محمد علی آدم پیرا در ۱۵ ساعت قبل، ساعت ۰۰:۴۶ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:
بیت چهلم: در میدان جنگ امام (ع) با یزیدیان، خاندان پاک اهل بیت درمانده و آواره شدند و کینه های لشگریان دشمن در این روز آشکار شده است.
محمد علی آدم پیرا در ۱۵ ساعت قبل، ساعت ۰۰:۴۴ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:
بیت سی و نهم: مصراع اول <نام سه تا از جنگ ها آمده
خیل =گروه
خونْش=خون امام (ع) <ضرورت وزنی و کاربرد کهن
لشگریان دشمن، جنگ های بدر و صفین و خندق را بهانه کرده و با حماقت تمام و تنفری که دارند، تلاش می کنند تا خون امام (ع) را بریزند و او را شهید کنند.
محمد علی آدم پیرا در ۱۵ ساعت قبل، ساعت ۰۰:۴۱ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:
بیت سی و ششم: برو بر <کاربرد دو حرف اضافه برای یک متمم
شرم و شمر <قلب ناقص
تلمیح به شمر بن ذی الجوشن و سنان بن انس نخعی
ابتر= دُم بریده <منظور سنان بن انس نخعی <مقطوع النسل<فرزند ذکور نداشته
بطحا=مکّه
این که شاعر، امام حسین (ع) را به کعبه تشبیه کرده <وجه شبه <ارزشمند و بزرگوار. را قبول می کنیم.
لشگریان دشمن <حاجیان که گرد یا اطراف کعبه هستند و می چرخند را قبول نمی کنیم؛ شاعر اشتباه کرده و تشبیه خوبی نیاورده.
شمر بن ذی الجوشن بی حیا و کافر و سنان بن انس مقطوع النسل و ملعون به همراه دیگر لشگریان اطراف امام (ع) را گرفته بودند، همانگونه که حاجیان اطراف کعبه جمع می شوند.
محمد علی آدم پیرا در ۱۵ ساعت قبل، ساعت ۰۰:۳۳ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:
بیت سی و پنجم: خیره =بیهوده
امام حسین (ع) بدون هیچ گونه سببی مجروح گشته و روزگارش تیره و تار شده است و دشمنان بر او چیره شدند بدون آنکه رحم و مروت و توجهی به نسب آقا امام حسین (ع) داشته باشند.
محمد علی آدم پیرا در ۱۵ ساعت قبل، ساعت ۰۰:۳۱ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:
بیت سی و دوم: میر سر بریده<امام حسین (ع)
خوابَنیده<کاربرد کهن <خوابانیده
غوغا=اراذل و اوباش <اشاره به لشگریان دشمن
من شاعر قصد دارم در باب پادشاه سر بریده که بر روی خاک خوابانده شده بود و در باب کسی که آبی نکشید اما گرفتار اسیر مشتی اراذل و اوباش شد، سخنی ( شعری یا ابیاتی) بگویم.
بهرام چگینی در ۱۶ ساعت قبل، ساعت ۰۰:۲۸ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۸:
عالی بود، مثل همیشه
محمد علی آدم پیرا در ۱۶ ساعت قبل، ساعت ۰۰:۲۸ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:
بیت سی و یکم : مؤبّد= ابدی، جاویدان
سیّد=بزرگوار
مُمجَّد=ستوده شده
من شاعر نیت دارم در باب نوهٔ پیامبر حضرت محمد (ص) همان پیامبر جاویدان و پیشوا و رئیس یا بزرگ ستوده شده که مایهٔ روشنی جهان است، شعر بگویم.
محمد علی آدم پیرا در ۱۶ ساعت قبل، ساعت ۰۰:۲۴ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:
بیت سی ام: تولّا≠تبرّا <محبت و دوست داشتن
با گفتن اشعار آیینی من نیت دارم که در باب نوهٔ پیامبر برگزیده و فرزند آقا امیر المؤمنین شعر بگویم و بدین طریق محبت خودم را به این خاندان نشان دهم.
تخلص تمام شد< به تنه
سیدمحمد جهانشاهی در ۱۶ ساعت قبل، ساعت ۰۰:۲۱ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱:
طور با موسی ، ز هم مهجور شد
محمد علی آدم پیرا در ۱۶ ساعت قبل، ساعت ۰۰:۱۹ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:
بیت بیست و نهم: هنجار شکنی در مصراع دوم
غزل=شعر عاشقانه
مقتل = به شعر یا نثری گفته می شود که در مدح شهیدان کربلا و مصیبت های کربلا ذکر شده باشد.
دست شستن<کنایه از کنار گذاشتن
از جهان روی برمی گردانم یا جهان را کنار می گذارم که دیگر به دنبال عزت و شرف نمی روم و دیگر اشعار مدحی و عاشقانه نمی گویم و فقط روی می آورم به سرودن مقتل و گفتن اشعار آیینی.
محمد علی آدم پیرا در ۱۶ ساعت قبل، ساعت ۰۰:۱۶ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:
بیت بیست و هشتم: پیاله <مجاز < مظروف مراد شاعر است{ظرف و مظروف} <شراب
مأوا شدن =جای گیر شدن
به واسطهٔ غمی که در دل من وجود دارد، من از تمام خوشی و لذت های دنیوی [همانند خوردن شراب در فصل زیبا و خرم بهار] بیزارم؛ و من با غم و اندوه و ناله در گوشه ای ساکن شدم و به این زیبایی ها نمی پردازم.
