غیاث الدین محمد منبع فیض
که ایزد در دو کونش محترم کرد
گل باغ سیادت کز رخش دهر
هزاران خنده بر باغ ارم کرد
پی آن تا قدم درره نهد پاک
کسی کو ره به اقلیم عدم کرد
بدانسان غسل گاهی ساخت کبش
ز غیرت چشم کوثر پر زنم کرد
فلک درپیش طاق عالی او
به سد اکرام پشت خویش خم کرد
ز موج لجه دریاچهاش باد
هزاران حلقه اندر گوش یم کرد
خوش آن پاکیزه رو کآنجا نهد رخت
شنا باید چو در بحر عدم کرد
پی تاریخ آن پاکیزه موضع
زمانه موضع پاکان رقم کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نه چونین سور افریدون و جم کرد
نه چونین سور سام و روستم کرد
زمین پر زر و دینار و درم کرد
جهان بر خلق چون خلد ارم کرد
بزرگان را خداوند علم کرد
[...]
بدین شمشیر هر کو کار کم کرد
قلم شمشیر شد دستش قلم کرد
گهی دندانش را سنگی قلم کرد
که از طاعت همی پایش ورم کرد
زبانی پوزشی کان در حرم کرد
ز مریم چند گاه آن نیز کم کرد
چو شب شد روی در دیوار غم کرد
به زاری پشت خود چون چنگ خم کرد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.