در حلقه خوبان چو تو یک عربدهجو نیست
افسوس که چون روی تو خوی تو نکو نیست
خم در قدحم ریز که در میکده عشق
سیرابی ما تشنه لبان کار سبو نیست
بیبخیه بهم باز نیاید لب زخمی
آن چاک دل ماست که دربند رفو نیست
گویا که غلط کرده ره گلشن کویش
امشب که نسیم سحری غالیهبو نیست
آئین وفا کار طبیبست که باشد
او را غم یاران وکسی را غم او نیست