سیدمحمد جهانشاهی در ۱۶ ساعت قبل، ساعت ۰۰:۱۴ در پاسخ به نوشین دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱:
مراد آن است که وقتی که وقتی موسی به آتش در کوه طور نزدیک شد خداوند با وی مربوط و همکلام گردید و ارتباط موسی و کوه طور از بین رفت
سیدمحمد جهانشاهی در ۱۶ ساعت قبل، ساعت ۰۰:۱۴ در پاسخ به نوشین دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱:
متن صحیح است
بعد از سلام و عرض ادب
سیدمحمد جهانشاهی در ۱۶ ساعت قبل، ساعت ۰۰:۱۳ در پاسخ به نوشین دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱:
هنگامی که موسی مدت خود را به پایان رسانید و همراه خانواده اش (از مدین به سوی مصر) حرکت کرد از جانب طور آتشی دید! به خانواده اش گفت: درنگ کنید من آتشی دیدم، میروم شاید خبری برای شما بیاورم.... هنگامی که به سراغ آتش آمد ناگهان از ساحل راست وادی در آن سرزمین بلند و پر برکت از میان یک درخت ندا داده شد که ای موسی! منم خداوند، پروردگار جهانیان! »
محمد علی آدم پیرا در ۱۶ ساعت قبل، ساعت ۰۰:۱۰ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:
بیت بیست و هفتم : مشکبوی عالم<عالم مشکبوی <اضافی مقلوب
به واسطهٔ غم درونی که منِ شاعر دارم، این عالم خوشبو و معطر و این فصل بهار خرم و زیبا در چشم من همچون گور تنگ و تاریکی جلوه می کند.
c d در دیروز پنجشنبه، ساعت ۲۳:۵۲ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۴۱:
به نام خداوند رحمتگر مهربان
چرا برخی شاعران از اسکندر مقدونی ظالم به نیکی یاد کردند؟
✅ خلاصه مقاله
در این مقاله بیان شده که بسیاری از متون هخامنشی و پهلوی در دوران حمله اعراب از بین رفته بود و شاعران شناخت درستی از اسکندر مقدونی نداشتند. در نتیجه، تصور میکردند که ذوالقرنین که در قرآن کریم به آن اشاره شده، همان اسکندر مقدونی است. پس از ترجمه متون یونانی و کشف منشور کوروش در بابل، ایرانیان دوباره با نام و شخصیت واقعی کوروش بزرگ آشنا شدند. کوروش کبیر همان ذوالقرنین است. در این نوشته برای توضیح بهتر مطالب از کلمات برخی کتابها و شعرها کمک گرفته شده است. این مقاله بخشی از مجموعهای بزرگتر با عنوان «ارتباط بین کلمه ها و عددها در قرآن، کتاب های مقدس، شعرها و ...» است که در آن دلیل انتخاب کتابها و اشعار به تفصیل بیان شده است.
✅ درفش شهباز
در برگ ۱۳۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه یونان و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمه شاهین و در ترجیع بند ۱ حسین خوارزمی کلمات شهبازان و بال و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات شهباز و بال و در شعر ۵۳ خردنامه اسکندری جامی کلمات بال و زرین و در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «فریدون» و در شعر ۳۵ شرفنامه نظامی گنجوی کلمه زرین و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی کلمات بال و پادشاهان و در ترجیع بند ۱ شاه نعمت الله ولی و در غزل ۳۵۲ سعدی کلمه پادشاهان و در غزل ۱ جویای تبریزی و در رباعی ۵۳ اوحدی و در برگ ۵۳ کتاب والکیریها نوشته پائولو کوئلیو و در غزل ۱۵۳ حسین خوارزمی کلمه بال وجود دارد. در توضیحات درفش شهباز در ویکیپدیا به نقل از گزنفون، مورخ یونانی بیان شده: «درفش کوروش شاهینی بود زرین با بالهای گشاده که بر نیزه بلندی برافراشته بود. درفش پادشاهان ایران هنوز هم بدینگونه است.» فیلمهای وقایع ایرانی، مینیاتورهای ایرانی و کوروش کبیر ساخته مصطفی فرزانه هستند. اگر عبارت «درفش شهباز» را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۳۵ میشود. ارقام عددهای ۳۵ و ۵۳ و ارقام عددهای ۱۳۵ و ۱۵۳ مشترک هستند. تفاوت عددهای ۳۵ و ۱۳۵ رقم ۱ است.
در باب ۱ کتاب مقدس استر و در قصیده ۱ حافظ و در غزل ۵۳ عطار کلمات تاج و تخت و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات سخن، تاج و تخت و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی کلمات سخن، تاج، تخت و قسمت و در آیه ۱۳۵ سوره زنان و در برگ ۱۳۵ کتاب والکیریها کلمه بازی و در برگ ۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا نوشته عبدالحسین زرینکوب کلمه تاج و در برگ ۱۳۵ کتاب الف نوشته پائولو کوئلیو کلمه تخت و در شعر ۱ دفتر اول مثنوی و معنوی مولانا کلمات قسمت و سخن و در شعر ۵۳ جام جم اوحدی عبارت قسمت سخن و در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات تاج، تخت، سخن و تیره و در شعر ۵۳ خردنامه اسکندری جامی کلمات تخت و تاج، بال، سخن و تیره ودر ترجیع بند ۱ حسین خوارزمی و در مناقب ۱ جویای تبریزی کلمات سخن، تاج و بال و در «سوگسرود مولوی برای شمس» کلمات تاج و بال و در خطبه ۱ نهج البلاغه و در غزل ۴۱ نظیری نیشابوری کلمات بال و سخن و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی کلمات سخن و تاج و در غزل ۱ فرخی یزدی و در شعر ۱ گنجینه اسرار عمان سامانی و در متفرقات ۱ شاه نعمت الله ولی و در بابهای ۵۹ و ۹۵ انجیل برنابا و در غزل ۱۴۱ سلیم تهرانی و در شعر ۵۳ منطق العشاق اوحدی و در آیههای ۱۳:۵ و ۱۳:۱۵ کتاب مقدس مکاشفه یوحنا و در غزلهای ۱۳۵ و ۱۵۳ محتشم کاشانی و در غزل ۵۱۳ سیف فرغانی کلمه سخن و در غزل ۴۱ فیض کاشانی و در قطعه ۳۱۵ ابن یمین کلمات سخن و تیره و در شعر ۳۵ شرفنامه نظامی گنجوی کلمات، بازی، سخن و تیره و در شعر سایه گیسو رهی معیری و در تکه ۱ مولانا و در قطعه ۱ خاقانی و در شعر ۲۵۳ پیام مشرق اقبال لاهوری کلمه تیره وجود دارد. «بالهای تیره، سخنان تیره» عنوان قسمتی از سریال بازی تاج و تخت است. اشو نویسنده کتاب «ریشهها و بالها» است. در غزل ۱۳۵ فیض کاشانی و در برگ ۱۵۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه ریشه وجود دارد. در قصیده ۱ حافظ کلمات تاج، تخت و اقلیم و در قطعه ۱ سلیم تهرانی عبارت هفت اقلیم وجود دارد. سریال بازی تاج و تخت درباره سرزمینی به نام هفت اقلیم است.
