گنجور

 
وطواط

اجل مجد دین ، در بلا و عنا

ز ناله چو نالم ، ز مویه چو موی

تو دانی که : در حسن رأی ملک

چه آید ز احداث ما را بروی ؟

اگر هیچ دانی ، شود ممکنت ؟

فراغ دل من بنوعی بجودی

بآب شفاعت ، که مقبول باد

ز رخسار من گرد محنت بشوی

نکو گفتن آیین پیران بود

تویی پیر دولت ، نکویی بگوی

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
عنصری

بآیین یکی شهر شامس بنام

یکی شهریار اندرو شادکام

فلقراط نام از در مهتری

هم از تخم آقوس بن مشتری

عیوقی

چو از مکه پیغمبر ابطحی

به یثرب شد و کار دین شد قوی

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از عیوقی
قطران تبریزی

شاه زمینی و پادشاه زمانی

جز بفریدون با هیچ خلق نمانی

جد تو گرچه جهان بپیری بگشاد

تو بگشادی همه جهان بجوانی

جان ولی را همه سلامت و سودی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه