زهی بجود تو ایام مکرمت مشهور
خهی بسعی تو اعلام محمدت معمور
بهر بلاد علامات عدل تو پیدا
بهر دیار مقامات تو مشهور
ستاره قدر بلند ترا شده بنده
زمانه صدر بزرگ ترا شده مأمور
ببارگاه تو درصف بندگان قیصر
بپایگاه تو در جمع چاکران فغفور
شده متابعت تو زمانه را توقیع
شده مبایعت تو حیوة را منشور
نتیجه ای ز خلاف تو در دم کژدم
لطیفه ای ز وفاق تو در دم زنبور
فضایل تو بر اکرام طالبان موقوف
شمایل تو بر انعام سایلان مقصور
همه نهاد تو مجد و بمجد نامعجب
همه سرشت تو جاه و بجاه نامغرور
بزیر پایهٔ قدر تو ساحت جنت
بزیر سایهٔ صدر تو راحت رنجور
زدام کین تو نادیده هیچکس مخلص
زجام مهر تو ناگشته هیچکس مخمور
بحسن سعی تودر شرع صدهزار فتوح
زحد تیغ تو در شرک صدهزار فتور
چو باحسام شود دست سروران موصول
چو از نیام شود تیغ سرکشان مهجور
زخون کشته شود عرصهٔ زمین غرقه
زگرد تیره شود چهرهٔ فلک مستور
سر سروران گردد تهی ز هوش و خرد
دل دلیران ماند جدا ز لهو و سرور
زباد کینه چراغ رجا شود کشته
ز تف حمله مزاج هوا شود محرور
دریده رمح تو دلها چو قرطهٔ لاله
گسسته تیغ تو سرها چو خوشهٔ انگور
حسام تو کند آن لحظه بر زمین پیدا
زشخص کشته جبال وزخون کشته بحور
گرفته فایدهٔ فتح تو زمین و زمان
نهاده مایدهٔ تیغ تو وحوش و طیور
زهی بجود تو آسایش صغار و کبار
زهی بجاه تو آرایش سنین و شهور
تویی که هست جناب تو سجده گاه ملوک
تویی که هست رکاب تو بوسه جای صدور
هوای تو شده سرمایهٔ وضیع و شریف
ثنای تو شده پیرایهٔ اناث و ذکور
منم ،که صیت من از خدمت تو شد شایع
منم ،که نام من ازمدحت تو شد مذکور
شدم بسعی تو مقبول منتظم احوال
شدم بفیض عطای تو مستقیم امور
همه هوای تو جویم بشدت و برخا
همه دعای تو گویم بغیبت و بحضور
خدایگانا، گفتند حاسدان بغرض
که: شد هوای دل من ز خدمت تو نفور
بحق صانع هفت آسمان وهفت زمین
که نیست عقل در انکار صنع او معذور
بقدر دعوت مسموع و قبهٔ مرفوع
بجاه آیت مسطور و خانهٔ معمور
باعتقاد سؤالات عیسی اندر مهد
باختصاص مناجات موسی اندر طور
باشک دیدهٔ یعقوب در غم یوسف
بصدق سجدهٔ داود در شب دیجور
بنفس پاک شهیدان اهل بیت نبی
که در خزاین قدسند و در حدایق نور
بموقف عرفات و بجمع عرصات
بحشر و نشر و بقا و لقا و حور و قصور
برزق واهب رزق و بجان قابض جان
بوحی حامل وحی و بصور نافح صور
بساکنان صوامع، بطالبان علوم
بوافقان مناسک بحافظان نفور
بعرش و کرسی و حوض و صراط و لوح و قلم
بحشر و نشر و بقا و لقا و حور و قصور
بجان آنکه شود خلق را شفیع بهشت
بذات آنکه را دهد بنده را شراب طهور
بقدس و کعبه و جودی و یثرب و عرفات
بصورة انجیل و بحرفهای زبور
بعدل تو ،که ازو گشت ظالمی منسوخ
بقضل تو ، که ازو هست نیستی مقهور
که تا نیاید نزدیکم اضطرار فنا
زصدر تو نشوم، جز باختیار تو ،دور
همیشه تا قلم روزگار خوبان را
کشد ز مشک رقم بر صحیفهٔ کافور
ز لطف و عنف تو بادا نهاد راحت و رنج
ز قهر و کین تو بادا اساس شیون و سور
خجسته خاک جناب تو قبلهٔ آفاق
ستوده صدر رفیع تو کعبهٔ جمهور
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از بزرگی و کرامت شخصیت معینی صحبت میکند و او را شخصیتی نیکو و برجسته معرفی میکند. شاعر بر فضایل او تأکید میکند و او را منبع آسایش و آرامش برای مردم، به ویژه ضعفا و بزرگان، میداند. او به عدالت و مقام آن شخصیت در میان مردم اشاره میکند و از تأثیرات مثبت او بر زندگی اجتماعی و سیاسی سخن میگوید. شاعر همچنین از دشواریها و ظلمها به جایگاه این شخصیت در راه برقراری عدالت و امنیت یاد میکند و به ستایش خاصیتهای او میپردازد. در نهایت، او با توسل به این مقام عالی، از احساس ناتوانی و ضرورت قرابت با او میگوید.