✅ اسکندر مقدونی
اگر عبارت «اسکندر مقدونی» را به عددهای ابجد وسیط و صغیر تبدیل کنیم حاصل ۵۳ و ۴۱ میشود. در شعر ۳۵ شرفنامه نظامی گنجوی کلمه اسکندر و در ترجیع بند ۱ خاقانی و در قطعه ۱ سلیم تهرانی کلمه سکندر و در ترجیع بند ۱ حسین خوارزمی کلمه قبور وجود دارد. در زیر آدرس مطلبی از سایت طرفداری با عنوان «میدونستید چرا اسکندر از خراب کردن مقبره ی کوروش بزرگ منصرف شد؟ ...» آمده که در آن عبارت تاج و تخت وجود دارد. در ویکیپدیا مختصات شمالی پاسارگاد آرامگاه کوروش کبیر ۵۳۱۰۲۰۲ ذکر شده است. در باب ۱ انجیل مرقس و در غزل ۱۴ حسین خوارزمی و در غزل ۱۵۳ حافظ و در غزل ۱۳۵ سعدی و در برگ ۵۳ کتاب والکیریها کلمه ساعت ذکر شده است. ساعت مطلب سایت طرفداری ۲۳:۵۱ است. در مقاله «ارتباط بین کلمه ها و عددها در قرآن، کتاب های مقدس، شعرها و ...» عکسی از مطلب سایت طرفداری آمده که ۱۵۱۲۳ مشاهده دارد. در سوره شوری کلمات ساعت و مشاهده و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در برگهای ۳۵ و ۱۵۳ کتاب انسان از منظری دیگر نوشته استاد محمدعلی طاهری و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا کلمه مشاهده وجود دارد. سوره شوری ۳۵۲۱ حرف دارد. در توضیحات پاسارگاد در ویکیپدیا بیان شده: «اسکناسهای سبز رنگ پنجاه ریالی ایران از سال ۱۳۵۲ خورشیدی تا ۱۳۵۷ با نقشی از پاسارگاد چاپ و نشر میشد.» بین عددهای ۱۳۵۲، ۲۳:۵۱، ۳۵۲۱، ۱۵۱۲۳ و ۵۳۱۰۲۰۲ چهار رقم مشترک هستند. مختصات شرقی رامه یا رام الله در ویکی پدیا ۳۵۱۲ ذکر شده است. ارقام عددهای ۲۳:۵۱، ۳۵۱۲، ۳۵۲۱ و ۱۵۱۲۳ مشترک هستند. مختصات شمالی رام الله در ویکیپدیا ۳۱۵۴ ذکر شده است. در برگ ۱۵۳ کتاب زهیر نوشته پائولو کوئلیو عدد ۵/۱۴۳ ذکر شده است. ارقام عددهای ۵/۱۴۳ و ۳۱۵۴ مشترک هستند. در برگ ۵۳ کتاب آشنایی با صادق هدایت نوشته مصطفی فرزانه کلمات شرقی و شمال و در غزل ۱۳۵ حسین خوارزمی کلمه شمال وجود دارد. در مقاله به مختصات شرقی و شمالی رام الله در ویکیپدیا اشاره شده است. رام الله جزء قلمرو کوروش کبیر بود. در منشور کوروش و در باب ۱ کتاب مقدس استر و در برگ ۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۳۵ کتاب مکتوب نوشته پائولو کوئلیو کلمه قلمرو وجود دارد. در مقاله «ارتباط بین کلمه ها و عددها در قرآن، کتاب های مقدس، شعرها و ...» مطالب بیشتری درباره رام الله بیان شده است.
✅ کوروش ذوالقرنین
آیه ۴۵:۱۳ کتاب مقدس اشعیاء بیان میکند: «من کوروش را برانگیختم تا هدف مرا پیاده و عدالت را اجرا کند. من تمام راههای او را راست میگردانم. او شهر من، اورشلیم، را بازسازی و اسیران را آزاد خواهد کرد. هیچکس برای این کار به او مزد یا رشوهای نداده است.» خداوند متعال چنین گفته است.» در کتاب مقدس اشعیاء و ترجمه مژده برای عصر جدید بیان شده: «من به کوروش میگویم: "تو از طرف من حکومت خواهی کرد. تو کاری را خواهی کرد که من میخواهم انجام دهی: تو دستور خواهی داد که اورشلیم بازسازی شود، و بنیاد معبد بزرگ گذاشته شود."» اگر این آیه را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۰۳۵۴ میشود. در سوره اسراء به اشعیاء(ع) اشاره شده است. سوره اسراء ۱۵۳۴ حرف دارد. بین عددهای ۱۵۳۴، ۴۵:۱۳ و ۱۰۳۵۴ چهار رقم مشترک هستند. در توضیحات کوروش بزرگ در ویکیپدیا به نقل از پلوتارک بیان شده: ««کوروش نامش را از کوروش قدیم گرفت که، چنانکه میگویند، از خورشید نام گرفت؛ زیرا Κύρος واژهای پارسی برای «خورشید» است. واژه «خورشید» در فارسی باستان باید -hvar* بوده باشد، از ایرانی آغازین xvar*؛ که قابل مقایسه با -hvar در زبان اوستایی و svar در سانسکریت است.» اگر این متن را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۳۵۴۵ میشود. سوره اسراء ۱۵۳۴ کلمه دارد. در سوره اسراء و در غزل ۳۵۴۱ صائب تبریزی کلمه خورشید وجود دارد. ارقام عددهای ۱۵۳۴، ۳۵۴۱ و ۱۳۵۴۵ مشترک هستند. اگر عبارت «کوروش ذوالقرنین» را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۶۷۹ میشود. سوره اسراء ۶۷۹۱ حرف دارد. ارقام اعداد ۱۶۷۹ و ۶۷۹۱ مشترک هستند. در سوره کهف و ترجمه انصاریان بیان شده: «تا زمانی که به محل غروب خورشید رسید [منظره غروب] خورشید را چنین یافت که در چشمه ای گرم و لجن آلود غروب می کند، و نزد آن قومی را یافت [که فساد و ستم می کردند]. گفتیم: ای ذوالقرنین! یا [این قوم را به کیفر فساد و ستمشان] عذاب می کنی و یا در میانشان شیوه ای نیک در پیش می گیری.» در این آیه کلمات ذوالقرنین و خورشید ذکر شدهاند. اگر این آیه را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۱۰۳۵ میشود. در غزل ۱۳۵۰ صائب تبریزی کلمه خورشید وجود دارد. ارقام عددهای ۱۰۳۵ و ۱۳۵۰ مشترک هستند. در سوره کهف و ترجمه فولاوند بیان شده: «تا آنگاه که به غروبگاه خورشید رسید به نظرش آمد که [خورشید] در چشمه ای گلآلود و سیاه غروب می کند و نزدیک آن طایفه ای را یافت فرمودیم ای ذوالقرنین [اختیار با توست] یا عذاب می کنی یا در میانشان [روش] نیکویی