خانه بردوشیم ما، کنج وطن کی جای ماست؟
رزق ما سرگشتگان چون گردباد از پای ماست
باغ زندانست، تا چون غنچه در بند خودیم
هر کجا بیرون رویم از خویشتن، صحرای ماست
رنگ خجلت بر رخ ما ز انفعال سائلان
لاله یی از کوهسار همت والای ماست
از می نظاره صنع است ما را سرخوشی
سبزه یی هرجا که سر زد گردن مینای ماست
قطعه بگسستن از مخلوق، نظم واعظ است
عرضه بی مدعایی پیش خلق، انشای ماست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ساقی سرمست رندان میر بی همتای ماست
گوشهٔ میخانهٔ او جنت المأوای ماست
ما درین دریای بی پایان خوشی افتاده ایم
آبروی عالمی ای یار از دریای ماست
چشم ما روشن به نور روی او باشد مدام
[...]
از برای رونق وحدت به کثرت جای ماست
عالم صورت به معنی جامهٔ دیبای ماست
از حریم قرب، عمری شد که دور افتادهایم
هر کجا در بزم او خالی ست، آنجا جای ماست
در تلاش مدعا، گر برنخیزد دور نیست
[...]
بسکه رنگین جلوه از لخت دل شیدای ماست
آه ما طاووس هند تیره بختیهای ماست
بر فراز عرش جوش بی نیازی می زنیم
آسمان درد ته مینای استغنای ماست
اول دیوانگی فکر شهنشاهی بود
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.