محمدرضا رادمهر در دیروز جمعه، ساعت ۱۳:۵۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۷:
بسیار نباشد دلی از دست بدادن
از جان رمقی دارم و هم برخی جانت
به نظر میرسد استاد منزوی گوشه چشمی به این بیت داشته اند وقتی میفرمایند :
ذره جان من این جرم غبار آلوده
برخی جان تو خورشید بلند اختر باد
Farrukhan در دیروز جمعه، ساعت ۱۲:۵۹ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۱ - سرآغاز:
در بیت ۴
گوسپند به جای گوسفند
بهتر نیست؟
پسند
گوسپند
اقبال کاظمی در دیروز جمعه، ساعت ۱۲:۱۹ در پاسخ به Neeknaam دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵۲:
درست میفرمایید
علی میراحمدی در دیروز جمعه، ساعت ۱۲:۰۸ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] » رباعی ۹۵:
خوش باش که بعد از من و تو ماه بسی
از سَلْخ به غُرّه آید، از غُرّه به سَلْخ
وقتی کسی نسخه خوشباشی میپیچد واقعیت زندگانی یا بخشی از آن را که درد و رنج و محنت است نادیده گرفته است!
اینها سخنانی است ذوقی و هنری و به هر حال لطفی دارد و به خواندنش می ارزد و نوعی سبکباری و شادی ظریف را در اندک زمانی به مخاطب هدیه میدهد.
علی میراحمدی در دیروز جمعه، ساعت ۱۱:۵۷ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۰۹:
شادی بطلب که حاصلِ عمر دمی است
بسیاری از افراد که در زمینه روانشناسی زرد و فریب مردمان با سخنان مثبت اندیشانه فعال هستند همین حرفها را میزنند؛اما سخن خیام به زیور هنر آراسته است و زیبایی و لطفی دارد که همین زیبایی سخن مایه شادی و انبساط خاطر مخاطب میشود.
شعر خیام فلسفی نیست،به هیچ وجه فلسفی نیست؛بلکه بیان هنرمندانه افکاری است که دیگران هم در پس زمینه ذهنی خویش دارند.
علی میراحمدی در دیروز جمعه، ساعت ۱۱:۴۱ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۱۲:
آیا بر مبنای همین رباعی نمیتوان سخنان خود خیام را نیز افسانه ای در دل شام تاریک خواند؟!
اگر شاعر حکم میکند که همگان دچار نوعی توهم هستند خود او نیز درین دایره وهم آلود پرسه میزند و سخنش اعتباری ندارد.
کوروش در دیروز جمعه، ساعت ۰۵:۵۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۳۶ - کرامات شیخ شیبان راعی قدس الله روحه العزیز:
عجزها داری تو در پیش ای لجوج
وقت شد پنهانیان را نک خروج
یعنی چه ؟
کوروش در دیروز جمعه، ساعت ۰۵:۵۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۳۶ - کرامات شیخ شیبان راعی قدس الله روحه العزیز:
مقریان را منع کن بندی بنه
یا معلم را به مال و سهم ده
یعنی چه ؟
کوروش در دیروز جمعه، ساعت ۰۵:۳۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۳۴ - وسوسهای کی پادشاهزاده را پیدا شد از سبب استغنایی و کشفی کی از شاه دل او را حاصل شده بود و قصد ناشکری و سرکشی میکرد شاه را از راه الهام و سر شاه را خبر شد دلش درد کرد روح او را زخمی زد چنانک صورت شاه را خبر نبود الی آخره:
مرغ دولت در عتابش بر طپید
پردهٔ آن گوشه گشته بر درید
یعنی چه ؟
گوشه گشته یعنی چه ؟
کوروش در دیروز جمعه، ساعت ۰۵:۲۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۳۴ - وسوسهای کی پادشاهزاده را پیدا شد از سبب استغنایی و کشفی کی از شاه دل او را حاصل شده بود و قصد ناشکری و سرکشی میکرد شاه را از راه الهام و سر شاه را خبر شد دلش درد کرد روح او را زخمی زد چنانک صورت شاه را خبر نبود الی آخره:
صد بیابان زان سوی حرص و حسد
تا بدانجا چشم بد هم میرسد
یعنی چه ؟
کوروش در دیروز جمعه، ساعت ۰۴:۴۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۳۳ - متوفی شدن بزرگین از شهزادگان و آمدن برادر میانین به جنازهٔ برادر کی آن کوچکین صاحبفراش بود از رنجوری و نواختن پادشاه میانین را تا او هم لنگ احسان شد ماند پیش پادشاه صد هزار از غنایم غیبی و غنی بدو رسید از دولت و نظر آن شاه مع تقریر بعضه:
ای گواره خانه را ضیق مدار
تا تواند کرد بالغ انتشار
یعنی چه ؟