پیش می گیری» اگر این آیه را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۵۱۳۳ میشود. در غزل ۱۵۳۱ صائب تبریزی کلمه خورشید وجود دارد. ارقام عددهای ۱۵۳۱ و ۱۵۱۳۳ مشترک هستند. در خطبه ۱ نهج البلاغه و در باب ۱ انجیل مرقس و در قصیده ۱ حافظ و در قطعه ۱ سلیم تهرانی و در برگ ۵۳ کتاب والکیریها نوشته پائولو کوئلیو و در برگ ۳۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی و در غزلهای ۱۳۵ نسیمی و افسر کرمانی و در غزل ۱۵۳ حافظ و در غزل ۳۵۲ سعدی و در غزل ۴۱ حسین خوارزمی کلمه خورشید وجود دارد. اگر عبارت «کوروش خورشید» را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۴۱ میشود. اگر عبارت «کوروش خورشید» را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۴۱ میشود. ارنست همینگوی نویسنده کتاب «خورشید همچنان میدمد» است. در برگ ۱۳۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت به ارنست همینگوی اشاره شده است. اشو نویسنده کتاب «با خورشید شامگاه» است.
✅ آب زندگی یا عشق
در سوره کهف به خضر(ع) به عنوان بندهای خاص از بندگان خداوند اشاره شده است. در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات خضر، بنده و خاص و در غزل ۱ جهان ملک خاتون عبارت بنده خاص و در تکه ۱ مولانا و در قصیده ۱ شاه نعمت الله ولی و در غزل ۱ بیدل دهلوی و در ترجیع بند ۱ خاقانی و در غزلهای ۱۳۰۵ و ۳۵۴۱ صائب تبریزی کلمه خضر و در قطعه ۱ سلیم تهرانی کلمات خضر و چشمه حیوان و در غزل ۱ محتشم کاشانی عبارت چشمه حیوان وجود دارد. داستان «آب زندگی» نوشته صادق هدایت است. منظور از آب حیات یا آب زندگی عشق است. اگر عبارت «آب زندگی یا عشق» را به عددهای ابجد کبیر و صغیر تبدیل کنیم حاصل ۵۷۵ و ۳۵ میشود. در ادامه مقاله عدد ۵۵۷ ذکر شده است. ارقام عددهای ۵۵۷ و ۵۷۵ مشترک هستند. مرحله عشق بعد از مقام صالح قرار دارد. در شکل راه کمال که در مقاله «ارتباط بین کلمه ها و عددها در قرآن، کتاب های مقدس، شعرها و ...» آمده این موضوع مشخص است. در توضیحات آب زندگانی در ویکیپدیا بیان شده: «در روایاتهای اسلامی نیز نام سه تن آمده است که در پی آب زندگانی رفتهاند. دو تن از ایشان از آن آشامیده و زندگی جاودان یافتهاند و یکی ناکام بازگشته است: الیاس، خضر و ذوالقرنین.» این نشان میدهد که الیاس(ع) و خضر(ع) به مقام عشق رسیدهاند اما ذوالقرنین به این مقام نرسیده است. در مطلب سایت طرفداری به سه پند زردشت(ع) و میراث کوروش، پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک اشاره شده است. این سه پند بیانگر مقام صالح یا صلح هستند. در منشور کوروش کلمات نیک، صلح و کبوتر و در خطبه ۱ نهج البلاغه کلمات پند، نیک و کبوتران و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمه کبوتران و در باب ۱ انجیل مرقس و در غزل ۵۳ مجد همگر و در غزل ۱۳۰۵ صائب تبریزی کلمه کبوتر و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی کلمات پند و نیک و در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» و در غزل ۳۱۵ فروغی بسطامی و در غزل ۱۳۵ میلی کلمه پند و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «فریدون» و در غزل ۴۱ فیض کاشانی و در باب ۳۵ انجیل برنابا و در آیه ۱۳۵ سوره انعام و در غزل ۱۳۵ نظیری نیشابوری و در غزل ۳۵۱ شاه نعمت الله ولی و در غزل ۳۵۲ سعدی و در باب ۹۵ انجیل برنابا کلمه نیک و در باب ۵۹ انجیل برنابا کلمات نیکو و صالح و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمه صالح و در غزل ۱۴ یغمای جندقی کلمات پند و صلح و در برگ ۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در غزل ۳۵۱ سنایی کلمه صلح وجود دارد. کبوتر نماد صلح است. در شعر ۱ دیگر سرودههای فرخی یزدی و در قصیده ۴۱ عرفی به درخت طوبی اشاره شده است. منظور از درخت طوبی مقام صالح است. الهی قمشهای آیهای از سوره رعد که در آن کلمه طوبی ذکر شده را اینگونه ترجمه کرده: «آنان که به خدا ایمان آورده و به کار نیکو پرداختند خوشا بر احوال آنها، و بازگشت و مقام نیکو آنها راست.» اگر این آیه را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۵۵۷۷ میشود. سوره فتح ۵۵۷ کلمه دارد. ارقام عددهای ۵۵۷ و ۵۵۷۷ مشترک هستند. در سوره فتح کلمات نیک، صالح و صلح وجود دارند. در سایت پارس قرآن و ترجمههای مختلف آیهای از سوره رعد که در آن کلمه طوبی ذکر شده کلمات نیک و صالح وجود دارند. در آیه نور به درخت زیتون اشاره شده که نماد صلح است. در ترجیع بند ۱ حسین خوارزمی کلمات ترجمان، خرم و شاه و در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «فریدون» کلمات خرم و شاه ذکر شدهاند. اگر آیه نور و ترجمه خرمشاهی را به عددهای ابجد کبیر و صغیر تبدیل کنیم حاصل حاصل ۲۹۱۰۶ و ۱۰۳۵ میشود. اگر عبارت «پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک» را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۶۲۹ میشود. بین اعداد ۱۶۲۹ و ۲۹۱۰۶ چهار رقم مشترک هستند.
