گنجور

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۳۴ - در عدل نمودن و ظلم کردن

 

دولت اکنون ز امن و عدل جداست

هرکه ظالم‌تراست ملک او راست

گر همی ملک جاودان خواهی

زیر فرمان خود جهان خواهی

باش چون آفتاب ناغمّاز

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۳۵ - در سیاست پادشاه

 

ملک چون بوستان نخندد خوش

تا نگرید سنان چون آتش

بکن از خون دشمن آلوده

تیغهای نیام فرسوده

حلهٔ لعل پوش ناچخ را

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۳۶ - در حکم راندن پادشاه

 

پایهٔ قدر آن جهانی جوی

سایه و فرّ آسمانی جوی

همّت اندر نهاد عالی دار

دل ز کار زمانه خالی دار

دست از این آبهای جوی بشوی

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۳۷ - مدح پادشاه به ترتیب کواکب و بروج دوازده‌گانه

 

پای برنه بر آسمان سرمست

تیغ بهرامشاهی اندر دست

مه چو پیش آیدت سرش بشکن

تیر اگر دم زند زبانش بکن

زخمه بستان ز پنجهٔ ناهید

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۳۸ - فی صفة‌العلماء و امراء الدولة القاهرة و صفة غلمانه و جنده کثّرهم‌اللّٰه

 

عالمانت چو تیغ چیره زبان

عاملانت چو نیزه بسته میان

وین کمر بستگان که بر درِ تو

بگشادند جمله کشور تو

گرچه همواره تند و کین دارند

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۳۹ - ستایش امیرجلال‌الدولة ابوالفتح دولتشاه‌بن بهرامشاه ابن مسعود اناراللّٰه براهینهم

 

تا دل و دولتست و بینایی

جود و فرهنگ و هنگ و والایی

باد بر دولت دو عالم شاه

شاه و فرزند شاه دولتشاه

آنکه در روی اوست فرِّ ملوک

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۴۱ - اندر مدح وزراء و صدور و قضاة گوید

 

ای سنایی چو یافتی امکان

بنمای اندرین سخن برهان

چون شدی فارغ از مدایح شاه

به سوی مدح خواجه آر پناه

خواجهٔ خواجگان و جماعت دیوان

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۴۲ - اندر مدح صدرالامام تاج‌الوزراء ابی‌محمدبن الحسن‌بن منصور گوید

 

سرِ احرار سیّدالوزرا

که ورا برگزید بار خدا

در محل کفایت و امکان

صاحب صاحب ری و کرمان

راعی خاص و عام جمله عباد

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۴۳ - در مدح نظام‌الملک ابونصر محمّدبن عبدالحمیدالمستوفی

 

خواجه بونصر نائب دستور

چشم بد زان جمال و دانش دور

خُلق او هست بی‌ریا و نفاق

خلق او هست بی‌خلاف و شقاق

هم نکو خلق و هم نکو گفتار

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۴۴ - مدح پادشاه به ترتیب کواکب و بروج دوازده‌گانه

 

آنکه بر مملکت ظهیرست او

خلق را در بهی بشیر است او

عالَم برّ و آسمان آمان

مایه و مادر نتیجهٔ جان

خلق را بر بهی بشیر شده

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۴۵ - اندر مدح اصحاب دیوان و ارباب قلم و مشایخ کثّرهم‌اللّٰه

 

پس از این خواجه خواجگان دگر

زَین دیوان و شمسهٔ لشکر

خواجگانی به علم و دانش چیر

کلکشان با مثابت شمشیر

همه نقّاش معنی از خامه

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۴۶ - در مدح اقضی‌القضاة جمال‌الدیّن ابوالقاسم محمودبن محمّدِالاثیری

 

چون از این طایفه گذر کردی

به دگر طایفه نظر کردی

عالم عدل بینی و انصاف

همه معنی محض و دور از لاف

پیشوای امم مرّفه جمع

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۴۷ - در مدح اقضی‌القضاة نجم‌الدّین ابوالمعالی‌بن یوسف‌بن احمد الحدّادی

 

نام او در عمل صحیح‌الجهد

لقبش در وفا کریم‌ العهد

همت او ورای جزو و کلست

که همه آبها به زیر پلست

گر بخواهی تو جانش از معنی

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۴۸ - در مدح شیخ‌الامام جمال‌الدّین ابونصر احمدبن محمّدبن سلیمان الصغانی

 

بعد او خواجهٔ امام امین

مَفخر شرع و یار و ناصر دین

تازه از لفظ او مسلمانی

به نژاد و نسب سلیمانی

صدر اسلام و دین بدو تازه

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۴۹ - در مدح صدرالدّین شمس‌الائمه ابوطاهر عمر

 

صدر دین شمسهٔ ائمّه عُمَر

که نیارد چنو زمانه دگر

شربت شرع و دین ز باغ رسول

از نسیم فتوح کرده قبول

حافظ شرع بهر پیوندش

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۵۰ - فصل دیگر در مدایح سلطان اعزّاللّٰه نصره

 

چونکه بهرامشاه شه باشد

مر ورا زین صفت سپه باشد

ملکش از ملک جم نیاید کم

تر و تازه چو بوستان ارم

مملکت آسمان مَلک خورشید

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین » بخش ۱ - فصل فی بیان سبیل‌السعادة والطریق المستقیم

 

چون تو بر ذرهّ‌ای حساب کنی

ور به شبهت بُوَد عتاب کنی

ور حرامی بود عذاب دهی

روز محشر بدان عقاب دهی

کی پسندی ز بنده ظلم و خطا

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین » بخش ۲ - فی شکایة اهل الزمان

 

اندرین عصر بوالفضولی چند

کرده از بر دو فصلک از ترفند

هیچ نادیده از علوم اثر

هیچ نایافته ز حال خبر

همچو خر مانده عاجز معلف

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین » بخش ۳ - فی‌المعذرة والتقصیر

 

تا به دل بر گنه دلیر شدم

زین حیات ذمیم سیر شدم

زین حیات ذمیم بی‌مقصود

بهتر آید مرا عدم ز وجود

من ز بار گنه چو کوه شدم

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین » بخش ۴ - فی‌الحقیقة والطریقة

 

راه دور از دل درنگی تست

کفر و دین از پی دورنگی تست

ورنه یک خطوتست راه بدو

بنده باشی شوی تو شاه بدو

لقب رنگها مجازی کن

[...]

سنایی
 
 
۱
۸۴
۸۵
۸۶
۸۷
۸۸
۹۱