گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۱

 

ای سر رادان و راستان بدرستی

روی زمین از بلای بخل بشستی

سرو نشاطی بباغ دولت رسته

نیک زدی شاخ و بیخ و نیکو رستی

تا تو بدی جز بکام شاه نرفتی

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۲

 

همی گذشت بکوی اندرون بت مشکوی

ز روی او شده جای نشاط و رامش کوی

جفا نمود و بمن روی باز کرد بخشم

ز خشم چون گل صد برگ برفروخته روی

برفت و ماند مرا دلفکار و زار بجای

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۳

 

دلم بدیگر جای و تنم بدیگر جای

تنم بغربت و دل با تو مانده اندر وای

بلای تن ز دلم هست کاشکی همه سال

تنم بنزد تو بودی و دل بدیگر جای

دعا کنم بخدای جهان همه شب و روز

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۴

 

ای آفتاب شاهان شاهی و بی قرینی

پاک از همه بلائی چون گیتی آفرینی

با راستی رفیقی با مردمی قرینی

رایند جمله شاهان تو رای آفرینی

گرچه مه زمانی ورچه شه زمینی

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۵

 

کجائی تو این راحت جان کجائی

کجائی که هر چند خوانم نیائی

بریدم همه آشنائی ز وصلت

فراقت برد از طرب آشنائی

مرا هر زمانی هوایت بپرسد

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۶

 

چونان شدم از شادی زین نامه که گفتی

دادند بمن خط بملک دو جهانی

بر دوست گمانی بجز این برد دل من

ای دوست دلم بر تو غلط برد گمانی

هم قول تو هم وعده تو هر دو بود راست

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۷

 

آن ماه سرو بالا آن سرو ماه روی

از روی او دلم نشکیبد به هیچ روی

چشمم ز مهر ماهش گشته بسان ابر

جسمم ز عشق سروش گشته بسان موی

اشک و رخم ز عشقش چون برگ در خزان

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۸

 

ای میر اگر تو قصد بخان حرم کنی

اطراف او برتبت باغ ارم کنی

زی دشمنان تمام بدست الم دهی

با دوستان حدیث بلطف و کرم کنی

هنگام جنگ روی زمین بی عدو کنی

[...]

قطران تبریزی
 
 
۱
۶
۷
۸
sunny dark_mode