در برگ ۱۳۵ کتاب عطیه برتر نوشته پائولو کوئلیو کلمه بربری وجود دارد. سال ۱۶۲۹ میلادی معادل سال ۲۵۹۷ در گاهشمار بربری است. سوره فتح ۲۵۹۷ حرف دارد. در توضیحات کوروش بزرگ در ویکیپدیا بیان شده که یونانیان او را فاتحی بزرگ و سیاستمداری باهوش میدانستند. در کتاب نور و کتاب نشانهها که آدرس آنها در زیر آمده مشخص شده که عددهای سوره فتح به کوروش کبیر اشاره میکنند. در زیر آدرس خبری از ایران اینترنشنال با عنوان «سال ۱۴۰۴ با شعارهای اعتراضی مردم در اماکن تاریخی آغاز شد» آمده است. اگر عنوان خبر ایران اینترنشنال را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۵۲۹۷ میشود. ارقام عددهای ۲۵۹۷ و ۵۲۹۷ مشترک هستند. در خبر ایران اینترنشنال به گاهشمار شاهنشاهی اشاره شده که مبدا آن تاجگذاری کوروش بزرگ است. در کتاب نور و کتاب نشانهها مطالبی درباره ارتباط بین عددهای سوره فتح و گاهشمار با مبدا آغاز پادشاهی کوروش بزرگ بیان شده است. در قطعه ۱ خاقانی کلمه مبدا و در قطعه ۱ سلیم تهرانی کلمه فتح وجود دارد. اگر متن قطعه ۱ سلیم تهرانی را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۵۵۰۷ میشود. سوره انفال ۵۵۷۰ حرف دارد. در سوره انفال کلمات فتح و پیروزی ذکر شدهاند. سوره فتح ۵۵۷ کلمه دارد. بین عددهای ۵۵۷، ۵۵۰۷ و ۵۵۷۰ سه رقم مشترک هستند.
✅ کوروش بزرگ، اسکندر مقدونی
در حکایت ۴۱ باب اول در سیرت پادشاهان گلستان سعدی بیان شده: «اسکندرِ رومی را پرسیدند: «دیارِ مشرق و مغرب به چه گرفتی؟ که ملوک پیشین را خَزاین و عمر و مُلک و لشکر بیش از این بوده است ایشان را چنین فتحی میسّر نشده». گفتا: «به عَونِ خدای، عَزَّوَجَلَّ، هر مملکتی را که گرفتم رعیّتش نیآزردم و نامِ پادشاهان جز به نکویی نبردم».
بزرگش نخوانند اهل خرد *** که نامِ بزرگان به زشتی برد»
اگر بیت بالا که در حکایت سعدی آمده را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۳۵ میشود. در مقاله عدد ۱۳۵ ذکر شده است. اگر در حکایت سعدی به جای «اسکندر رومی» عبارت «کوروش بزرگ» قرار را داده و به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۷۵۵ میشود. سوره فتح ۵۵۷ کلمه دارد. ارقام عددهای ۵۵۷ و ۷۵۵ مشترک هستند. در حکایت سعدی کلمه فتح وجود دارد. اگر عبارت «کوروش بزرگ» را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۵۹ میشود. در مقاله عدد ۵۹ ذکر شده است. اگر عبارت «کوروش بزرگ، اسکندر مقدونی» را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۳۵۲ میشود. در مقاله عدد ۱۳۵۲ ذکر شده است. اگر عبارت «چرا برخی شاعران از اسکندر مقدونی ظالم به نیکی یاد کردند؟» را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۳۵۵۲ میشود. در مقاله عدد ۳۵۲ ذکر شده است. ارقام عددهای ۳۵۲ و ۳۵۵۲ مشترک هستند. در دوره سعدی متون هخامنشی و پهلوی توسط اعراب از بین رفته بودند و سعدی و برخی شاعران دیگر که از اسکندر به نیکی یاد کردند شناخت درستی از اسکندر نداشتند و تصور میکردند که ذوالقرنین که در قرآن به آن اشاره شده اسکندر است. سالهای بعد از دوره سعدی با ترجمه متون یونانی و کشف منشور کوروش در بابل ایرانیان دوباره با نام و شخصیت واقعی کوروش بزرگ آشنا شدند.
در بالا حاشیهای مربوط به حکایت ۴۱ باب اول در سیرت پادشاهان گلستان سعدی آمده که بیان میکند در شعر شاعران قبل از سعدی مانند فردوسی و نظامی گنجوی از اسکندر به نیکی یاد شده است. در این حاشیه عدد ۱۳۲۵ وجود دارد. در مقاله عدد ۱۳۲۵ ذکر شده است. این حاشیه را فاطمه دِل سَبُک نوشته است. اگر عبارت «فاطمه دِل سَبُک» را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۳۵ میشود. در کتاب کیمیاگر نوشته پائولو کوئلیو کلمه فاطمه ۳۵ بار تکرار شده است. در برگ ۵۳ کتاب کیمیاگر کلمه تکرار وجود دارد. فاطمه(ع) متولد سال ۳۵ عام الفیل است. در غزل ۱ فیض کاشانی کلمه فیل و در ترجیع بند ۱ خاقانی و در قصیده ۵۳ افسر کرمانی کلمه پیل وجود دارد. در توضیحات آیه نور یا آیه ۳۵ سوره نور در ویکیپدیا بیان شده که منظور از کلمه مشکاة در آیه نور فاطمه(ع) است. مصرع «مشکوة دل ز شعله مصباح دین ضیا» از قصیده ۱ حسین خوارزمی به آیه نور اشاره میکند. فاطمه(ع) دختر پیامبر(ص) و فاطمه دِل سَبُک همنام هستند. در سوره نجم کلمات دختر و پیامبر و در برگ ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمات فاطمه و دختر و در برگ ۵۳ کتاب الف و در برگ ۱۵۳ کتاب والکیریها و در برگ ۳۱۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه و در غزل ۹۵ عبید زاکانی کلمه دختر وجود دارد. سوره نجم ۳۵۱ کلمه دارد. سوره نجم سوره ۵۳ قرآن است. نقاشی «دختر روستایی» اثر صادق هدایت است. صادق هدایت نویسنده کتاب «پروین دختر ساسان» است. اگر عبارت «فاطمه(ع) دختر پیامبر(ص)» را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۵۳ میشود. در مقاله «ارتباط بین کلمه ها و عددها در قرآن، کتاب های مقدس، شعرها و ...» توضیحات بیشتری درباره فاطمه(ع) بیان شده است.
