علمت ، ای صابر بن اسمعیل
روی عالم همی بیاراید
رفعت قدر تو بپای شرف
تارک آسمان همی ساید
تویی آنکس ، که در بدایع نظم
مثل تو روزگار ننماید
همه دانش ز طبع تو خیزد
همه معنی ز لفظ تو زاید
چرخ ذکر ترا نپوشاند
دهر عز ترا نفرساید
هر که پیش تو یاد نظم آرد
بیقین دان که : باد پیماید
تو ستودی مرا و مثل مرا
زیبد ، از روزگار بستاید
منم آنکس که صیقل نظمم
زنگ از تیغ فضل بزداید
خامهٔ من ، که هست بسته میان
بستهٔ مشکلات بگشاید
علهاییست بس شریف ، کزان
یک زمان فکرتم نیاساید
جز برای ریاضت خاطر
همتم سوی نظم نگراید
می ندانی کمال علم مرا
دیر عهدی ندیدم ، شاید
متهم کرده ای مرا بحسد
از چو من کاملی حسد ناید
تا جمال کمال من بیند
تیز بین دیده ای همی باید
طیبتی کردم ، این معاذ الله !
تا ازین وحشتی نیفزاید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره ستایش و احترام به شخصیتی به نام صابر بن اسمعیل است. شاعر از برتری علمی و مقام بلند او در بین دانشمندان و ادیبان سخن میگوید و میستاید که چگونه آثار و دانش او همچون نور در آسمان میدرخشد. شاعر تأکید میکند که علم و هنر او در کلمات و جملاتش تجلی پیدا کرده و او را از دیگران متمایز میسازد. همچنین به حسادت برخی افراد به کمالات او اشاره میکند و بر این نکته تأکید میورزد که هیچ کس نمیتواند به او حسادت کند زیرا او در اوج علم و فضل است. در نهایت، شاعر از عزت و نام نیک او در تاریخ سخن میگوید.
هوش مصنوعی: ای صابر بن اسماعیل، دانش و علم تو مانند زیبایی است که بر روی دانشمندان و عالمان مینشیند و آنان را میآراید.
هوش مصنوعی: مقام و ارزش تو به حدی است که حتی قلههای آسمان نیز به تو احترام میگذارند.
هوش مصنوعی: تو تنها کسی هستی که در دوران خود، مانند تو در زیبایی و هنر شعر، وجود ندارد.
هوش مصنوعی: تمامی علم و دانش از طبیعت و سرشت تو نشأت میگیرد و تمامی معانی و مفهومها از واژهها و الفاظ تو به وجود میآید.
هوش مصنوعی: زمانه نمیتواند نام و یاد تو را از دلها بزداید.
هوش مصنوعی: هر کسی که در حضور تو به نظم و ترتیب فکر کند، مطمئن باش که به مانند وزش باد است.
هوش مصنوعی: تو مرا ستایش کردی و مانند من را سزاوار ستایش میدانی، پس از روزگار هم باید ستایش کند.
هوش مصنوعی: من آن کسی هستم که با تلاش و هنر خود، زنگار از تیغ دانش و فضیلت میزینم و آن را روشن و درخشان میکنم.
هوش مصنوعی: قلم من که در خود گرفتار سختیهاست، میتواند این دشواریها را باز کند و حل کند.
هوش مصنوعی: این موضوع بسیار باارزش و بلندمرتبه است که ذهن انسان هرگز از آن خسته نمیشود.
هوش مصنوعی: تنها به خاطر تمرین و تقویت روحیهام به نظم و سامان میاندیشم.
هوش مصنوعی: شاید تو از عمق دانش و آگاهی من بیخبر باشی، چون سالهای زیادی است که حرفهای من را نشنیدهای.
هوش مصنوعی: تو مرا به حسد متهم کردهای، اما از کسی چون من که کامل است، حسد نمیورزد.
هوش مصنوعی: برای اینکه چهره زیبایی و کمال من را ببیند، نیاز به چشمی تیزبین و دقیق است.
هوش مصنوعی: من کلامی بیان کردم که خداوند این را نپسندد، تا از این ترس و اضطراب کمتر شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چرخِ گردان نهاده دارد گوش
تا ملک مر ورا چه فرماید
زُحَل از هیبتش نمیداند
که فلک را چگونه پیماید
صورتِ خشمش ار ز هیبتِ خویش
[...]
بد ز بد گوهران پدید آید
هر کسی آن کند کزو زاید
ای خداوند رای سامی تو
مملکت را همی بیاراید
عزم تو ملک شاه را تیغ است
که چو تیغش ز زنگ بزداید
از غم و رنج و انده و تیمار
[...]
عزت آن جهان همی باید
گر ذلیلم در این جهان شاید
جز مکارم زشمس دین ناید
سیرت سروران چنین باید
رتبت ملک و زینت دولت
از خصالش همی بیفزاید
معجزات از بیان او خیزد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.