خوار میکن ، زار میکش، منتت بر جان ماست
خواری ظاهر گواه عزت پنهان ماست
چشم ظاهر بین بر آزار است وای ار بنگرد
این گلستانها که پنهان زیر خارستان ماست
ترک ما کردی و مهر و لطف بیعت با تو کرد
ناز و استغنا ولی هم عهد و هم پیمان ماست
بی رضای ماست سویت آمدن از ما مرنج
این نه جرم ما گناه پای نافرمان ماست
بر وجود ما طلسمی بسته حرمان درت
کانچه غیر از ماست دیوار و در زندان ماست
تلخ داروی است زهر چشم و ترک نوشخند
لیکن آن دردی که ما داریم این درمان ماست
عقل را با عشق و عاشق را به سامان دشمنیست
بی خرد وحشی که در اندیشهٔ سامان ماست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عواطف و احساسات شاعر نسبت به عشق و رنجهای ناشی از آن میپردازد. شاعر از خواری و زاری خود در برابر معشوق سخن میگوید و به این نکته اشاره میکند که این احساسات، نشاندهندهی عزت و مقام پنهان اوست. او با انتقاد از نگاه محدود دیگران به آزار و رنجی که میکشد، به زیباییها و ظرفیتهای پنهان عشق اشاره میکند. همچنین شاعر از وفاداری خود به معشوق سخن میگوید، حتی در شرایطی که مورد بیمحلی قرار گرفته است. او احساس میکند که وجودش گرفتار طلسمی از درد و محرومیت است و همچنین به تلخیهای عشق و دردی که در دل دارد، اشاره میکند. در پایان، شاعر به تضاد بین عقل و عشق میپردازد و به حالتی که عقل و عشق یکدیگر را دشمن میپندارند، اشاره میکند.
هوش مصنوعی: هرچه میکنی، ما را فرومایگی کن و در سختی بینداز، زیرا تو بر ما برتری داری. این ضعف ظاهری نشانهای است از قدرت و عزت واقعی ما که در دل داریم.
هوش مصنوعی: چشم کسانی که فقط به ظاهر دقت میکنند، نمیتواند زیباییها را ببیند و به مشکلات و دردها توجه میکند. اگر کمی دقت کنند، میتوانند زیباییهای پنهانی را ببینند که زیر خش خاشاک و دردها نهفته است.
هوش مصنوعی: تو از ما جدا شدی، اما وفاداری و محبت به تو همچنان در دل ما باقی است؛ اگرچه خود را بینیاز و مغرور نشان میدهی، اما یادمان نرود که ما در دوستی و پیمانی با هم هستیم.
هوش مصنوعی: بدون رضایت ما به سمت ما نیایی، ناراحت نباش. این نه تقصیر ماست، بلکه گناه نافرمانی ماست.
هوش مصنوعی: ما گرفتار طلسمی از حسرتمان هستیم و هر چه که غیر از ماست، مانند دیوار و در، در واقع زندان ما محسوب میشود.
هوش مصنوعی: دارویی که تلخ است به خاطر زهر چشم و بینظمی کار خود، اما درد و رنجی که ما متوجه آن هستیم، تنها همان درمانی است که به آن نیاز داریم.
هوش مصنوعی: عقل و عشق به یکدیگر تضاد دارند و عاشق با عقل در دو مرز متفاوت قرار دارند. فردی که بیفکر و Wild است و در مورد نظم و ترتیب زندگی ما فکر میکند، در واقع میتواند موجب آشفتگی و مشکلات شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
طرقوا یا عاشقان کین منزل جانان ماست
زانچه وصل و هجر او هم درد و هم درمان ماست
راه ده ما را اگر چه مفلسان حضرتیم
آیت قل یا عبادی آمده در شان ماست
نیستم اینجا مقیم ای دوستان بر رهگذر
[...]
آن کزو داریم درد دل دوای جان ماست
درد کز جانان بود سرمایه درمان ماست
یوسف مصر دلست و همچو جان ما را عزیز
بی رخش فردوس اعلی کلبه احزان ماست
آبروئی نیست ما را پیش آن سلطان حسن
[...]
آن قد چون نارون بنگر که از بستان ماست
و آن گل سیراب بنگر کز سرابستان ماست
نغمه ی بلبل شنو در بوستان بر روی گل
وآن فغان و ناله و آشوب کز دستان ماست
گفت سروی ناز دیدم در کنار جویبار
[...]
مدتی شد کآتش سودای تو در جان ماست
زآن تمنایی که دایم در دل ویران ماست
مردم چشمم به خوناب جگر غرقند از آن
چشمهٔ مهر رخش در سینهٔ نالان ماست
آب حیوان قطرهای زآن لعل همچون شکر است
[...]
عشق او آب حیات و آن حیات جان ماست
این چنین سرچشمه ای در جان جاویدان ماست
گنج عشق او که در عالم نمی گنجد همه
از دل ما جو که جایش در دل ویران ماست
جان ما با غیر اگر باری حکایت کرده است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.