✅ تبدیل گاهشمار
در توضیحات گاهشمار بربری در ویکیپدیا بیان شده: «گاهشماری بربری تقویمی سالانه است که مردم بربر شمال آفریقا از آن استفاده میکنند. این گاهشماری در زبان عربی با نام «فلاحی» (کشاورزی) یا «عجم» شناخته میشود.» در برگ ۳۵ کتاب کیمیاگر نوشته پائولو کوئلیو و در برگ ۵۳ کتاب زهیر کلمه آفریقا و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در قصیده ۱ حافظ و در شعر ۱ دفتر اول مثنوی و معنوی مولانا و در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «فریدون» و در ترجیع ۱ شاه نعمت الله ولی و در خطبه ۱ نهج البلاغه و در باب ۱ کتاب مقدس استر و در ترجیع بند ۱ خاقانی و در شعر ۱ منطق العشاق اوحدی و در مناقب ۱ جویای تبریزی و در شعر ۱ گنجینه اسرار عمان سامانی و در ترجیع بند ۱ میلی و در غزل ۴۱ فیض کاشانی و در قصیده ۴۱ عرفی و در غزل ۱۴۱ سلیم تهرانی و در برگ ۳۵ کتابهای پله پله تا ملاقات خدا، الف و زهیر و در آیه ۱۳۵ سوره زنان و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا و در غزل ۱۳۵ میلی و در شعر ۲۵۳ پیام مشرق اقبال لاهوری و در غزل ۳۱۵ فروغی بسطامی و در برگهای ۱۵۳ و ۳۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۱۳۵ کتاب انسان از منظری دیگر و در برگ ۱۳۵ کتابهای عطیه برتر و تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه و در غزل ۵۱۳ سیف فرغانی و در غزل ۱۰۳۵ بیدل دهلوی و در غزل ۱۵۳۱ تبریزی کلمه زبان و در برگهای ۳۵ و ۵۳ کتاب کیمیاگر کلمه عرب و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات زبان، عرب، زراعت یا کشاورزی و عجم و در غزل ۵۳ مجد همگر و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمه عجم وجود دارد. ارنست همینگوی نویسنده کتاب «تپههای سبز آفریقا» است. سال ۱۶۲۹ میلادی معادل سال ۲۷۹۵ در گاهشمار دیسکوردیان است. ارقام عددهای ۲۵۹۷ و ۲۷۹۵ مشترک هستند. سال ۱۶۲۹ میلادی معادل سال ۱۳۴۵ در گاهشمار قبطی است. در مقاله عددهای ۱۵۳۴ و ۳۵۴۱ ذکر شدهاند. ارقام عددهای ۱۳۴۵، ۱۵۳۴ و ۳۵۴۱ مشترک هستند. اگر عبارت «تبدیل گاهشمار» را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۵۹ میشود. در مقاله عدد ۵۹ ذکر شده است.
✅ دارا
در قصیده ۱ حافظ به دارا اشاره شده است. اگر کلمه دارا را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۱۴ میشود. در مقاله عدد ۱۴ ذکر شده است. در توضیحات داریوش سوم در ویکیپدیا بیان شده: «در شاهنامه فردوسی و تاریخ سنتی ایرانیان، داریوش سوم با نام «دارا» شناخته میشود (ولی در دارابنامه و اسکندرنامه وی با نام «داراب» شناخته میشود) و هجدهمین پادشاه ایران و نهمین پادشاه کیانی است که چهارده سال پادشاهی کرد؛ پدر او داراب، مادرش تمروسیه و اسکندر مقدونی برادر ناتنیاش معرفی شدهاست.» در این مطلب عدد ۱۴ وجود دارد. در این مطلب نیز به اسکندر اشاره شده است.
در توضیحات داریوش سوم در ویکیپدیا بیان شده: «مادر دارا طبق روایتهای نخستین «ماهناهید» دختر هزارمرد بود هنگامی که منابع متاخر مادرش را تَمروسیا، زنی یونانی که دختر فاستابیکون و همسر پیشین پادشاه عمان بود، نامیدهاند.» در شعر سایه گیسو رهی معیری و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات ماه و زهره یا ناهید و در شعر ۳۵ شرفنامه نظامی گنجوی و در غزل ۳۱۵ نظیری نیشابوری کلمه زهره و در غزل ۵۳۱ نظیری نیشابوری کلمه ناهید و در قطعه ۱ سلیم تهرانی کلمه عمان وجود دارد. صادق هدایت نویسنده کتاب «سرگذشت ماه» و مصطفی فرزانه نویسنده کتاب «ماه گرفته» است. در برگ ۳۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه لغتنامه و در شعر ۵۳ خردنامه اسکندری جامی کلمات فیلقوس و اسکندر و در برگ ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا عبارت جد مادری وجود دارد. در لغتنامه دهخدا بیان شده «فیلقوس. [ف َ ل َ ] ( اِخ ) نام پادشاه روم است ، و بعضی گویند جدمادری اسکندر بوده.»
