گنجور

 
فرخی یزدی

آنان که بی‌مطالعه تقدیر می‌کنند

خواب ندیده است که تعبیر می‌کنند

عمری بود که کافر راه محبتیم

ما را دگر برای چه تکفیر می‌کنند

بازیگران که با دم شیرند آشنا

غافل که تکیه بر دم شمشیر می‌کنند

در خاک پاک ری که عزازیل را رُنود

با آب رشوه راحت و تطهیر می‌کنند

تا زر بود میان ترازو من و ترا

با زور آن مساعده تسخیر می‌کنند

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سلمان ساوجی

ای خسروی که دست و دل کامگار تو

کار جهان به تیغ جهانگیر می‌کنند

شیران رایت تو هژبران رزم را

در مرغزار معرکه به نخجیر می‌کنند

آیات فتح را به زبان و سنان و تیغ

[...]

حافظ

دانی که چنگ و عود چه تَقریر می‌کنند؟

پنهان خورید باده که تَعزیر می‌کنند

ناموسِ عشق و رونقِ عُشّاق می‌بَرند

عیبِ جوان و سرزنش پیر می‌کنند

جز قلبِ تیره هیچ نشد حاصل و هنوز

[...]

عرفی

آنان که وصف تو تقریر می‌کنند

خواب ندیده را تعبیر می‌کنند

از صدق اهل بتکده هم اعتماد رفت

از بس که اهل صومعه تزویر می‌کنند

مردان کار راه‌نشین عباد شد

[...]

فروغی بسطامی

هر جا حدیث حسن تو تقریر می‌کنند

آیات رحمت است که تفسیر می‌کنند

یارب چه صورتی تو که در کارگاه چشم

مردم همی خیال تو تصویر می‌کنند

هر خواب فتنه‌خیز که بینند مردمان

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه