عزیز دین و دنیا کرد و جاه افزود صاحب را
شهنشاه جهان سنجر معز الدین والدنیا
خداوند جهانداران که کمتر بندگان دارد
به از جمشید و افریدون به از اسکندر و دارا
بجان و جاه خلعت داد و بنوازید از گیتی
ببد کردن بدو گیتی ندارد زهره و یارا
باعلی حضرت سلطان کمین شد صاحب عادل
کمین حضرت اعلا خداوندی بود والا
بملک مشرق و چین صاحب عادل بهر وقتی
چو شمس مشرقی بوده است روز افزون و سربالا
حسود جاه او دایم چو شمس مغربی بوده
بچهره زرد و تن لرزان ز کید گنبد مینا
ایا صدری که بر گردون جاه و حشمت و دولت
چو خورشید جهان افروز و روز نو شده پیدا
بجاه و حشمت و دولت فلک همتای تو نارد
بدان معنی که خورشیدی و خورشید است بی همتا
توئی آن صاحب عادل که یک جزو از علوم تو
نبد مرصاحب ری را و کس چون او نبد دانا
تو صاحب عدل و صاحب علم و صاحبدولتی الحق
بعدل و علم و دولت هست بر تو صاحبی زیبا
بدان معنی که همنامی تو با فاروق میکوشی
که تا مرسنت او را بهمنامی کنی احیا
بعدل اندر از اینسانی و زان سیرت بجود اندر
که دست بخل را داری شراب از دست بویحیا
گنه بر خاطرم باشد که ار جود تو نندیشد
که وصف کف راد تو کند دریا و کان حاشا
هر آن چیزی که از دریا و کان خیزد بدشواری
ببخشد کف تو آسان چه از کان و چه از دریا
بدی در خلقت و خلق تو بیشک نافرید ایزد
نگهدار تو بادا ایزد از چشم بد اعدا
همی تا باد و ابر تیر وینسان شاخساران را
کند پاشنده دینار و بر پوشنده در دیبا
چو دینار خزانی با دو چون دیبای نیسانی
رخ اعدای تو زرد و سر احباب تو خضرا
همی گویند کز سودا نباشد آدمی خالی
بجان حاسدانت آرد اندوه و تعب غوغا
مبادت یکزمان جان و دل از لهو و لعب خالی
جز از عیش پری رویان مباد اندر دلت سودا
مهیا باد عیش تو مهنا باد بر عشرت
برت با یار سیمین بر کفت با ساغر صهبا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عظمت و مقام شهنشاه سنجر معزالدین والدنیاست. شاعر او را برتر از جمشید، افریدون، اسکندر و دارا میداند و از او به عنوان خدای جهانداران یاد میکند. او به توصیف ویژگیهای مثبت سنجر میپردازد؛ او را عادل، دانشمند و صاحب دولت برشمرده و نسبت به حسادتهایی که به او میشود، هشدار میدهد. شاعر بر این باور است که بخشش و دانش سنجر او را بینظیر ساخته و او شایسته جلال و ارزشی است که در برابرش قرار دارد. همچنین توصیه میکند که از خوشیهای زندگی غافل نشود و به عیش و نوش بپردازد.
هوش مصنوعی: شهنشاه سنجر، که هم در دین و هم در دنیای خود عزیز و محترم است، مقام و جاه و اعتبارش زیاد شده است.
هوش مصنوعی: خداوند برتر از تمام پادشاهان و حاکمان است، چون بندگانش کمتر از بزرگانی چون جمشید و افریدون و همچنین اسکندر و دارا هستند.
هوش مصنوعی: جان و مقام را به کسی عطا کرد و با مهربانی او را نوازش کرد. از دنیا، کسی را یارای بدی کردن نیست و نمیتواند به او آسیب برساند.
هوش مصنوعی: در زمان حیات سلطان، شخصی عادل و با ارزش وجود داشت که در نهایت، خداوندی والا و بزرگ بود.
هوش مصنوعی: در سرزمین مشرق و چین، انسانی عادل وجود داشته که مانند خورشید در اوج، همیشه در حال افزایش و نورافشانی بوده است.
هوش مصنوعی: حسود همواره در سایه حسرت و کینه است، درست مانند خورشید که در غرب غروب میکند و چهرهاش زرد و تنش لرزان است. این نشاندهندهی ناپایداری و ضعف او ناشی از نقشههای آسمانی و تقدیر است.
هوش مصنوعی: آیا کسی که به مقام و قدرت رسیده است، همچون خورشیدی که روز جدیدی را روشن میکند، در آسمان دیده میشود و جلال و عظمت او را همه میشناسند؟
هوش مصنوعی: به خاطر مقام و عظمت و قدرتی که داری، هیچ چیز نمیتواند به تو برابری کند، مثل اینکه تو خورشیدی هستی که هیچ خورشیدی دیگری را نمیتوان با آن مقایسه کرد.
هوش مصنوعی: تو آن شخص عادل هستی که هیچ بخشی از علم تو با داناترین فرد در ری (ابن سینا) قابل مقایسه نیست و کسی مانند او نیز عالم نیست.
هوش مصنوعی: تو دارای عدالت و علم و قدرت هستی و واقعاً با این ویژگیها، صاحب زیبایی هم هستی.
هوش مصنوعی: با دانشی که داری، میخواهی نام و یاد کسی را که به خوبی و برتری معروف است، زنده کنی و به او شخصیت و شأنی ببخشی که شایستهاش است.
هوش مصنوعی: در پرتو عدالت، انسانی با صفات نیکو به وجود میآید و با روح بخشندگی و آزادگی خود، به دیگران کمک میکند. کسی که دچار بخل و خودخواهی است، از لذتهای زندگی و شادیهای آن محروم میماند و نمیتواند عشق و محبت را بچشد.
هوش مصنوعی: گناهی بر دلم هست که اگر بخشش تو به یاد نرسد، وصف دستت نتواند دریا و معدن را توصیف کند و این غیرممکن است.
هوش مصنوعی: هر چیزی که از دریا یا معادن به دست میآید، به سختی به دست میآید، اما تو به راحتی میتوانی از آن بهرهبرداری کنی، چه آن منبع دریایی باشد و چه معدنی.
هوش مصنوعی: بدی در آفرینش و ویژگیهای تو وجود ندارد. خداوند تو را حفظ کند و از چشم بد دشمنان دور نگه دارد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که باد و ابر درختان را به حرکت درآورند، طلا به زمین میریزد و آن را با پارچهای نرم میپوشاند.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که زیبایی و حالت چهره دشمنان تو مانند رنگ زرد دینارهای خزانی است و چهره دوستانت مانند سبزی رنگهای بهاری و شاداب میباشد.
هوش مصنوعی: میگویند کسی که غم وسوسهها و خواستههای بیاساس را ندارد، نمیتواند آرامش داشته باشد و تنها دل حسودان را به درد میآورد و باعث ناراحتی و شلوغی میشود.
هوش مصنوعی: مراقب باش که هرگز جان و دل تو از سرگرمی و تفریح خالی نشود، جز از شادی و لذت حضور دختران زیبا در دل.
هوش مصنوعی: از زندگی لذت ببر و خوشیهایت را با دوست محبوبت که زیباست، به اشتراک بگذار. با شراب دلپذیر، شادیهات را جشن کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر آمد پیلگون ابری ز روی نیلگون دریا
چو رای عاشقان گردان چو طبع بیدلان شیدا
چو گردان گشته سیلابی میان آب آسوده
چو گردان گردباد تندگردی تیره اندروا
ببارید و ز هم بگسست و گردان گشت بر گردون
[...]
خداوندی که در وحدت قدیم است از همه اشیا
نه اندر وحدتش کثرت، نه مُحدَث زین همه تنها
چه گوئی از چه او عالم پدید آورد از لولو
که نه مادت بد و صورت، نه بالا بود و نه پهنا
همی گوئی که بر معلول خود علت بود سابق
[...]
چه جرمست اینکه هر ساعت ز روی نیلگون دریا
زمین را سایبان بندد بپیش گنبد خضرا ؟
چو در بالا بود باشد بچشمش آب در پستی
چو در پستی بود باشد بکامش دود بر بالا
گهی از دامن دریا شود بر گوشۀ گردون
[...]
بهر چیزی بود خرسند هرکش قدر بی بالا
بهفت اقلیم نپسندد کسی کش همتی والا
ز خاک و باد و آب آتش شرف دارد فزون زیرا
که چون باشد سوی پستی بود میلش سوی بالا
ندارد هیچ مخلوقی بعالم قدرت خالق
[...]
سپاه ابر نیسانی ز دریا رفت بر صحرا
نثار لؤلؤ لالا به صحرا برد از دریا
چون گردی کش برانگیزد سم شبدیز شاهنشه
ز روی مرکز غبرا به روی گنبد خضرا
گهی ماننده دودی مسطح بر هوا شکلش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.