زهی! دشمنت از طرب بینوا
زده چرخ در مدحت تو نوا
هدی یافته از جلالت جمال
جهان ساخته از نوالت نوا
معانی بلفظ تو یابد شرف
معانی ز جاه تو گیر بها
بوقت سخا گوهر آبدار
چو خاکست نزدیک تو بی بها
ولی را وفاقت صوایی صواب
عدو را خلافت خطایی خطا
نه چون رای تو اختران فلک
نه چون خط تو لعبتان ختا
شده امر تو در ممالک روان
شده حکم تو بر خلایق روا
ز تو گشته پشت محامد قوی
ز تو برده روی مکارم روا
نه در گفت های تو سهو و غلط
نه در کرد های تو چون و چرا
بعهد تو از غایت عدل تو
کند میش در ظل گرگان چرا
ترا حلم خاک و علو اثیر
ترا لطف آب و صفای هوا
بمدح تو فرزانگان را شرف
بصدر تو آزادگان را هوا
نهادست در ذات تو کردگار
وفور مروت ، کمال صفا
ازین رویی بر زایران صدر تو
گزینست چون مروه و چون صفا
نه همچون جوار کریمت جوار
نه همچون فنای رفیعت فنا
نصیب نکو خواه از تو حیات
نصیب بد اندیش از تو فنا
تو عین صوابی «علی من اطاع»
تو محض عقابی «علی من عصا »
پدید آمده از تو وز کلک تو
همان کز کلیم آمده وز عصا
همه صورت تو کمال و جمال
همه سیرت تو وفا و حیا
ز دست تو زایند فیض کرم
چو از ابر بارنده صوب حیا
ز گفتار تو گوش ها را نشاط
ز دیدار تو دیده هارا جلا
ز خوف تو اعدای صدر تو را
ز اوطان خویش اوفتاده جلا
ز لطف تو خیره نعیم بهشت
ز خلق تو طیره نسیم صبا
عزیزست بر جان من خدمتت
چو روز شباب و چو عهد صبا
بنوشیدم از تو شراب طرب
بپوشیدم از تو لباس غنا
ثنای تو در گوش من خوشترست
ز آواز چنگ و ز لحن غنا
مرا نیست از لفظ تو جز لطف
مرا نیست از دست تو جز ندا
همه از ره مردمی و کرم
بگوش من آید ز لطفت ندا
الا، تا بود میغ ها را سرشک
الا، تا بود تیغ ها را مضا
تورا باد اقبال در مابقی !
فزون ز آنچه بودست در ما مضا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به وصف شخصیت و ویژگیهای مثبت یک فرد مورد ستایش میپردازد. او به جلال و جمال آن فرد اشاره کرده و بیان میکند که از صفات او جهان پرشکوهی ساخته شده است. معانی و مفاهیم با شنیدهها و گفتارهای او ارزش پیدا میکنند و سخاوت او مایهی رفاه جهان است.
شاعر تأکید میکند که در رفتار و گفتار آن فرد هیچ غلطی نیست و عدالت او در جامعه حاکم است. او به رشد و بالندگی شخصیتهای بزرگ در کنار او اشاره کرده و میگوید که همراهی با او مایهی افتخار و شرافت است.
در ادامه، شاعر میگوید که نیکی از او نصیب خوبان و بد اندیشان از او نابودی میباشد. او همواره بر روی حسن رفتار و صفات نیک خود تأکید دارد.
شاعر به آرامش و نشاط ناشی از حضور و گفتار آن فرد اشاره کرده و به نوعی درخواست میکند که او همیشه مورد لطف و محبت قرار گیرد. در نهایت، شاعر از بودن در خدمت آن فرد ابراز خوشحالی میکند و از او دعا میکند که در آینده نیز به او کامیابی بیشتری عطا شود.
هوش مصنوعی: چه خوب! که دشمن تو از سر شوق و شادمانی، به خاطر ستودن تو به دور میچرخد و نغمهسرایی میکند.
هوش مصنوعی: هدی که از عظمت تو به دست آمده، زیبایی جهان به خاطر بخششهای تو ساخته شده است.
هوش مصنوعی: معانی به زبان تو ارزش و اعتبار پیدا میکند، و معانی از مقام و جایگاه تو ارزش و بها میگیرد.
هوش مصنوعی: در زمان generosity و بخشندگی، ارزش واقعی و با ارزش مانند جواهر است، اما وقتی که در کنار تو باشد، به نظر میرسد بیارزش و کم اهمیت میآید.
هوش مصنوعی: ولی، توافق و همدلی در مورد حق، درست و قابل قبول است؛ اما حکومت و فرمانروایی دشمن، اشتباهی بزرگ و غیرقابل قبول است.
هوش مصنوعی: نه مانند نظر تو ستارههای آسمان، نه مانند خط تو چون عروسکهای دستساز.
هوش مصنوعی: فرمان تو به همه جا رسیده و حکم تو بر مردم جاری و مسلم شده است.
هوش مصنوعی: از تو به خاطر خوبیهای فراوان و صفات نیکو، انسانی بزرگ و بافضیلت ساخته شده است و به خاطر تو، ویژگیهای عالی و برجسته به دیگران منتقل شده است.
هوش مصنوعی: نه در حرفهای تو اشتباهی وجود دارد و نه در کارها و رفتارهای تو جای سوالی هست.
هوش مصنوعی: به خاطر انصاف و عدالت تو، چرا بر کسی که در سایه گرگان است سخت میگیری؟
هوش مصنوعی: شما با ویژگیهایی چون صبر و آرامش بر زمین و بلندی اراده در آسمان مشخص هستید. همچنین مهربانی شما همانند جریان آب و پاکیزگی هوای تازه، تاثیرگذار و دلنشین است.
هوش مصنوعی: در ستایش تو، دانشمندان و فرزانگان مقام و منزلت دارند و در وجود تو، آزادگان احساس آزادی و راحتی میکنند.
هوش مصنوعی: خداوند ویژگیهای نیکویی و صفای کامل را در وجود تو قرار داده است.
هوش مصنوعی: از این رو، تو را بر زائران خود برتری میبخشد، همانطور که مروه و صفا، دو تپه مقدس در کنار یکدیگر قرار دارند.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به توصیف دو نوع نزدیکی و ارتباط میپردازد. او بیان میکند که این رابطه نه به گونهای است که تنها وابسته به لطف و کرامت تو باشد، و نه به نحوی که منجر به محو شدن و فنا در وجود تو شود. در واقع، او از نوعی نزدیکی صحبت میکند که نه صرفاً تحت تأثیر ویژگیهای مثبت تو باشد و نه به قیمت از بین رفتن هویت خود.
هوش مصنوعی: کسانی که نیکوکارند، از تو زندگی و حیات میگیرند، اما بداندیشان از تو چیزی جز نابودی و فنا به دست نمیآورند.
هوش مصنوعی: تو همچون حقیقتی روشن هستی برای کسی که از تو پیروی کند، و تو همچون پرندهای بلندپرواز هستی برای کسی که از تو سرپیچی کند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که هر چیزی که از تو و به وسیلهی تو ایجاد شده، همانند معجزهای است که از کلام و عصای کلیم (موسی) سرچشمه گرفته است. به بیان دیگر، خلاقیت و تاثیر تو به اندازهای قوی و شگفتانگیز است که میتواند معجزات را به یاد بیاورد.
هوش مصنوعی: تمام زیباییهای ظاهری تو در کمال و زیبایی نهفته است و تمامی ویژگیهای درونیات در وفاداری و حیا قابل مشاهده است.
هوش مصنوعی: از دست تو نعمتهای رحمت به مانند بارانی که از ابر میبارد، به وجود میآید.
هوش مصنوعی: از سخنان تو گوشها زندگی میگیرند و از دیدن تو چشمها جان میگیرند.
هوش مصنوعی: از ترس تو، دشمنان با مقام و جایگاه خود از سرزمینهایشان رانده و دور شدهاند.
هوش مصنوعی: بخاطر مهربانی تو، نعمتهای بهشت برای من شگفتانگیز است و از زیباییهای تو، نسیم ملایم صبحگاه به دور است.
هوش مصنوعی: خدمت کردن به تو برای من عزیز است، مانند روزهای جوانی و زمانهای خوشی که میگذشت.
هوش مصنوعی: از شادی تو نوشیدم شراب و از خوشیات لباسی پر از ناز و طرب بر تن کردم.
هوش مصنوعی: سخن خوب تو برای من دلنشینتر است از صدای ساز و آهنگ دلنواز.
هوش مصنوعی: من هیچ چیزی از کلام تو جز محبت نمیبینم و هیچ چیزی از کار تو جز صدای ندا را حس نمیکنم.
هوش مصنوعی: همه به خاطر رفتار و مهربانی توست که صدای لطف تو به گوش من میرسد.
هوش مصنوعی: ای کاش تا زمانی که ابرها اشک میریزند، تیغها نیز تیز و برنده باشند.
هوش مصنوعی: تو را خوشبختی همراهی کند! از آنچه که در ما بوده، بیشتر و بهتر شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو خواهی که یابی ز هر بد رها
سر اندر نیاری به دام بلا
بفرمود تا آسنستان پگاه
بیامد بنزدیک رخشنده ماه
بدو داد فرخنده دخترش را
بگوهر بیاراست اخترش را
چنان کن کنون تا به روز قضا
نگردد ضِرامش زمانی جدا
به کارش درون نیست چون و چرا
نپرسد از او، او بپرسد ز ما
مرا بی وفا خواند آن بی وفا
که هرگز نگوید سخن بی جفا
ز من چون رسد بی وفائی بدوست
که دشمن نبیند ز من جز وفا
ندانم صواب از خطا زین قبل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.