دو عمر آورد پیدا روزگار
هر دو را نام پدر عبدالعزیز
آن عمر را عدل بود آیین و رسم
این عمر را عدل هست و علم نیز
آن عمر مر ظالمان را کرد قهر
این عمر مر سایلان را داد چیز
آن عمر تا اندر آن عالم بود
این عمر بادا درین عالم عزیز
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
دو عمر آورد پیدا روزگار
هر دو را نام پدر عبدالعزیز
آن عمر را عدل بود آیین و رسم
این عمر را عدل هست و علم نیز
آن عمر مر ظالمان را کرد قهر
این عمر مر سایلان را داد چیز
آن عمر تا اندر آن عالم بود
این عمر بادا درین عالم عزیز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مقایسه دو فرد به نام عمر میپردازد. یکی از آنها، عمر بن خطاب، به خاطر عدل و انصافش شناخته میشود که ظالمان را مجازات و به سائلان کمک میکند. دیگری، عمان بن عبدالعزیز، شخصیتش نیز بر پایه علم و عدل است، اما تصویرش بیشتر در دنیا مدرن و عزیز بودن در این جهان است. شعر به نوعی به اهمیت عدل و علم در زندگی اشاره دارد و هر دو فرد را ستایش میکند.
هوش مصنوعی: زندگی دو انسان در طول زمان مشخص شد و هر دو به نام پدرشان، عبدالعزیز، شناخته شدند.
هوش مصنوعی: این زندگی قوانین و اصولی دارد که بر اساس عدالت بنا شده است و در این زندگی، علم و دانش نیز وجود دارد.
هوش مصنوعی: عمر ظالمها را نابود کرد و عمر نیازمندان را به آنها چیزهایی عطا کرد.
هوش مصنوعی: این زندگی که در آن دنیا وجود داشت، در این دنیا گرانبها باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آتشی بنشاند از تن تفت و تیز
چون زمانی بگذرد، گردد گمیز
آب از پس رفت و آن طفل عزیز
بر سر آن آب از پس رفت نیز
این کند از امر و او بهر ستیز
بر سر استیزهرویان خاک ریز
آخر ای دل چیست چندین رستخیز
عشق و میدان و تو ای غافل گریز
از صراط عاشقان پرهیز کن
نیست آنجا جز گذر بر تیغ تیز
چارهٔ دیگر نداری جز همین
[...]
وندر آن گویم جواب از پنج چیز
نفس و روح و قلب و عقل وعشق نیز
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.