باران مگر به کرب وبلا قحط آب بود
کاطفال راز سوز عطش، دل کباب بود
سلطان ملک عشق حسین آنکه جبریل
دربان خاص بارگه آن جناب بود
از صدر زین فتاد به گودال قتلگاه
مهر افسری که حلقهٔ ماهش رکاب بود
آن آفتاب برج امامت، به روی خاک
افتاد و سایبان سرش آفتاب بود
شاهی به خاک خفت، که در عهد کودکی
دایم کنار فاطمه اش جای خواب بود
مظلوم وار کشته شد آن بی گنه دریغ
یا رب مگر که کشتن آن شه ثواب بود
می کرد بهر آب از آن ناکسان سئوال
او را سنان و نیزه زبان جواب بود
یک تن شفیع او نشد و کشته شد به ظلم
آن خسروی که شافع یوم الحساب بود
آتش ز کین، به خیمهٔ بی صاحبش زدند
شاهنشهی که خیمه اش این نه قباب بود
عباس شیر صف شکن دشت کربلا
مقتول از ستیزهٔ خیل کلاب بود
از کربلا به کوفه و، از کوفه تا به شام
بسته به بازوی ولی حق، طناب بود
لیلا ز هجر اکبر گل پیرهن مدام
بر عارضش سر شک روان، چون گلاب بود
دردا سکینه گوهر یکدانه حسین
اشکش روان به چهره چو در خوشاب بود
گریم به حال نجمه که در دشت کربلا
دستش ز خون پیکر قاسم خضاب بود
زینب که بود بند نقابش ز زلف حور
در مجلس یزید لعین، بی نقاب بود
« ترکی » چو این مصیبت جان سوز می سرود
در سینه داشت آتش و چشمش پرآب بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به حادثه عاشورا و مصائب اهل بیت در کربلا اشاره دارد. شاعر به شدت بر مظلومیت امام حسین (ع) و به ویژه شرایط سخت آن روز تأکید میکند. او به خشکسالی و عطش کودکان، سقوط حسین (ع) از اسب، و شهادت او به ناحق پرداخته و به مظلومیت و بیپناهی ایشان و خاندانش اشاره میکند. همچنین، به فعالیتهای شجاعانه عباس (ع) و غم مادران و خواهران امام حسین (ع) در چنین روز سختی اشاره میشود. در نهایت، شاعر حسرت و ناراحتی خود را از این واقعه تلخ ابراز میکند.
هوش مصنوعی: باران در کربلا به خاطر کمبود آب نبود، بلکه کودکان به خاطر شدت عطش و دلخوشیهایشان در هجر، رنج میکشیدند.
هوش مصنوعی: سلطان عشق، حسین است؛ او که جبرئیل، فرشته الهی، در درگاه او خدمت میکند.
هوش مصنوعی: مهر افسری که در اوج مقام و منزلت بود، به ناگاه از آن جایگاه بلند به دالان مرگ سقوط کرد.
هوش مصنوعی: خورشید امامت بر زمین افتاد و در حالی که سایهاش هم از نور خورشید بود، بر خاک نشسته است.
هوش مصنوعی: یک پادشاه که در دوران کودکیاش همیشه در کنار فاطمهاش میخوابید، اکنون در زمین آرام گرفته است.
هوش مصنوعی: کسی که بیگناه بود مظلومانه کشته شد. ای کاش میدانستیم آیا قتل او به نحوی پاداشی دارد یا نه.
هوش مصنوعی: او از آن افراد نادان درباره آب سوال میکرد و زبانش در پاسخ به او، تیری و نیزهای بود.
هوش مصنوعی: هیچ کس برای او شفاعت نکرد و به ناحق به دست آن پادشاهی که در روز قیامت شفیع است، کشته شد.
هوش مصنوعی: آتش دشمنی به خیمۀ بیصاحب ضربه زد، همان خیمهای که شایستهی پادشاهی و سلطنت بود.
هوش مصنوعی: عباس، شیر دل و دلاور میدان کربلا بود که در نبرد با دشمنان جان خود را فدای اصول و آرمانهایش کرد.
هوش مصنوعی: از کربلا به کوفه و از کوفه تا شام، راهی که طی شد به وسیلهی اسیران، با طناب به دستان ولی حق بسته شده بود.
هوش مصنوعی: لیلا به خاطر جدایی از اکبر، دائماً به گونهای غمگین و متاثر در لباس خود، مانند گلابی که بر چهرهاش میریزد، به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: وای که سکینه، دختر گرانبها و یگانه حسین، چهرهاش پر از اشک شده مانند زمانی است که آب صاف و زلال در جوی روان است.
هوش مصنوعی: به خاطر حال نجمه، مادر قاسم، در دشت کربلا به شدت افسرده و نگران هستم، زیرا دستان او به خون پسرش آغشته شده است.
هوش مصنوعی: زینب، دختر علی و فاطمه، در مجلس یزید، با وجود اینکه نقاب از چهرهاش برداشت نشده بود، زیبایی و عشق او از دنیای فرشتگان به وضوح نمایان بود.
هوش مصنوعی: ترکی، در حالی که این درد جانسوز را شعر میسرود، در قلبش آتش میسوخت و چشمانش پر از اشک بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دوشم چراغ دیده به صد نور و تاب بود
در سر شراب و در نظرم آفتاب بود
تا روز در مشاهده ی شمع روی دوست
می سوختم چرا که نه هنگام خواب بود
بزمی به از هزار پریخانه ی چگل
[...]
دیشب که بر لبت لب جام شراب بود
بر آتش حسد دل عاشق کباب بود
در انتظار این که تو ساقی شوی مگر
جان قدح طپان و دل شیشه آب بود
من مضطرب بر آتش غیرت که دم به دم
[...]
آه از دم وداع که در اضطراب بود
با شاه کامیاب، دلش در خطاب بود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.