ز بس نگار من از خویش هم حجاب کند
نظر در آینه مشکل که بی نقاب کند!
تراست چهره به کیفیتی که می ترسم
که باده رنگ ترا آب در شراب کند!
چگونه تاب نظر بازی نگاه آرد
رخی که از عرق شرم خود حجاب کند؟!
ز پرادائی چشم سیاه او، چه عجب
نگاه را به تکلم اگر حساب کند؟!
نداندم دل، اگر قدر نعمت دردت
خدا بآتش بیدردی اش عذاب کند
من از درازی مژگانت این گمان دارم
ترا بسایه خود فارغ از نقاب کند
ز بسکه ذوق خود آرایی اش برای من است
چه سوی آینه بیند، به من حساب کند!
ز بسکه برده فراق رخت ز من آرام
فسانه ام نتواند ترا بخواب کند
گذشت عمر و، ز هم ریخت قصر تن واعظ
گذار سیل بهر جا فتد، خراب کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دلا بسوز که سوزِ تو کارها بِکُنَد
نیازِ نیمْ شبی دفعِ صد بلا بِکُنَد
عِتابِ یارِ پری چهره عاشقانه بکش
که یک کرشمه تلافیِّ صد جفا بکند
ز مُلک تا ملکوتش حجاب بردارند
[...]
چو ترک سرکش من پای در رکاب کند
کرشمه بر مه و جولان بر آفتاب کند
فراز خانه زین جا نکرده گرم هنوز
هزار خانه صبر و خرد خراب کند
چگونه لذت تیغش چشم که در دم قتل
[...]
گلی که شرح غمم پیش او صبا بکند
خوشست یک بیکش گر چو من ادا بکند
ز غمزه تو نیاید طریق دلجویی
جز اینکه قصد دل زار مبتلا بکند
به تندخویی آن مست بین که زاید تیغ
[...]
سفیده دم که صبا بوی مشگ ناب کند
شمیم گل دل ریش مرا خراب کند
چگونه دل نکشد سوی گلستان امروز
که غنچه خمیه زند سنبلش طناب کند
بباغ فاخته کوکو زند همی یعنی
[...]
چو ترک من هوس مجلس شراب کند
هزار عاشق دل خسته را کباب کند
خراب چون نشوم از کرشمهای کسی
که در کرشمه اول جهان خراب کند؟
شدم ز حسرت او در نقاب خاک و هنوز
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.