آی آب فرات! از چه گل آلود روانی؟
شرمنده مگر از عطش تشنه لبانی
خوش طمع تر از شربت قندی تو از آن رو
همسایه تو با مدفن شیرین دهنانی
کوثر به جنان است و تو در کرب و بلایی
بهتر ز جنان کرب و بلا تو به از آنی
چون ریخته در پای تو خون شه عطشان
دانم به یقن، سرخ و گل آلود از آنی
پهلوی تو شد سینهٔ فرزند نبی چاک
زان روست که با سینه به هر سمت روانی
تو مهریهٔ فاطمه ام النقبابی
از سایر انهار تو مشهور جهانی
دردا که نکرد از تو لبی سبط نبی تر
جان داد و ندادش ز ستم شمر، امانی
«ترکی » به تو عاشق بود ای آب روان بخش!
شک نیست که معشوق به صاحب نظرانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به آب فرات اشاره میکند و آن را با معانی عمیق و تاریخی مرتبط میسازد. او از شرم آب فرات به خاطر تشنگی انسانها میگوید و زیبایی آن را با شربت قند مقایسه میکند. همچنین، فرات را با کوثر در بهشت مقایسه میکند و آن را در شرایط سخت کربلا توصیف میکند. شاعر به خون شهیدان و سختیها در این راه اشاره میکند و از عشق ترکی به این آب روان سخن میگوید. در نهایت، او به مقام و اهمیت فرات در تاریخ و فرهنگ اسلام اشاره میکند و غم و اندوهی را به خاطر عدم امنیت برای نوه پیامبر ابراز مینماید.
هوش مصنوعی: ای آب فرات! چرا گل آلود و کدر شدهای؟ آیا از اینکه لبهای تشنهای را سیراب نمیکنی، خجالتزدهای؟
هوش مصنوعی: بیت به نوعی به اهمیت و جذابیت شیرینی و طعم دلچسب اشاره دارد. شخصی به شربتی بسیار خوشمزه و شیرین اشاره میکند و در عین حال به همسایهای که از این شیرینی بهرهمند است، اشاره میکند. در واقع، این مضمون نشاندهندهی لذت و جذابیت غذاهای خوشمزه و تأثیری است که بر اطرافیان میگذارد.
هوش مصنوعی: کوثر در بهشت است، اما تو در کربلا و بلا، بهتر از بهشت هستی. تو ارزشمندی که از بهشت هم بالاتر هستی.
هوش مصنوعی: چون خون شاه تشنه به پای تو ریخته شده، یقین دارم که زمین از آن سرخ و گل آلود است.
هوش مصنوعی: در برابر تو دل فرزند پیامبر پاره شده است، چرا که او با دلش به هر سو حرکت میکند.
هوش مصنوعی: تو همچون مهریهٔ فاطمه، عروس برتر و محبوبی هستی که از سایر آبها و جویها، مشهورتر و شناختهشدهتر هستی.
هوش مصنوعی: آه، چه اندوهی که فرزند پیغمبر به خاطر ظلم شمر جان خود را فدای کرد و هیچگونه پناهی از او نیافت.
هوش مصنوعی: عشق «ترکی» به تو، ای آب زلال و بخشنده، غیرقابل انکار است و شکی نیست که محبوب به افراد آگاه و صاحب نظر تعلق دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گویم ز دل خویش دهانت کنم ای دوست
گوید نتوان کرد ز یک نقطه دهانی
گویم ز تن خویش میانت کنم ای ماه
گوید نتوان ساخت ز یک موی میانی
ای دوست به صدگونه بگردی به زمانی
گه خوش سخنی گیری و گه تلخ زبانی
چون ناز کنی ناز ترا نیست قیاسی
چون خشم کنی خشم ترا نیست کرانی
مانند میان تو و همچون دهن تو
[...]
روزی که تو آن زلف پر از مشک فشانی
ما را ندهد هیچ کس از مشگ نشانی
زلف تو شکنج است و تو بازش چه شکنجی
جعد تو فشانده است تو بازش چه فشانی
گاه این زبر سیم کند غالیه سائی
[...]
در کف دو زبانیست مرا بسته دهانی
گوید چو فصیحان صفت بیت زمانی
آن کودک عمری که بود کوژ چو پیری
و آواز برآورده چو آواز جوانی
ترکیب بدیعش ز جماد و حیوانست
[...]
ای ترک زبهر تو دلی دارم و جانی
ور هر دو بخواهی به تو بخشم به زمانی
با چون تو بتی زشت بود گر چو منی را
تیمار دلی باشد و اندیشهٔ جانی
از کوچکی ای بت که دهان داری گفتم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.