شاها به قدر همت و رای رفیع خویش
از سقف چرخ و ساحت عرش آستانه ساز
وین عندلیب را ز پی مدح گستری
بر شاخسار سایه خویش آشیانه ساز
ساز و نوای جاه تو را این نوای من
در خور بود که خوش نبود بی ترانه ساز
گفتم قصیده ای که ز نظمش حسد برد
اوهام نکته پرور و طبع فسانه ساز
و آمد به حضرت تو شها بلبلی چو من
دلم قبول گستر و وز لطف دانه ساز
یا باز پس فرست ازینجا به خانه ام
یا در جوار بارگه اینجام خانه ساز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز
آتش بخرمنم زن و مستی بهانه ساز
این قطره ها که در جگرم تازه شد گره
از عشق، خوشه خوشه کن و دانه دانه ساز
هر تیر غمزه یی که ز مژگان روان کنی
[...]
یک ره درآ به دیده و مستی بهانه ساز
وین اشک لاله رنگ، شراب شبانه ساز
مژگان ز فرقت تو به هم آشنا نشد
یکبار هم در این خس و خار آشیانه ساز
ساقی بیار باده و بزم شبانه ساز
ما را خراب یک نگه محرمانه ساز
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.