در برگ ۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه بلخ وجود دارد. در توضیحات بلخ در ویکیپدیا بیان شده: «اسکندر مقدونی سغدیانه و پارس را فتح کرد. با این حال، در جنوب، قبل از اینکه به آمودریا برسد، با مقاومت شدیدی برخورد نمود. پس از دو سال جنگ باختر توسط مقدونیها اشغال شد، اما اسکندر هرگز نتوانست با موفقیت مردم را تحت سلطه خود درآورد. پس از مرگ اسکندر، سرانجام امپراتوری مقدونیه بین ژنرالهای اسکندر تقسیم شده، باختر جزو قلمرو سلوکوس اول، بنیانگذار امپراتوری سلوکی شد.» در برگ ۱۵۳ کتاب مکتوب کلمه جنوب و در باب ۱ کتاب مقدس اول پادشاهان کلمه جیحون وجود دارد. در باب ۱ کتاب مقدس اول پادشاهان و ترجمه هزاره نو بیان شده: «پس صادوقِ کاهن و ناتانِ نبی و بِنایا پسر یِهویاداع و کِریتیان و فِلیتیان رفته، سلیمان را بر قاطر داوودِ پادشاه نشاندند و او را به جِیحون آوردند.» اگر این آیه را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۵۵۷۷ میشود. در مقاله عدد ۵۵۷۷ ذکر شده است. در مقاله بیان شده که سوره فتح ۵۵۷ کلمه و سوره انفال ۵۵۷۰ حرف دارد. بین عددهای ۵۵۷، ۵۵۷۰ و ۵۵۷۷ سه رقم مشترک هستند. در سوره فتح کلمه نهر و در سوره انفال کلمه رود وجود دارد. در سفر پیدایش تورات و ترجمه معاصر بیان شده: «رود دوم جیحون است که از سرزمین کوش عبور میکند.» اگر این آیه را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۹۲۶ میشود. در مقاله عدد ۱۶۲۹ ذکر شده است. در توضیحات جیحون در ویکیپدیا بیان شده: «در فرهنگ دهخدا چنین آمده: آمو: رود آموی. آمُل. آمویه. جیحون. آمودریا. اُقسوس. آمون. آب. رود. آبهی. نهر. ورز. سرچشمه این رود بلورکوه است به مشرق بدخشان، و در سابق این رود به خزرها میریخته و مغولان گاهِ جنگ (هنگام نبرد) با خوارزمشاه مجرای آن بگردانیدند به دریاچه آرال.» اگر این متن را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۲۹۶۶ میشود. ارقام عددهای ۱۶۲۹، ۱۹۲۶ و ۱۲۹۶۶ مشترک هستند. در شعر ۱ عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی و در غزل ۱۳۰۵ صائب تبریزی کلمه بدخشان و در برگ ۱۵۳ کتاب مکتوب کلمه جنوب و در غزل ۱۵۳ حافظ کلمه خاور وجود دارد. در توضیحات بدخشان در ویکیپدیا بیان شده: «بَدَخشان سرزمینی شامل پارهای از شمال خاوری افغانستان و جنوب خاوری تاجیکستان میباشد.» در شعر ۱ عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی و در غزل ۱۳۰۵ صائب تبریزی بیان شده:
که سهل است لعل بدخشان شکست *** شکسته نشاید دگرباره بست
در دل سختت ندارد رحم آتشدست راه *** خون گرم لعل در کان بدخشان تو نیست
در توضیحات ولایت بدخشان افغانستان در ویکیپدیا بیان شده بدخشان در اشعار بیشتر شاعران به کیفیت لعل خویش مشهور است. در غزل ۱ بیدل دهلوی و در غزل ۱۰۳۵ بیدل دهلوی کلمه کیفیت و در شعر در نیایش خداوند سعدی و در «سوگسرود مولوی برای شمس» و در قطعه ۱ خاقانی و و در شعر ۱ دیگر سرودههای فرخی یزدی و در غزل ۱ ابن یمین در غزل ۱۴ یغمای جندقی و در غزل ۳۱۵ فروغی بسطامی کلمه لعل وجود دارد.
✅ چون فردوسی نام همه شاهان را نمیدانسته مدت زمان سلطنتشان را زیادتر گفته است
در قصیده ۱ حافظ و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمه کیقباد وجود دارد. در توضیحات کیقباد در ویکیپدیا بیان شده: «در تاریخ بلعمی از کیقباد و فرزندانش چنین یاد شدهاست: «و (کیقباد) دخترِ مهتری از مهتران ترکستان به زنی کرده بود. و او را از آن زن پنج فرزند آمد؛ نامهای ایشان یکی کیافنه و کیکاووس و کیآرش و کیپشین و کیبیه و کی به زبانِ پهلوی نیکو بود و این همه فرزندانِ کیقباد بودند. وی مَلکِی با عدل و داد بود و جهان آباد کرد و خراج نستد مگر عُشر. پس نشست به بلخ داشتی، به لبِ جیحون بدان حد که میان او بود و میان ترکان. و صد سال پادشاهی کرد. و آن قصههای بنیاسرائیل که از پسِ موسی بود همه در عهد کیقباد بود»» در مقاله کلمات بلخ، جیحون و موسی ذکر شدهاند. در ویکیپدیا بیان شده که سلطنت کیقباد ۲۵۳۲ سال پس از کیومرث بوده است. در قصیده ۱ حافظ و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات کیقباد و سلطنت و در مقاله عدد ۳۵۲ ذکر شده است. ارقام عددهای ۳۵۲ و ۲۵۳۲ مشترک هستند. سال سلطنت کیقباد اشتباه است. تعداد شاهان ایران بسیار بیشتر از آنچه در شاهنامه بیان شده است. «چون فردوسی نام همه شاهان را نمیدانسته مدت زمان سلطنتشان را زیادتر گفته است.» اگر این جمله را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۲۵۳ میشود. ارقام عددهای ۲۵۳ و ۲۵۳۲ مشترک هستند. در کتاب نور و کتاب نشانهها که آدرس آنها در زیر آمده بر اساس اعداد سورههای قرآن سال سلطنت کیومرث و جمشید و سال تولد زردشت(ع) مشخص شده است.
