گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
واعظ قزوینی

خور اوج شاهنشهی، سایه حق

محیط کرم، کوه مجد و شهامت

«سلیمان ثانی » که روشن چراغی

ندارد چو او خاندان کرامت

ز سرکوب میخ وجود مخالف

دهد خیمه عدل و دین را اقامت

به او چشم خلق است روشن الهی

ز چشم بد خلق دارش سلامت

ز توفیق ایزد چو معمار عزمش

بتعمیر این روضه افراخت قامت

ز اتمام این گنبذش شد مهیا

پناهی عجب ز آفتاب قیامت

بتاریخش اندیشه رو داد و گفتم:

«شد آباد این بارگاه امامت »

 
sunny dark_mode