گنجور

 
خواجوی کرمانی

ای سکّه‌ات قراضهٔ اقبال را عیار

بی‌طلعت دراهم افضال ناسره

طاوس سدره قهقهٔ شوق می‌زند

بر درگه رفیع تو چون کبک بردره

داری روا که خبث کند در قفای من

هر ناکسی گدای قفا خواره مسخره

 
 
 
کسایی

ای برکشیده منظره و کاخ تا سهیل

برده به برج گاو سر برج و کنگره

از پنجره تمام نگاه کن به بوستان

کان خانهٔ مقام تو را نیست پنجره

باز شکار جوی هزیمت شد از شکار

[...]

ناصرخسرو

گرگ آمده است گرسنه و دشت پر بره

افتاده در رمه، رمه رفته به شب چره

گرگ، از رمه‌خواران و رمه، در گیا چران

هر یک به حرص خویش همی پر کند دره

گرگ گیا بره‌است و بره گرگ را گیاست

[...]

ظهیر فاریابی

ای قصر ملک را ز معالیت کنگره

حزم تو گرد مرکز اسلام دایره

در طلعتت نجوم افق را مطالعه

در منظرت سعود فلک را مناظره

چون مفتی ضمیر تو گیرد قلم به دست

[...]

کمال‌الدین اسماعیل

ای بر محکّ عقل وجود تو ناسره

ای مجمع مساوی اخلاق یکسره

گر بگذری بر آنکه ز مویی ضعیف تر

چیزی از وتراش کنی همچو استره

گر چه خری تر از خری هیچ نقص نیست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از کمال‌الدین اسماعیل
خواجوی کرمانی

ای آب نزد کلک تو تیغ اکاسره

وی خاک پیش کاخ تو قصر قیاصره

مرغان خوش نوای گلستان خاطرت

با طایران عالم جان در مناقره

یک مفرد از سپاه تو ده باره کرده پست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه