ای دوست مرانم ز در خویش خدا را
کز پیش نرانند شهان خیل گدا را
باز آی که تا فرش کنم دیده به راهت
حیف است که بر خاک نهی آن کف پا را
از دست مده باده که این صیقل ارواح
بزداید از آیینه دل زنگ ریا را
زاهد تو و رب ارنی؟ این چه خیال است
با دیده خودبین نتوان دید خدا را
هرگز نبری راه به سر منزل الا
تا مرحله پیما نشوی وادی لا را
چون دور به عاشق برسد ساقی دوران
در دور تسلسل فکند جام بلا را
آتش به جهانی زند ار سوخته جانی
بر دامن معبود زند دست دعا را
طوفان بلا آمد و بگرفت در و دشت
چون نوح برافراشت به حق دست رجا را
در حضرت جانان سخن از خویش مگوئید
قدری نبود در بر خورشید سها را
از درد منالید که مردان ره عشق
با درد بسازند و نخواهند دوا را
وحدت که بود زنده خَضَروار مگر خورد
از چشمه حیوان فنا آب بقا را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مفهوم جستجوی خدا و عشق الهی میپردازد. شاعر از دوستش میخواهد که او را ترک نکند و به او باز گردد، زیرا او مشتاق دیدن اوست. او بر این نکته تأکید میکند که نوشیدن می به پاکسازی روح کمک میکند و ریا را از دل میزداید. شاعر به زاهدان هشدار میدهد که با دید خودمحور نتوانند خدا را ببینند و میگوید هیچکس به مقصد نخواهد رسید مگر اینکه در مسیر عشق قدم بگذارد. همچنین او به وجود مشکلات و دردها در مسیر عشق اشاره میکند و تأکید میکند که مردان عشق با درد زندگی میکنند و به دنبال علاج نیستند. در نهایت، او به وحدت و زندگی ابدی اشاره میکند و میگوید که رمز ماندگاری در پیمودن راه عشق و توکل به خداوند است.
هوش مصنوعی: ای دوست، مرا از در خود نراند، زیرا خداوند از جلوی بسطدادن به درگاه خود فقیران را نمیرانَد.
هوش مصنوعی: بازگرد تا چشمانتظاریام را با فرش کردن راهت آذین ببندم، کاش پای زیبایت را بر خاک نگذاری.
هوش مصنوعی: به خاطر داشته باش که شراب را از دست ندهی؛ زیرا این نوشیدنی میتواند روحها را جلا دهد و زنگار ریا را از دل پاک کند.
هوش مصنوعی: ای زاهد، آیا میتوانی پروردگارت را ببینی؟ این چه تصوری است که با چشم محدود خود نمیتوانی خدا را دید؟
هوش مصنوعی: هرگز به مقصد نخواهی رسید مگر اینکه مراحل لازم را طی کنی و از ناکجاآباد عبور کنی.
هوش مصنوعی: زمانی که عشق به عاشق نزدیک میشود، ساقی زمان او را در دایرهای از مشکلات و زحمتها گرفتار میکند.
هوش مصنوعی: اگر جان سوختهای به دامن معبود دست دعا برساند، آتش به جهانی میزند.
هوش مصنوعی: طوفان مشکلات و مصیبتها به سراغ آمد و تمام زمین را فرا گرفت. مانند نوح، که دست امید خود را به سوی خداوند بلند کرد و انتظار یاری داشت.
هوش مصنوعی: در حضور محبوب، از خود سخن نگویید؛ زیرا در برابر نور خورشید، ستارهای مانند سها جایی ندارد.
هوش مصنوعی: از غم من نگران نباشید، چون مردان عاشق با دردهای خود سازگاری دارند و به دنبال درمان نیستند.
هوش مصنوعی: وجود واحدی که زنده و سرشار از حیات است، مانند گیاهان سرسبز، نمیتواند بدون نوشیدن از چشمه حیات جاودانه، یعنی آب بقا، زنده بماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر راه بود بر سر کوی تو صبا را
در بندگیت عرضه کند قصه ما را
ما را بسرا پرده ی قربت که دهد راه
بر صدر سلاطین نتوان یافت گدا را
چون لاله عذاران چمن جلوه نمایند
[...]
ای عید رخت کعبه دل اهل صفا را
هر لحظه صفایی دگر از روی تو ما را
تو کعبه حسنی و سر زلف تو حرم روح قدس را
در موقف کون تو مفام اهل صفا را
لبیک زنان بر عرفات سر کویت
[...]
چون کعبهٔ وصل تو مقامست صفا را
در قبلهٔ خود آی، تا بپرستیم خدا را
چون غنچه کسی یافت هوای سر کویت
کاندر دل تنگش نبود راه هوا را
تو تازه بهاری و به سودای تو چون گل
[...]
رحمی بکن آخر به من خسته خدا را
از حد مبر آخر به دلم جور و جفا را
زین بیش نماندهست مرا طاقت هجران
آخر نظری کن به من از لطف، خدا را
یک شب ز سر لطف، تو بر وعده وفا کن
[...]
سیمین ذقنا سنگدلا لاله عذارا
خوش کن به نگاهی دل غم پرور ما را
این قالب فرسوده گر از کوی تو دور است
القلب علی بابک لیلا و نهارا
آزرده مبادا که شود آن تن نازک
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.