هوش مصنوعی: ایام خوبی که به خاطر بخشندگی تو معروف شدهاند، با تلاش تو نام محمد همیشه زنده و جاوید است.
هوش مصنوعی: در هر سرزمین نشانههای عدالت تو آشکار است و در هر دیاری مقام و منزلت تو شناخته شده و مشهور است.
هوش مصنوعی: ستارهای که به تو نیکو مینگرد، بر بلندی و عظمت تو افزوده است و زمانه تو را به مرتبهای والا و مهم رسانده است.
هوش مصنوعی: در درگاه تو، من هم همانند دیگران در خدمت تو ایستادهام، مثل اینکه در برابر قیصر یا زمامدار بزرگ دیگری باشم.
هوش مصنوعی: این مصرع به این معناست که پیروی از تو سبب شده است که زمانه به نوعی نوشتار و توافق درآید و ارتباط با تو زندگی را به صورت یک سند رسمی و معتبر برای ما نمایان کرده است.
هوش مصنوعی: نتیجهای که از رفتار متضاد تو به دست میآید، همانند نیش کژدم است و خوشیای که از توافق تو حاصل میشود، مانند نیش زنبور است.
هوش مصنوعی: فضیلتها و ارزشهای تو بستگی به احترام و توجه کسانی دارد که در جستجوی علم و دانش هستند. همچنین، زیباییهای تو به بخشش و نوازش از سوی دیگران محدود است.
هوش مصنوعی: تمام وجود تو پر از عظمت و شگفتی است و درونت سرشار از مقام و افتخار است.
هوش مصنوعی: در زیر پایهی ارزش و مقام تو، بهشت قرار دارد و در سایهی هدایت تو، آسایش زخمخوردهها وجود دارد.
هوش مصنوعی: از حسادتهای تو هیچکس را در دل عشق تو، نمیتوان یافت که بهطور واقعی خالص و بیغش باشد، چون هیچکس از جام مهر تو مست و شیدا نشده است.
هوش مصنوعی: با تلاش و نیکی تو در دین، به اندازه هزارها پیروزی به دست آمده و همچنین به اندازه هزارها آسیب و شکست در برهه نیکی تو نسبت به شرک و کفر وجود دارد.
هوش مصنوعی: وقتی که در مورد شخصیتهای برجسته صحبت شود، همانند زمانی که شمشیر آزاد میگردد، احساسات و قوا به شدت فعال میشوند و بر قدرت و نفوذ آنها تاکید میشود.
هوش مصنوعی: از خون کشتهها، زمین در غم و رنج فرو میرود و آسمان نیز زیر سایهٔ تاریکی غمگین و پنهان میشود.
هوش مصنوعی: زمانی که فرمانروایان به حدی از شادی و شگفتی میرسند که عقل و درکشان را از دست میدهند، دلهای دلیران از هیاهو و خوشگذرانیها جدا و فارغ میماند.
هوش مصنوعی: از شدت کینه، امید به زندگی از بین میرود و شخص به داغی و بیتابی میرسد، مانند اینکه سرنوشتش به حملهی آتشین و ناگهانی دچار میشود.
هوش مصنوعی: تیغ عاشقانهات دلها را میشکافد مانند لالهای که گلش شکسته شده و ضربهات سرها را میزند مانند خوشهای از انگور که چیده شده است.
هوش مصنوعی: در آن لحظه، شمشیر حسام بر زمین نمایان میشود و از خون کشتهشدگان، کوهها و دریاها به وجود میآید.
هوش مصنوعی: فتح و پیروزی تو باعث شده تا زمین و زمان تحت تأثیر قرار گیرند و برکات و میوههای شمشیر تو برای جانوران و پرندگان فراهم شده است.
هوش مصنوعی: شکوه و وجود تو مایه آرامش کوچکترها و بزرگترهاست. عظمت تو باعث زیبایی و رونق زمانها و سالها میشود.
هوش مصنوعی: تو آن کسی هستی که درگاه تو محل سجده پادشاهان است؛ تو آنی که رکاب تو بوسهگاه صدور و فرمانروایی است.
هوش مصنوعی: محبت و عشق به تو برای من ارزشمندترین چیز شده است و ستایش و تحسین تو زینتبخش زنان و مردان گردیده است.
هوش مصنوعی: من هستم که شهرت من به خاطر خدمت به تو در همه جا پخش شده است و من هستم که نامم به خاطر ستایش از تو شناخته شده است.
هوش مصنوعی: با تلاش و کوشش تو، مورد قبول واقع شدم و حالتم به نظم و ترتیب درآمد. با لطف و بخشش تو، کارهایم به مسیر درست خود هدایت شد.
هوش مصنوعی: من به شدت در پی دریافت بوی تو هستم و در غیاب تو، همیشه برایت دعا میکنم و وقتی که حضور داری، نیز دعا میکنم.
