شاهی که شیر پیش حسامش چو روبه است
فرمان ده جهان عضدالدین طُغَنشَه است
آن خسروی که خسرو اجرام آسمان
در تحت حکم او چو مقیمان در گه است
از بهر جذب خنجر بیجاده رنگ اوست
در آخر مَجِرّه اگر پرّه کَه اوست
شاها طراز رایت ونقش نگین تو
تا روز حشر آیت نصرٌ من الله است
رای تو بر محیط فلک خیمه زد چنانک
گویی که آفتاب دو یا آسمان ده است
در روزگار عدل تو عالم ز خرمی
گویی که طبع زیرک یا عیش ابله است
دریا به قبضه کف گوهر نشان توست
آری بلور نیز به گوهر مشبه است
پیش سرای پرده قدر تو فی المثل
این برکشیده منظر گردون چو خرگه است
شد صبح دشمنان تو از خون دل شفق
وز روز دولت تو هنوز این سحر گه است
وقتی که باز قهر تو پرواز می کند
در چنگ او عقاب فلک همچو ابره است
ازرده بود طبع جهان از قضای بد
امروز در حمایت عدل مرفه است
بر دست نیست با تو فلک از برای آنک
مختار بود دائم و امروز مکره است
زان روز باز حادثه را سر فرو شده ست
کاگاه شد که دیده حزم تو آگه است
عمری زمانه را سر دندان نشد سپید
و امروز صوت خنده او جمله قهقه است
از روز و شب مشهره دوخت روزگار
بر قد کبریای تو وان نیز کوته است
هرشه که رخ زپیل نتابید روز رزم
در پیش حمله تو چو اندر عِری شه است
رای تو نسخت ملکوت است و هر چه هست
دانسته ای مگر که یکی لفظ و آن به است
نوروز و عید هردو به خدمت شتافتند
با آنک دولت تو ز هر دو منزه است
نوروز را جلال تو فرخنده با دو عید
از طلعت خجسته که او نیز همره است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره شاهی به نام عضدالدین طغنشه است که به عنوان فرمانروایی بزرگ و توانا توصیف شده. شاعر او را به خاطر عدالت و قدرتش ستایش میکند و میگوید که جهان تحت فرمان او در آسایش و خرمی است. او را به آفتابی تشبیه میکند که بر فلک میتابد و عدالت او باعث خوشحالی مردمان و آرامش جهان شده است. همچنین، قدرت شاه به گونهای است که دشمنانش نیز از ترس او در خون دل خود میسوزند. شاعر به زیبایی ویژگیهای شاه و دوران او را بیان کرده و میگوید که همه چیز در تحت فرمان اوست و او را مظهر نصر و موفقیت میداند. نوروز و عیدها همچنین به خدمت او آمدهاند و هر دو تحت جلال و شکوه او قرار دارند.
هوش مصنوعی: پادشاهی که در برابر دلیریها و قدرتهای بزرگ مانند شیر، به مانند روباهی کوچک به نظر میرسد، در واقع فرماندهی با اقتدار و نیرومند به نام "عضدالدین طغنشاه" است.
هوش مصنوعی: آن پادشاهی که همچون فرمانروای واقعی بر ستارگان آسمان تسلط دارد، مانند ساکنان یک مکان در دست او هستند.
هوش مصنوعی: برای به دست آوردن شمشیر، رنگ او به کار میآید. اگر در نهایت مسیری پیدا شود، او را به خاطر داشته باش.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، پرچم تو و نقش انگشتری تو تا روز قیامت نشانهای از یاری خداوند است.
هوش مصنوعی: تو به گونهای بر سرنوشت و جهانیان حاکمیتی برقرار کردهای که گویی آفتاب یا آسمان از آن توست.
هوش مصنوعی: در زمانی که تو انصاف و عدالت را برقرار کردهای، به نظر میرسد که دنیا پر از شادی و خوشبختی است، به طوری که یا عقل و هوش در کار است یا خوشیها فقط برای نادانان است.
هوش مصنوعی: دریا در چنگال توست و به زیبایی تو نشان میدهد. حتی بلور هم به خاطر زیباییاش شبیه گوهر است.
هوش مصنوعی: در برابر خانهای که پردهی آن را بالا زدهاند، ارزش و مقام تو مانند این است که در آسمان، منظرهای زیبا نمایان باشد؛ مانند کلبهای که در آن زندگی میشود.
هوش مصنوعی: صبح دشمنان تو از اشک و غم دل برمیخیزد و در حالیکه روزگار تو هنوز در این صبحگاه ادامه دارد.
هوش مصنوعی: وقتی که بار دیگر خشم تو به اوج میرسد، قدرت و عظمت آسمان همچون ابرها ناتوان میشود.
هوش مصنوعی: دنیا از سرنوشت ناخوشایند امروز ناراحت و آزرده خاطر بود، اما اکنون در سایه عدالت، آرامش و رفاه یافته است.
هوش مصنوعی: فلک (آسمان) به خاطر آنکه تو آزاد و مختار هستی، در دست تو نیست و امروز به دنبال مکر و فریب است.
هوش مصنوعی: از آن روز که حادثهای به وقوع پیوسته، دیگر نگران نباش. زیرا آگاهی و هوشیاری تو نسبت به آن اتفاق، تو را از هرگونه خطر و نامعلومی مطمئن میسازد.
هوش مصنوعی: زندگیام را در دنیایی سپری کردم که هیچوقت به آرامش و خوشحالی نرسید و حالا صدای خندهاش به طور کامل تبدیل به صدای غم و ناامیدی شده است.
هوش مصنوعی: روز و شب برای تو به عنوان یک نشانه مشخص شدهاند، در حالی که زمان نمیتواند به عظمت و بزرگی تو برسد، و این نیز بسیار کوتاه است.
هوش مصنوعی: هر شاهی که در میدان نبرد چهرهاش از ترس زرد شود، مانند زمانیکه در حالت ضعف و آسیبناکی به نظر میرسد، در روز نبرد قدرتی برای مقاومت در برابر حملات تو نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: رأی تو مانند نوشتهای از عالم بالا است و تمام چیزها را میدانی، مگر اینکه یکی از کلمات وجود دارد که برتر است.
هوش مصنوعی: نوروز و عید هر دو به خدمت تو آمدند در حالی که خوشبختی و سعادت تو از هر دو جدا و بینیاز است.
هوش مصنوعی: نوروز را با عظمت تو جشن گرفتهایم، با دو عید که به خاطر چهرهات خوشیمن است و او نیز در کنار ماست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای از ستیهش تو همه مردمان به مست
دعویت صعب منکر و معنیت سخت سست
ایام وَرد و موسم عید پیمبرست
گیتی ز بوی هر دو سراسر معطرست
گلزارها به آمدن آن مزین است
محرابها به آمدن این منوّر ست
آن مونس و حریف می و نَقل مجلس است
[...]
ای آن که هر چه بایدت از بخت نیک هست
هرگز مباد در جاه تو شکست
تا از قضا پدید شد آثار هست و نیست
پیدا نشد ذات تو از نیست هیچ هست
معلوم شد مگر که تو از نسل آدمی
[...]
کور و کر و دراز و سطبر است و سرنگون
سرگرد و بن قوی و سیه پوش و احمر است
طناز و پر هراس و چو پستانست در لباس
کناس و دیر آس و میانش رگ آور است
نامش قضیب و خوره و کالم بدان و ایر
[...]
هربنده ای که ایزد بی یار یار اوست
بی شک و شبهه در دو جهان کار کار اوست
آن بی نیاز بنده نواز لطیفه ساز
کز هر سوئی که در نگری کار و بار اوست
ازچرخ بی قرار و زمین قرار گیر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.