کوروش در دیروز جمعه، ساعت ۰۴:۴۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۳۳ - متوفی شدن بزرگین از شهزادگان و آمدن برادر میانین به جنازهٔ برادر کی آن کوچکین صاحبفراش بود از رنجوری و نواختن پادشاه میانین را تا او هم لنگ احسان شد ماند پیش پادشاه صد هزار از غنایم غیبی و غنی بدو رسید از دولت و نظر آن شاه مع تقریر بعضه:
گرچه ما زین ناامیدی در گویم
چون صلا زد دست اندازان رویم
مصرع دوم یعنی چه ؟
کوروش در دیروز جمعه، ساعت ۰۴:۳۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۳۳ - متوفی شدن بزرگین از شهزادگان و آمدن برادر میانین به جنازهٔ برادر کی آن کوچکین صاحبفراش بود از رنجوری و نواختن پادشاه میانین را تا او هم لنگ احسان شد ماند پیش پادشاه صد هزار از غنایم غیبی و غنی بدو رسید از دولت و نظر آن شاه مع تقریر بعضه:
دایما خاقان ما کردست طو
گوشمان را میکشد لا تقنطوا
یعنی چه ؟
کوروش در دیروز جمعه، ساعت ۰۴:۳۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۳۳ - متوفی شدن بزرگین از شهزادگان و آمدن برادر میانین به جنازهٔ برادر کی آن کوچکین صاحبفراش بود از رنجوری و نواختن پادشاه میانین را تا او هم لنگ احسان شد ماند پیش پادشاه صد هزار از غنایم غیبی و غنی بدو رسید از دولت و نظر آن شاه مع تقریر بعضه:
که رسم یا نارسیده ماندهام
ای عجب با من کند کرم آن کرم
یعنی چه ؟
کوروش در دیروز جمعه، ساعت ۰۴:۳۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۳۳ - متوفی شدن بزرگین از شهزادگان و آمدن برادر میانین به جنازهٔ برادر کی آن کوچکین صاحبفراش بود از رنجوری و نواختن پادشاه میانین را تا او هم لنگ احسان شد ماند پیش پادشاه صد هزار از غنایم غیبی و غنی بدو رسید از دولت و نظر آن شاه مع تقریر بعضه:
چون بریشم خاک را برمیتنند
خاک در چشم ممیز میزنند
یعنی چه ؟
کوروش در دیروز جمعه، ساعت ۰۴:۳۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۳۳ - متوفی شدن بزرگین از شهزادگان و آمدن برادر میانین به جنازهٔ برادر کی آن کوچکین صاحبفراش بود از رنجوری و نواختن پادشاه میانین را تا او هم لنگ احسان شد ماند پیش پادشاه صد هزار از غنایم غیبی و غنی بدو رسید از دولت و نظر آن شاه مع تقریر بعضه:
خم روان کرده ز سحری چون فرس
کرده کرباسی ز مهتاب و غلس
یعنی چه ؟
کوروش در دیروز جمعه، ساعت ۰۴:۲۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۳۳ - متوفی شدن بزرگین از شهزادگان و آمدن برادر میانین به جنازهٔ برادر کی آن کوچکین صاحبفراش بود از رنجوری و نواختن پادشاه میانین را تا او هم لنگ احسان شد ماند پیش پادشاه صد هزار از غنایم غیبی و غنی بدو رسید از دولت و نظر آن شاه مع تقریر بعضه:
رنگ باقی صبغة الله است و بس
غیر آن بر بسته دان همچون جرس
مصرع دوم یعنی چه ؟
کوروش در دیروز جمعه، ساعت ۰۴:۱۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۳۳ - متوفی شدن بزرگین از شهزادگان و آمدن برادر میانین به جنازهٔ برادر کی آن کوچکین صاحبفراش بود از رنجوری و نواختن پادشاه میانین را تا او هم لنگ احسان شد ماند پیش پادشاه صد هزار از غنایم غیبی و غنی بدو رسید از دولت و نظر آن شاه مع تقریر بعضه:
عاد را با دست حمال خذول
همچو بره در کف مردی اکول
یعنی چه؟
احمد خرمآبادیزاد در ۲ روز قبل، پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۴۱ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷:
مصرع نخست بیت 16 به شکل کنونی یعنی «چشم گریست خون و دل گفت که یاس من نگر» از نظر وزنی لنگ میزند.
به استناد نسخه عبدالرسولی، و نیز نسخههای خطی موجود، شکل درست آن عبارت است از:
«چشم کرم گریست خون، گفت که یاس من نگر»
نکته بسیار مهم: در بررسی بیت کنونی، باید بیت 15 را در نظر داشته باشیم.
*با بهرهگیری از نگرش سیستمی و هوشیاری نسبت به ذهن فریبکار، از دستکاری اسناد هویت ملی بپرهیزیم.
سیدمحمد جهانشاهی در دیروز جمعه، ساعت ۱۴:۳۱ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۲: