ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۴۹ - پیغام آوردن صبا از معشوق
با پیک صبا چو این حکایت
گفت آن صنم از سر عنایت
دل شاد شد و ز جای برجست
نگرفت دمی قرار و ننشست
آورد به سوی آن بَلاکش
[...]
ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۵۰ - جواب عاشق با باد
با باد زبان عذر بگشاد
گفت ای دل و جان من به تو شاد
ای راه بر دیار یارم
وی محرم صورت نگارم
در فرقت آن مه دلارام
[...]
ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۵۱ - نامۀ نهم از زبان عاشق
گو آن که گدای حضرت تست
پروانۀ شمع طلعت تست
بیخواب و خور است در فراقت
خونینجگر است از اشتیاقت
دید از تو جفای بینهایت
[...]
ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۵۴ - تمامی سخن
یارب چه دمیست روحپرور
آن دم که رسد وصال دلبر
ای ماه فلک بسان غلامت
آسوده روانم از پیامت
المنتللّٰه ای دلافروز
[...]
ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۵۵ - پیغام بردن صبا از عاشق
چون یافت نسیم بیشکیبش
شد باز به سوی دلفریبش
در سایه آن نگار دلخواه
شد ز آمدن نسیم آگاه
او را سوی بزم خویشتن خواند
[...]
ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۵۶ - نامۀ دهم از زبان معشوق
گو آنکه ترا انیس جان است
کام دل و راحت روان است
در چشم تو نیست جز خیالش
مقصود تو نیست جز وصالش
سرمایۀ راحت دلت اوست
[...]
ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۵۹ - تمامی سخن
بسیار جفا و رنج بردی
تا راه به سوی گنج بردی
بیگانه ز خویش تا نگشتی
با وصل من آشنا نگشتی
خوش باش که با تو عهد کردم
[...]
ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۶۰ - باز آمدن صبا از معشوق به عاشق
چون باد از آن نگار همدم
این مژده شنید گشت خرم
آمد سوی آن شکسته دلشاد
وز مقدم دلبرش خبر داد
گفت ای که وصال یار خواهی
[...]
ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۶۱ - در خاتمت کتاب
چون گشت تمام کار عاشق
از وصل به صورت موافق
این نظم که بود در بیانش
در خاتمه گشت همعنانش
چون دید خرد که این کواکب
[...]
ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۶۲ - در نصیحت فرماید
رفت ابن عماد عمر برباد
زین عمر به باد رفته فریاد
تا چند پی خیال پویی
وصف رخ و زلف و خال گویی
تو بلبل بوستان جانی
[...]