گنجور

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۶۸

 

مهدی چو به عدل دست گیرد

بازار ستم شکست گیرد

چون رایت حق بلند گردد

باطل همه راه پست گیرد

علم و تقوی چون کمال یابد

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۰

 

دوش از جناب مهدی پیک بشارت آمد

کز حضرت الهی عشرت اشارت آمد

یعنی حضور باشد جسم زمانه را کام

ویرانه جهان را وقت عمارت آمد

این شرح بی‏نهایت کز وصف ما شنیدی

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۱

 

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند

چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند

پیام مهدی هادی رسید خوش باشید

که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند

شب فراق بسازید با ستمکاران

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۲

 

مژده ای دل که مسیحانفسی می‌‏آید

که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌‏آید

از غم هجر مکن ناله و فریاد که من

زده‌‏ام فالی و فریادرسی می‌‏آید

کس ندانست که منزلگه آن دوست کجاست

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۳

 

بیا که رایت آن نائب آله رسید

نوید فتح و بشارت به مهر و ماه رسید

جمال بخت ز روی ظفر نقاب انداخت

کمال عدل به فریاد دادخواه رسید

سپهر دور خوش اکنون زند که ماه آمد

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۴

 

بهر مهر تو به فردوس براتم دادند

وز جهنم به ولای تو نجاتم دادند

در شب هجر تو بودم چو خضر در ظلمات

تا که از چشمه شوق آب حیاتم دادند

سرخوش از دوستی آل پیمبر گشتم

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۵

 

درخت مهر اهل البیت نور دل به بار آرد

نهال بغض ایشان رنج‏‌های بی‏‌شمار آرد

مشو غافل ز جاه سروری وز رتبه ایشان

که درد سرکشی آخر از این مستی خمار آرد

به جای صاحب کوثر، قسیم جنت و نار است

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۶

 

به علم و سیف و نسب کس به یار ما نرسد

تو را در این سخن انکار کار ما نرسد

اگرچه پادشهان در جهان بسی بودند

کسی به علم و به نصرت به یار ما نرسد

به حسن خلق و وفاداری و جهانگیری

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۷

 

شاه دین گوی فلک در خم چوگان تو باد

ساحت کون و مکان عرصه میدان تو باد

زلف هندوی هنر شیفته پرچم تست

دیده فتح و ظفر عاشق جولان تو باد

ای که انشای عطارد صفت شوکت تست

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۸

 

تو را امام ز اعدا خدا نگه دارد

فرشته‌‏ات به دو دست دعا نگه دارد

ز دیده خواه نهان باش و خواه عیان

خدات در همه حال از بلا نگه دارد

صبا به درگه او گر دل مرا بینی

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۹

 

وقت آشوب جهان شد العیاذ

فتنه آخر زمان شد العیاذ

می‏رسد دجّال اعور الحذر

نوبت دجّالیان شد العیاذ

ممتلی شد عالم از ظلم و ستم

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۰

 

بلینا بالفتن فی لیلة الهجر

ظلام فیه حتّی یطلع الفجر

امامی انت بدّلها الی القدر

لتسلم فیه حتی مطلع الفجر

برآی ای صبح روشندل خدا را

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۱

 

ای خرم از نوید قدومت بهار عمر

پژمرد در مفارقتت لاله‏‌زار عمر

این یک دو دم که دولت دیدار ممکن است

دریاب کار ما که نه پیداست کار عمر

گیریم عمر خویش ز سر در زمان تو

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۲

 

روی بنمای اماما و ره منبر گیر

بگشا منطق و دل از در دل‏ها برگیر

دین اسلام و شریعت که کهن گشت و خراب

یک به یک در دل ما تازه کن و از سر گیر

پر کن از امن و امان عالم آشفته ما

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۳

 

به حدیث آی و علوم خودم از یاد ببر

خرمن دانش ما را همه گو باد ببر

تا که از لفظ دُر افشان تو علم آموزیم

گو بیا سیل و کتب خانه ز بنیاد ببر

به ولایت زده‏ام دست شفاعت محکم

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۴

 

مهدی آخر زمان آید به دوران غم مخور

کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

این دل غمدیده حالش به شود دل بد مکن

وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور

بی‏حضورش چند روزی دور گردون گر گذشت

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۵

 

ای صبا نکهتی از خاک در یار بیار

ببر اندوه دل و مژده دیدار بیار

یعنی از نائب حق مژده وصلی برسان

نامه خوش خبر از عالم اسرار بیار

تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۶

 

عید است روز جمعه و یاران در انتظار

یا رب امام را به مصلّی کن آشکار

شاید که یک نماز که با او ادا کنیم

گردیم مستحق که کنی مغفرت نثار

خوش دولتی است خرّم و خوش خسرو کریم

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۷

 

بیا امام که آئین احمد آید باز

بیا امام که روی نبی نماید باز

بیا امام که از دست رفت ملت و دین

بیا امام که شرع محمد آید باز

بیا بیا که نمانده است شرع را رمقی

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۸

 

دلم فدای امام زمان شد و جان نیز

ببین که آتش شوق امام چون شد تیز

فدای دوستی اهلبیت پیغمبر

هزار ساله عبادت به تقوی و پرهیز

غلام آن حضراتم که رهنما بودند

[...]

فیض کاشانی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۷