گنجور

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵

 

دل اگر توشه و توانی داشت

در ره عقل کاروانی داشت

دیده گر دفتر قضا میخواند

ز سیه کاریش امانی داشت

رهزن نفس را شناخته بود

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۲۲ - باد بروت

 

عالمی طعنه زد به نادانی

که بهر موی من دو صد هنر است

چون توئی را به نیم جو نخرند

مرد نادان ز چارپا بتر است

نه تن این، بر دل تو بار بلاست

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۲۳ - بازی زندگی

 

عدسی وقت پختن، از ماشی

روی پیچید و گفت این چه کسی است

ماش خندید و گفت غرّه مشو

زانکه چون من فزون و چون تو بسی است

هر چه را می‌پزند، خواهد پخت

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۳۴ - پایه و دیوار

 

گفت دیوار قصر پادشهی

که بلندی، مرا سزاوار است

هر که مانند من سرافرازد

پایدار و بلند مقدار است

فرخم زان سبب که سایهٔ من

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۶۸ - راه دل

 

ای که عمریست راه پیمائی

بسوی دیده هم ز دل راهی است

لیک آنگونه ره که قافله‌اش

ساعتی اشکی و دمی آهی است

منزلش آرزوئی و شوقی است

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۸۷ - شرط نیکنامی

 

نیکنامی نباشد، از ره عجب

خنگ آز و هوس همی راندن

روز دعوی، چو طبل بانگ زدن

وقت کوشش، ز کار واماندن

خستگان را ز طعنه، جان خستن

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۵ - طفل یتیم

 

کودکی کوزه‌ای شکست و گریست

که مرا پای خانه رفتن نیست

چه کنم، اوستاد اگر پرسد

کوزهٔ آب ازوست، از من نیست

زین شکسته شدن، دلم بشکست

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۰۵ - فلسفه

 

نخودی گفت لوبیائی را

کز چه من گردم این چنین، تو دراز

گفت، ما هر دو را بباید پخت

چاره‌ای نیست، با زمانه بساز

رمز خلقت، بما نگفت کسی

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۱۵ - کمان قضا

 

موشکی را به مهر، مادر گفت

که بسی گیر و دار، در ره ماست

سوی انبار، چشم بسته مرو

که نهان، فتنه‌ها به پیش و قفاست

تله و دام و بند بسیار است

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۰ - گذشتهٔ بی حاصل

 

کاشکی، وقت را شتاب نبود

فصل رحلت در این کتاب نبود

کاش، در بحر بیکران جهان

نام طوفان و انقلاب نبود

مرغکان میپراند این گنجشک

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۵۵ - نکوهش بیجا

 

سیر یک روز طعنه زد به پیاز

که تو مسکین چقدر بدبویی

گفت از عیب خویش بی‌خبری

زان ره از خلق، عیب می‌جویی

گفتن از زشترویی دگران

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۵۷ - نکوهش نکوهیده

 

جعل پیر گفت با انگشت

که سر و روی ما سیاه مکن

گفت، در خویش هم دمی بنگر

همه را سوی ما نگاه مکن

این سیاهی، سیاهی تن نیست

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۱ - هرچه باداباد

 

گفت با خاک، صبحگاهی باد

چون تو، کس تیره‌روزگار مباد

تو، پریشان ما و ما ایمن

تو، گرفتار ما و ما آزاد

همگی کودکان مهد منند

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۲ - همنشین ناهموار

 

آب نالید، وقت جوشیدن

کاوخ از رنج دیگ و جور شرار

نه کسی میکند مرا یاری

نه رهی دارم از برای فرار

نه توان بود بردبار و صبور

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۸۱ - جوجهٔ نافرمان شاعر نامشخص

 

گفت با جوجه مرغکی هشیار

که ز پهلوی من مرو به کنار

گربه را بین که دم علم کرده

گوشها تیز و پشت خم کرده

چشم خود تا به هم زنی بردت

[...]

پروین اعتصامی
 
 
sunny dark_mode