مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۸ - عرض بیچارگی و آرزوی گرمابه
گرمابه سه داشتم به لوهور
وین نزد همه کسی عیان است
امروز سه سال شد که مویم
ماننده موی کافرانست
بر تارک و گوش و گردن من
[...]
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳
زان چشم پر از خمار سرمست
پر خون دارم دو دیده پیوست
اندر عجبم که چشم آن ماه
ناخورده شراب چون شود مست
یا بر دل خسته چون زند تیر
[...]
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳
ای ساقی می بیار پیوست
کان یار عزیز توبه بشکست
برخاست ز جای زهد و دعوی
در میکده با نگار بنشست
بنهاد ز سر ریا و طامات
[...]
خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹
آن کز می خواجگی است سرمست
بر وی نزنند عاقلان دست
بیآنکه کسی فکند او را
از پایهٔ خود فرو فتد پست
مرغی که تواش همای خوانی
[...]
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۳
نه همت من به پایه راضی است
نه پایه سزای همتم هست
یارب چو ز همت و ز پایه
نگشاید کار و نگذرد دست
یا پایه چو همتم برافراز
[...]
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۵
گیرم که دل درست ما نیست
آخر نام درست ما هست
خاقانی را اگر سفیهی
هنگام جدل زبان فروبست
این هم ز عجایب خواص است
[...]
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده
تا در نفسم عنایتی هست
فتراک تو کی گذارم از دست
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲ - نعت پیغمبر اکرم (ص)
جبریل رسید طوق در دست
کز بهر تو آسمان کمر بست
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳ - برهان قاطع در حدوث آفرینش
پرسیدنِ هر که در جهان هست
کز فاقهٔ روزگار چون رست
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳ - برهان قاطع در حدوث آفرینش
هرچ آن نظری در او توان بست
پوشیده خزینهای در آن هست
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳ - برهان قاطع در حدوث آفرینش
در سلسلهٔ فلک مزن دست
کاین سلسله را هم آخری هست
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳ - برهان قاطع در حدوث آفرینش
اما نتوان نهفت آن جست
کاین دانه در آب و خاک چون رست
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴ - سبب نظم کتاب
این نسخه چو دل نهاد بر دست
در پهلوی من چو سایه بنشست
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۸ - در شکایت حسودان و منکران
چون سایه شده به پیش من پست
تعریض مرا گرفته در دست
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۸ - در شکایت حسودان و منکران
گر ساز کنم قصایدی چست
او باز کند قلایدی سست
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۸ - در شکایت حسودان و منکران
زخمی چو چراغ میخورم چست
وز خنده چو شمع میشوم سست
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۸ - در شکایت حسودان و منکران
یوسف که ز ماه عقد میبست
از حقد برادران نمیرست