آتش حسنش، کمان عشق را طیار کرد
حرف تمکینش، زبان راتیغ لنگردار کرد
بیزبانی در دو گیتی مایه آسودگی است
از زبان خود را ترازو زیر چندین بار کرد
کوته از پیری نگردد آرزوهای دراز
صبح نتواند بره خوابیده را بیدار کرد
انفعال جرم باشد توبه در پیش کریم
گردش رنگی تواند کار استغفار کرد
در ره گفتار شد گنج روان عمر صرف
واعظ اکنون بایدت گنجی گرفت و کار کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی عشق و تأثیرات آن بر زندگی انسان میپردازد. شاعر با توصیف عشق به عنوان آتش، نشان میدهد که چگونه این عشق میتواند ویژگیهای انسان را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین، اشاره میکند که بیزبانی میتواند به آرامش و آسایش منجر شود و آرزوهای انسانی باید واقع بینانه و متناسب با سن و سال باشد. در نهایت، بر اهمیت عمل به جای گفتار تأکید میکند و میگوید که در زندگی باید به دنبال گنج و کار مفید بود.
هوش مصنوعی: آتش زیبایی او، محبت را به پرواز درآورد و سخن او، مانند شمشیری ساخته شده برای قطع کردن بندها و محدودیتها بود.
هوش مصنوعی: بیزبانی در زندگی دنیا باعث آرامش خاطر میشود، زیرا انسان با کمگویی و دوری از سخن زیاد، از مشکلات و چالشها در امان میماند.
هوش مصنوعی: آرزوهای بزرگ نمیتوانند تحت تاثیر پیری قرار گیرند و صبح نمیتواند خواب را از فردی که در خواب است، بیدار کند.
هوش مصنوعی: توبه کردن در برابر خداوند بزرگ، نشانهای از ضعف و گناه است. اما اگر با خلوص نیت و از روی صداقت باشد، میتواند به انسان کمک کند تا از اشتباهات خود درس بگیرد و رنگ تازهای به زندگیاش ببخشد.
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی، کلمات و سخنها مانند گنجینهای ارزشمند هستند. وقت آن است که به جای صرف وقت در سخنرانیها، به دنبال حقیقت و عمل بگردی و برای پیشرفت و انجام کارهای مفید گنجی کسب کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ماه فروردین جهانرا از در دیدار کرد
ابر فروردین زمین را پر بت فرخار کرد
باد گویی نافه های تبتستان بردرید
باغ گویی کاروان شوشتر آوار کرد
گلبن سرخ آستین صد ره پر یاقوت کرد
[...]
آن همه دعوی که اول عقل دعوی دار کرد
دید چون رویت به عجز خویشتن اقرار کرد
رنج بیداری شبهای غم روشن نبود
خفته بودم پیش ازین، هجر توام بیدار کرد
سجه گر زنار شد بر مشکن، ای پرهیزگار
[...]
حسن روی حور جنت را فلک اظهار کرد
چون رخ خوب تو دید از کعبه استغفار کرد
وه چه کافر بود آن کز دیر مست آمد برون
بهر قیدم رشته تسبیح را زنار کرد
باغبان تا کرد تشبیه دهانش غنچه را
[...]
باز شمعم خانه روشن، کوری اغیار کرد
عاقبت دود چراغ شب نشینان کار کرد
صد هزاران عاشق گل گشت و کس آهی نزد
مدعی از زخم خاری شکوه بسیار کرد
در سر بازار حسنش گل خریداری نیافت
[...]
شمع، دوش از ناله من گریه بسیار کرد
غالبا سوز دل من در دل او کار کرد
حال دل می داند آن شوخ و تغافل می کند
این سزای آنکه سر عشق را اظهار کرد
ناله من این همه زان ماه خوش رفتار نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.