گنجور

 
طغرای مشهدی

بخش ۱ - ابیاتی از سرآغاز: زهی لطف سازنده آب و خاک

بخش ۲ - در اصفهان والامقامی بر بساط گوهر فکر به قانون دلخواه گردیدن: چو مطرب کند ساز و برگ نوا

بخش ۳ - غزل: که گوید جز آیینه بر روی تو؟

بخش ۴ - به سیرآهنگی وصف آن عربستان قول: حکیمی که ساقی و سازنده ساخت

بخش ۵ - به هوای سرمنزل سلطان خراسان: سپهری ست مشهد سعادت نشان

بخش ۶ - کیفیت سخنسازی: سخن گرچه دارد بسی می پرست

بخش ۷ - غزلسرایی: سخن چون سپاه بیان را گرفت

بخش ۸ - مخالف انگیزی سخن: درین عصر کز نطق جز رنج نیست

بخش ۹ - ساز سفر: به تکلیف آن هندوی چاپلوس

بخش ۱۰ - در مقام سجده و رکوع، تار نفس به سرایندگی مناجات گذاشتن و به آهنگ خضوع و خشوع، از سازنده کارها توقع اجابت داشتن: الهی به اعزاز پیر مغان

بخش ۱۱ - به زمزمه تعریف صاحبقران رنگینی، دف گل به هوا آمیختن و به ترانه توصیف خدیو جهان تازگی، چنگ سنبل به فضا ریختن: سخن را به گهواره کن فکان

بخش ۱۲ - غزل: بر اعدا سپاه تو منصور باد

بخش ۱۳ - صوت دعا و آهنگ آمین: مغنی به غفلت مشو پای بست