شبها به کشف سِرِّ دهانت به تاب و پیچ
بردم به روز و راه نبردم مگر به هیچ
نفروشمت به عالم از آن جَعدِ پیچ پیچ
مویی نه ابلهم که دو عالم دهم به هیچ
نجوای غیر اگر پیِ تَمهیدِ قتلِ ماست
ما نیز آگهیم چه حاجت به پیچ پیچ
پیدا بود ز زلف تو انجام کار دل
سالِک غریب و شب سیه و راه پیچ پیچ
با گریه تا برون کُنَدَم مُدَّعی ز بزم
یاد آرَدَم به خندهٔ بیجا به غلغلیچ
خط شد محیط لعل تو تا خود چهها کند
این اهرمن که خاتم جم کرد در کلیچ
ریحان خط ز چشمهٔ شیرین لعل تو
تا بردمید کشته مرا تلخ اسفنیچ
یغما مشو ز عربدهٔ چشم او ملول
ترک است و مست و حرف زند با سر قلیچ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف عشق و احساساتش میپردازد و با تمثیلاتی زیبا از زلف و دهان معشوقهاش یاد میکند. او به تجربههای دردناک و رنجهای ناشی از عشق اشاره میکند و در عین حال به قدرت و جذابیت معشوقهاش اشاره میکند که هیچ چیز دیگری در دنیا نمیتواند جایگزینش شود. شاعر میگوید اگر کسی بخواهد او را از راه عشق منحرف کند، خودش نیز از این نقشه مطلع است. او همچنین به تلاطمهای روحی و زخمهای عاطفی خود اشاره میکند و عمق عشق و عذابش را در این راه شگفتانگیز بیان میکند. در نهایت، عشق را همانند خطی زنده و اثرگذار توصیف میکند که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
هوش مصنوعی: در شبها به دنبال راز زبانت میرفتم، اما در روز هیچ راهی برای رسیدن به تو پیدا نمیکردم.
هوش مصنوعی: تو را به هیچ چیز در دنیا نمیفروشم، حتی به زیبایی موی پرپیچ و تابت، چرا که من احمق نیستم که همهی آنچه دارم را بر سر هیچ بگذارم.
هوش مصنوعی: اگر غیر از ما در حال طرحریزی برای کشتن ما هستند، ما نیز از این موضوع باخبریم و نیازی به پنهانکاریهای پیچیده نیست.
هوش مصنوعی: زلف تو نشاندهندهی سرنوشت و نتیجهی تلاش دلباختهای است که در مدت طولانی به تنهایی و در تاریکی و با راههای دشوار و پیچیده مواجه بوده است.
هوش مصنوعی: به خاطر گریهام، میخواهم که کسی را از مجلس بیرون کنم و به یاد او با خندهای بیمورد، سروصدایی به راه بیاندازم.
هوش مصنوعی: حاشیهی رنگین لعل تو تا چه کارهایی که این شیطان میتواند انجام دهد، مانند آنکه خاتم جمشید در گلیچ ایجاد کرد.
هوش مصنوعی: بویی از ریحان که در کنار چشمهٔ شیرین لعل تو به مشامم رسید، مرا به شدت تحت تأثیر قرار داد و مانند تلخی کاهو بر جانم نشست.
هوش مصنوعی: به خاطر نگاه پرجلا و جذاب او، از حال و هوای شادابی دور نشو، چرا که او بیخیال و سرمست است و با زبان خود مانند ضربهای که قلیچ میزند، سخن میگوید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر دست پیچ آن سر زلفین پیچ پیچ
هیچست آن دهان تو دل را منه به هیچ
پیچست و تاب در سر زلفین دلبران
گر عاقلی تو با سر زلفین او مپیچ
اغیار جز مذلّت عاشق نمی کنند
[...]
هیچیم ما و هیچتر از هیچ در بسیچ
آید چه ای کریم از این مشت هیچ هیچ
با آنکه تو بتوست ز ما جرم پیچ پیچ
بر جرممان مگیر و بر افعالمان مپیچ
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.