هوش مصنوعی: خداوندا، حسودان به خاطر نیتهای بدشان میگویند که: عشق من به تو باعث شده است که از خدمت به تو دور شوم.
هوش مصنوعی: به راستی که فقط خداوندی که هفت آسمان و هفت زمین را آفریده، دلیل بر این است که هیچ عذری در انکار آفریدههای او وجود ندارد. عقل نمیتواند در نادیده گرفتن و انکار آثار او توجیهی داشته باشد.
هوش مصنوعی: به میزان دعوتی که پذیرفته شده و احترام بالایی که دارد، به جایگاهی که در آیهای نوشته شده و خانهای که رونق دارد، اشاره میشود.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که سوالات عیسی در دوران بچگی و زمان کودکیاش، مانند مناجات و گفتگوی موسی در کوه طور، دارای اهمیت و خاص بودن هستند. به نوعی میتوان گفت که هر کدام از این شخصیتها در موقعیتهای خاص و مهمی به تفکر و گفتگو پرداختهاند.
هوش مصنوعی: چشمان یعقوب در اندوه یوسف به شدت اشک ریخت، مانند سجدهی صادقانهی داود در شب تاریک و سخت.
هوش مصنوعی: روح پاک شهیدان اهل بیت پیامبر که در گنجینههای الهی و در باغهای روشنایی قرار دارند.
هوش مصنوعی: در میدان عرفات و در جمع بزرگ مردم، در روز قیامت و در برانگیختن دوباره و زندگی جاودان و دیدار با یکدیگر و در کنار حوران و قصرهای بهشتی.
هوش مصنوعی: روح بخشنده روزی و جانگیر جانها، و وحی را از جانب خود حمل میکند و با صور خود نیکی را منتشر میسازد.
هوش مصنوعی: ساکنان صومعهها، کسانی که به دنبال علم هستند و آیینهای خاصی را انجام میدهند، از نگهداری و حفظ اصولی که پسندیده نیستند، دوری میکنند.
هوش مصنوعی: در روز قیامت و در احوال پس از مرگ، چیزهایی مانند عرش، کرسی، حوض، پل صراط، لوح و قلم وجود دارند. همچنین مفاهیم جاودانگی، دیدار از حق، و نعمتهایی چون حور و کاخها در آن زمان مطرح میشوند.
هوش مصنوعی: به خاطر آنکه انسانها در روز قیامت شفاعت نکنند و بهشت را واسطه قرار ندهند، من فقط به ذات الهی که به بندگانش شراب پاک و زلال میدهد، پناه میبرم.
هوش مصنوعی: در مکانهای مقدس مانند قدس، کعبه، کوه جودی و یثرب و عرفات، معنای عمیق و ارزشی نهفته است که با کلامی مشابه به انجیل و آیات زبور بیان میشود. اینجا به اهمیت روحانی و مذهبی این مکانها و ارتباطشان با متون مقدس اشاره شده است.
هوش مصنوعی: به خاطر عدلی که تو داری، من توسط آن ظالم شدم و این بدین معناست که براساس فضیلت تو، هستی من در نهایت به نیستی میانجامد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که اضطرار فنا به من نزدیک نشود، از وجود تو جدا نخواهم شد و این جدایی تنها از روی انتخاب و اختیار تو خواهد بود.
هوش مصنوعی: هرگاه زمان به خوبیها نگاهی بیافکند، آنها را با دقت و زیبایی بر روی صفحهای زینت میبخشد که بویی از مشک و لطافتی مانند کافور دارد.
هوش مصنوعی: از نعمت و مهربانی تو، راحتی و رنج شکل میگیرند و بر پایه غضب و کینه تو، فریاد و شادی بنیان مینهد.
هوش مصنوعی: خاک مقدس شما متمایز و شایسته ستایش است و جایگاه والای شما مانند کعبهای است که همه به سمت آن روی میآورند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به دور عدل تو در زیر چرخ مینایی
چنان گریخت ز دهر دو رنگ، رنگ فتور
که باز شانه کند همچو باد سنبل را
به نیش چنگل خون ریز تارک عصفور
دلم همی نشود بر فراق یار صبور
همی بخواهد پرسیدن و سلام از دور
اگر فراق بخواهد دل من از پس وصل
ملامتش نکنم بلکه دارمش معذور
ز کام و آرزوی خویش گم شدهست دلم
[...]
گل شکفته نماند مگر بصورت حور
خروش رعد نماند مگر بنفخه صور
رسید عید و من از روی حور دلبر دور
چگونه باشم بی روی آن بهشتی حور
مرا که گوید کای دوست عید فرخ باد
نگار من به لهاورد و من به نیشابور
ره دراز و غریبی و فرقت جانان
[...]
جهان سرای غرورست، نی سرای سرور
طمع مدار سرور اندرین سرای غرور
بعاقبت بحسام هوان شود مجروح
دلی که او بحطام جهان شود مسرور
فساد دین همه از جمع خواسته است و ترا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.