاسته است. اگر سلامت از خواجه برخاسته است چرا باید محبوب او را از این همنشینی منع کند؟ ممکن است که مراد خواجه از بیان این سخن محبوب به زبان هشدار و اتمام حجت باشد. به این معنی که محبوب به خواجه هشدار می دهد که داری سلامت خود را ااز دست می دهی و بدان که همنشینی با ما ایم غرامت ها را دارد همچنان که در این رباعی منسوب به خواجه امده است: گر همچو من افتاده ی این دام شوی/ ای بس که خراب باده و جام شویی/ ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم/ با ما منشین وگر نه بدنام شوی.
اما مشکل این معنی ایین است ه برای به ملامت برخاستن دلبر وجهی باقی نمی ماند چرا که مصرع دم از باب هشدار بیان می شودنه ملامت.
احتمال دیگر در معنی بیت این است که دل و دین در راه کسی یا چیزی غیر از محبوب صرف شده باشد و به همین خاطر محبوب به ملام برخاسته باشد و سللامت به معنی پاک بودن از محبت بیگانه باشد و لذا محبوب خواجه را از همنشینی با خود منع می کند چرا که خواجه دل و دین در راه غیر او صرف کرده است. این معنی با فضای کلی غزل مناسبت بیشتر دارد. همچنان که در بیت بعد خواجه می گوید هرکس که دمی در این مجلس خوشگذذرانی کند پشیمان می شود و این به خااطر این است که از خوشی بزرگتری منع می شوددر حالی که خوشگذرانی در بزم محبوب نه تنها مایع ندامت نیست که همواره موردد طلب واقع می شود.
تشبیهات و جان بخشی های بیت بعد هم با همین معنی دوم مناسبت دارد. خواجه در ابیان بعد از پشیمانی و ناتوانی همه زیبایان و دلبران چمن در برابر محبوب سخن می گوید و از دلکندن باد به هوای محبوب از دلبرن چمن می گوید.

هفتاد وسه ملت در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴:

در کتابی که من پیش رو دارم (قزوینی-غنی به کوشش ناهید فرشادمهر 1388) در توضیح بیت:
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
آمده که: "از هفتاد وسه فرقه اسلامی(!)، هفتاد و دوتای آنها در حال جنگ هستند. ستیز آنها را از نادانیشان بِدان و عذرشان را بپذیرزیرا چون راه راستین را نمی دانستند به خرافات روی آورده اند" !!!
واضح هست که این تفسیر از ناهید فرشاد مهر نیست و کار پرتقال فروش است.

نریمان در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۴۸ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳ - نقطه خال تو:

نقطه کلمه لب پایین است ولی خال لب بالا است
شاعر به.درستی گفته.
این عجب نقطه خال تو به بالای لب است .
فقط خدواند میتواند نقطه لب رو بالا بگذارد انهم همان خال زیبای است که من هم دارم
این خال به صورت چنان زیبایی می بخشد که شاعر آرزوی بوسیدنش رو دارد.

... در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:

علیرضای عزیز
رَز به معنی انگور هست (ان نشانه جمع) و خون رزان همون شراب.

محمد در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۰۹ دربارهٔ عطار » مختارنامه » باب هشدهم: در همّت بلند داشتن و در كار تمام بودن » شمارهٔ ۱۱:

اشاره دقیقی به اینکه برای دستیابی به موفقیت و خوشبختی و هر انچه می خواهیم راهی درونی وجود دارد. راه نهانی که از باورها و درون جان ما نشات می گیرد و باعث می شود که به اهداف خود برسیم.

دارابی در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۰۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۴:

دوستان من معنی بیت آخرو متوجه نمیشم اگر امکانش هست راهنماییم کنید

۱
۳۲۶۳
۳۲۶۴
۳۲۶۵
۳۲۶۶
۳۲۶۷
۵۵۴۹