ای ناصر دین سید اولاد پیمبر
ای عالم جاه و شرف و دانش و تمییز
از غایت جود و کرم و بر و مروت
ناخواسته بخشی بهمه خلق همه چیز
آن بخت ندارند که ناخواسته یابند
چیز این دو سه تا شاعر بی مغز چو گشنیز
چون کار بخواهش رسد، از شرم و خجالت
باشند گدازنده چو بر آتش ارزیز
آنروز که تو خواسته ناخواسته بخشی
کس مرشعرا را ندهد بار بدهلیز
ور باز رسانند بدان مجلس خرم
ایشان سر خر باشند، آن مجلس پالیز
بختی است خود این طایفه را کز گل ایشان
گر کوزه کنی خشک، شود آب بکاریز
زین سور بآئین تو بردند بخروار
زر و درم آنقوم که نرزند بدو تیزز
از مطرب بدزخمه و شب بازی بدیاز
سنگ و سرخ و حبه زن و مسخره و حیز
چون کار همه ساخته گشت از کرم تو
باید که شود ساخته کار شعرا نیز
تا از می و از بت سخن انگیز دو ساغر
می خوه ز بتان ختن و تبت و خر خیز
هر روزه بتو جامه شادی و طرب پوش
تا جامه غم را بدرد دامن و تیریز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش ناصر دین سید، نسبت به صفات برجستهاش مانند علم، جود و مروت میپردازد. شاعر از فروتنی و بخشش او سخن میگوید که حتی بدون خواست خود، به همه چیز میبخشد. او در ادامه به اشاره به برخی شاعران بیمغز میپردازد که در مواقع نیاز به خجالت میافتند. همچنین، او برتری ناصر دین سید را به عنوان شخصی با دانش و شرافت میستاید و میگوید که با کرم و لطف او بسیاری از کارها در زندگی شاعران نیز ساخته شده است. نهایتاً، شاعر آرزو میکند که ناصر دین سید هر روزه با شادی و طرب محشور باشد و غم را از دور خود بزداید.
هوش مصنوعی: ای ناصر دین، ای سید فرزندان پیامبر، ای عالم به علم و شرف و فضیلت و تشخیص درست از نادرست.
هوش مصنوعی: به خاطر انقدر بخشش و مهربانی و نیکوکاری، به طور ناخواسته به همه مردم هر چیزی را میدهی.
هوش مصنوعی: آنهایی که بخت نمیآورند، به ناچار به اشعاری برمیخورند که از این چند شاعر بیفکر سروده شدهاند، همچون وسایل بیمصرفی مثل گشنیز.
هوش مصنوعی: وقتی کار به خواستهها برسد، از شرم و خجالت مانند مایعی که به روی آتش میریزند، ذوب میشوند.
هوش مصنوعی: آن روزی که تو به نوعی خواسته یا ناخواسته به کسی چیزی ندادی، بیپاسخی از سگ کوچکی را در آستانه در ورودی تجربه کردی.
هوش مصنوعی: اگر آنها را به مجلس شاد و خوشی بازگردانند، آنجا رونق و سرزندگی خاصی خواهد داشت.
هوش مصنوعی: این گروه دارای شانس و اقبال خاصی هستند؛ حتی اگر از گل آنها کوزهای درست کنی و خشک شود، باز هم آب جاری و زندهای خواهد داشت.
هوش مصنوعی: از این جشن و سرور، آن مردم طلا و نقرهای را برداشتند که شایسته آن نیستند و وقت را به سرعت از دست میدهند.
هوش مصنوعی: بهتر است از موسیقیدانان نااهل و شبنشینیهای زشت دوری کنیم، چون این چیزها به اندازه سنگ و عذاب و مزاحمت غیرقابل تحمل هستند.
هوش مصنوعی: وقتی که تمام کارها با لطف و مهربانی تو سامان یافت، انتظار میرود که کار شعرای نیز به سامان برسد.
هوش مصنوعی: بیا تا از شراب و زیباییها صحبت کنیم، و دو لیوان شراب را طلب کنیم از معشوقان ختن و تب.
هوش مصنوعی: هر روز باید لباس شادی و خوشحالی بر تن کنی تا بتوانی لباس غم را از خود دور کنی و از بین ببری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا لاله خودروی نگردد چو گل سیب
تا نرگس خوشبوی نگردد چو گل ناز
بگوش هوش بشنو نکته ئی خوب
و گر داری خرد دستور خود ساز
همیشه تا توانی ای برادر
مشو با هشت کس همراز و دمساز
حسود و بیوفا نادان و کاذب
[...]
این نه فلک خرقه کبود از غم عشقت
ای شمع دل افروز
هشیاریم افتاد بفردای قیامت
زان باده که از دست تو نوشیده ام امروز
در دامن دل اشک ز مژگان تر انداز
این مشت شرر باز به جیب جگر انداز
آنجا که کشد معرفتش تیغ چو خورشید
چون ماه گر از اهل کمالی سپر انداز
از خویش بهر سو که روی دار امانست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.