۳۶۸۷ سال قبل از میلاد دوره سلطنت کیومرث است. سوره فرقان ۳۷۸۶ حرف و سوره زنان ۳۶۸۷ کلمه دارد. ارقام عددهای ۳۶۸۷ و ۳۷۸۶ مشترک هستند. در سوره فرقان کلمات در، زبان، از، دو، جز، زندگی، یافته، است، داستان، گرفته است، بخش، مرده، حیات، سخن، دیگر، انسان، آدمیان، سرانجام، آن، زوال، است و زنده و در سوره زنان کلمات در، زبان، از، دو، جز، معنای، زندگانی، پذیر، یافته، است، داستان، اسلام، گرفته است، بخش، جان، معنای، است، یعنی، درگذشت، معنای، زندگانی، به، سخن، دیگر، انسان، آدمیان، چون، سرانجام، آن، است و زنده ذکر شدهاند. در توضیحات کیومرث در ویکیپدیا بیان شده: «کیومرث در زبان اوستایی از دو جز «گَیو» (گیا، بهمعنی زندگانی) و «مَرَتَن» (بهمعنای میرنده یا فناپذیر) تشکیل یافته است. کیومرث در تاریخنگاریها و داستانهای ایرانی و گیومرث یا جیومرت تاریخنگاریهای اسلامی و گیومرد یا کیومرث یا گیوک مرت پهلوی همگی از واژه اوستایی «گیه مرتَ» ریشه گرفته است. بخش «گیه» به معنی جان و بخش «مرت» در معنای مُردن است. مرت یعنی درگذشتنی، میرا و فانی و بدینسان «گیه مرت» به معنای «زندگانی میرا» یا «حیات فانی» است. به سخن دیگر انسان و آدمی چون سرانجام آن فنا و زوال است، زنده میراست.» اگر این متن را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۲۴۸ میشود. سوره توبه ۱۱۴۲۸ حرف دارد. ارقام عددهای ۱۲۴۸ و ۱۱۴۲۸ مشترک هستند. در سوره توبه کلمات در، زبان، دو، جز، زندگانی، اسلامی، همگی، گرفته، است، جان، مردن، یعنی، درگذشت، فانی، زندگانی، به، سخن، دیگر، چون، سرانجام، آن، است و زنده ذکر شدهاند.
اشو نویسنده کتاب «زردشت پیامبر خندان» است. در ترجیع بند ۱ خاقانی و در مناقب ۱ جویای تبریزی و در شعر ۱ دیگر سرودههای فرخی یزدی و در غزل ۱ ابن یمین و در برگ ۵۳ کتاب والکیریها و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا و در غزل ۱۵۳ حافظ کلمه خنده و در غزل ۱ بیدل دهلوی کلمه خندید و در غزل ۵۳ عطار کلمه بخند و در غزل ۱۳۰۵ صائب تبریزی کلمات شکرخند و خندی و در برگ ۱۳۵ کتاب زهیر و در برگ ۳۵۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه لبخند وجود دارد. در برگهای ۳۵، ۱۵۳ و ۵۳۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه زردشت ذکر شده است.
در مقاله به شعرهای ۱ شاهنامه ابوالقاسم فردوسی «فریدون» و «جمشید» اشاره شده است. در شعر ۱ منطق العشاق اوحدی کلمه ابوالقاسم و در غزل ۱ بیدل دهلوی کلمه فردوس و در برگ ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه فریدون و در قصیده ۱۳۵ سوزنی سمرقندی کلمات فریدون و جمشید و در قصیده ۱ حافظ و در قطعه ۱ سلیم تهرانی و در شعر ۳۵ شرفنامه نظامی گنجوی کلمه جمشید ذکر شده است.
مطلبی که بیان گردید بخشی از مقاله «ارتباط بین کلمهها و عددها در قرآن، کتابهای مقدس، شعرها و ...» است که آدرس آن در زیر آمده است. برای محاسبه ابجد از آدرس زیر در سایت بلاگ اسپات استفاده کنید.
📖 آدرس مقاله «ارتباط بین کلمهها و عددها در قرآن، کتابهای مقدس، شعرها و ...» در سایت بلاگ اسپات
📖 آدرس مقاله «چرا برخی شاعران از اسکندر مقدونی ظالم به نیکی یاد کردند؟» در سایت تریبون زمانه
📗 آدرس دانلود کتاب نور و کتاب نشانهها
🔢 آدرسی در سایت بلاگ اسپات برای محاسبه ابجد
📢 میدونستید چرا اسکندر از خراب کردن مقبره ی کوروش بزرگ منصرف شد؟ ...
📢 آدرس خبری از ایران اینترنشنال با عنوان «سال ۱۴۰۴ با شعارهای اعتراضی مردم در اماکن تاریخی آغاز شد»
سیدمحمد جهانشاهی در دیروز پنجشنبه، ساعت ۲۲:۳۲ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶:
از پی آن بارِ بار ، بار ندارد
سیدمحمد جهانشاهی در دیروز پنجشنبه، ساعت ۲۱:۳۴ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰:
عجب کاری ، که موری مینداند
محمد علی آدم پیرا در دیروز پنجشنبه، ساعت ۲۱:۳۰ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:
از بیت بیست و سوم تا بیت بیست و ششم موقوف المعانی دارد.
بیت سوم : خطاب به سبزه. " رویش مرتب و منظم سبزه به چهرهٔ زیبای معشوق تشبیه شده"
مهنّا=چهرهٔ زیبای معشوق<از "هنی" <زنی که زیبا و خوش چهره است {هانیه}
بیت بیست و پنجم : بهار= 1- فصل بهار، 2-بت، 3-شکوفه <مشبه به؛ وجه شبه =زیبایی و مرتب و منظم بودن
نقش =نقاشی
بیت بیست و ششم: تبرا= بیزاری جستن
چک = نوشته
چک تبرا = بیزاری نامه
شاعر خطاب به سبزه: ای سبزه ای که با آمدن فصل بهار و آب شدن برف ها از دست زمستان رها شدی و همچون چهرهٔ زیبای معشوق، منظم و مرتب در کنار هم نشستی ؛ من می دانم که تو شاداب و تر و تازه ای و همچون فصل بهار و یا بیت چین و یا شکوفه های بهاری زیبایی منحصر به فردی داری؛ و من می دانم که تو همچون تخت پادشاهان و نقاشی چینیان زیبا هستی و من دانم که تو همان گونه که رود مولیان موجب زینت شهر بخارا بود، باعث زیباتر شدن فصل بهار شده ای؛ اما با وجود داشتن این همه زیبایی، من به تو توجهی نخواهم کرد و ابیات بعدی من نشانهٔ بیزاری من از زیبایی های تو و فصل بهار می باشد.
اولین بخش قصیده <تغزّل: عشق و معشوق و وصف بهار و طبیعت
از بیت بیست و ششم تا.... وارد تنه اصلی می شود.
برگ بی برگی در ۱۵ ساعت قبل، ساعت ۰۰:۴۷ در پاسخ به باب 🪰 دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۱: