گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۵ - وله

 

صدف دُرِّ معانی دُر دریای علوم

بلبل باغ فصاحت گل بستان سخن

ایکه هنگام سخن جان جهان زنده بتست

سخنت تحفه ی جانست و توئی جان سخن

چو شکر می شکند نرخ شکر می شکند

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۶ - فی الاستیهاب

 

مدیر نقطه ی عالم مدار مرکز ملک

جهان پناه سلیمان فر آصف ثانی

روان پیکر اقبال شمس دولت و دین

ترا رسد که کنی در جهان جهانبانی

چه گویمت که تو از فرط کبریا و جلال

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۷ - بمدح المولی الاعظم رکن الدین البکرانی

 

چو شاه شرق ز یغمای روم باز آمد

پیاده گشت از این سبز خنک چوگانی

برفت در حرم و سوی تیر کرد خطاب

که ای وزیر جهان دیده پیر نورانی

همین زمان برو و قاضی فلک را گوی

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۸ - فی تاریخ وفات شمس الدین محمدشاه و کتب علی بنائه

 

مه سپهر هنر شمس دین محمدشاه

زلال مشرب دین و نهال گلشن داد

در اول شب یوم الخمسین در شوال

میان خفتن و شام آخر مه مرداد

دوده گذشته ز عمرش ز جور دور فلک

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۹ - کتب واحد من الشعرا الیه فی طلب المداد

 

خواستم قطره سیاهی دوش

از که آنکس که نور دیده ماست

مهر گردون عالم آنکه رخش

در سیاهی شب چو مه پیداست

آنک اهل زمانه را در خور

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۲۰ - و له أیضاً

 

ای که رای تو در سیاهی شب

نایب شاه گنبد خضر است

از ضمیرت چگونه می خیزد

آب حیوان گر از سیاهی خاست

آفتابی تو روشنت گفتم

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۲۱ - فی طلب العیادة

 

ایا سپهر علّوی که رای روشن تو

ز شاه گنبد پیروزه گوی برباید

عروس کلّه طبعت بگاه جلوه گری

هزار دل برباید چو پرده بگشاید

بلطف طبع تو دیگر کجا تواند دید

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۲۲ - فی الشکایة من بعضی الارذال

 

ای سکّه‌ات قراضهٔ اقبال را عیار

بی‌طلعت دراهم افضال ناسره

طاوس سدره قهقهٔ شوق می‌زند

بر درگه رفیع تو چون کبک بردره

داری روا که خبث کند در قفای من

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۲۳ - فی الاستعطاف من بعض اکابر العصر

 

ایا شکوفه ی باغ کرم که گاه صریر

چو کلک نغمه نواز تو عندلیبی نیست

برنج فاقه شدم مبتلا و درمان چیست

که در دیار شما گوئیا طبیبی نیست

اگر ترا نظر لطف با غریبان هست

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۲۴ - فی الشکوی عن تعویق الاحسان

 

دی دمی با غمگساری باز می گفتم غمی

از بلای تنگدستی و جفای روزگار

گفت آنکت خواجه می فرمود آیا هیچ داد

گفتم آری داد گفت آخر چه گفتم انتظار

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۲۵ - فی الاستیهاب

 

ای ز تعظیم و تفاخر زده فرّاش ازل

چار طاقت ز شرف بر زبر هفت اورنگ

زر مرادست و گرنی چه گشاید ز برات

کاغذ از آب برون آید و سیم از دل سنگ

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۲۶ - فی الاستفتا

 

ایا سپهر معالی که پرتو طبعت

چراغ گوشه نشینان عالم بالاست

درین حدیث چه گوئی که نیر اعظم

که شاه قبّه ی این هفت طارم خضراست

دگر سپهر نوردی که بر حدیقه ی چرخ

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۲۷ - کتب علی بنائه

 

هر آنگهی که درین صفّه آشیان سازم

مرا ز هاتف غیبی بگوش جان آید

کز آن چه سود که ایوان قصر مرفوعست

بر اوج کنگره برج مشتری ساید

ازین سراچه ی خاک مدار چشم وفا

[...]

خواجوی کرمانی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode