گنجور

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۳

 

بازآی ساقیا که هواخواهِ خدمتم

مشتاقِ بندگیّ و دعاگویِ دولتم

زان جا که فیضِ جامِ سعادت فروغِ توست

بیرون شدی نُمای ز ظلماتِ حیرتم

هرچند غرقِ بحرِ گناهم ز صد جهت

[...]

حافظ
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۲

 

من شاهباز زاده شاه شریعتم

از بهر صید طایر قدس حقیقتم

طاووس باغ انسم و سیمرغ باغ قدس

عنقای برج عزت و شاه شریعتم

لاهوتیم که هم بر ناسوت گشته‌ام

[...]

نسیمی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۵

 

صبرم نماند و نیست دگر تاب فرقتم

خوش بر سر بهانه نشسته‌ست طاقتم

من مرد حملهٔ سپه هجر نیستم

گیرم که استوار بود پای جرأتم

زندان بی در است کدورتسرای هجر

[...]

وحشی بافقی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲

 

مولای من بیا که هواخواه خدمتم

مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم‏

زانجا که فیض عام سعادت فروغ تست

بیرون شدن نمای ز ظُلمات حیرتم

هرچند غرق بحر گناهم ز صد جهت

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲

 

مولای من بیا که هواخواه خدمتم

مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم‏

زانجا که فیض عام سعادت فروغ تست

بیرون شدن نمای ز ظُلمات حیرتم

هرچند غرق بحر گناهم ز صد جهت

[...]

فیض کاشانی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۱

 

شکر خدا که باز به امداد همّتم

جا داده عشق بر سر کوی ملامتم

پیغمبرم به شرع محبّت، به کتف من

باشد نشان سنگ تو مهر نبوّتم

اظهار شکوه از ستم دوست کافریست

[...]

فیاض لاهیجی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۱

 

یارب ز چرک مال جهان بخش نفرتم

ز آلایش تعلق آن ده طهارتم

از دست رفت پای، بده دست و پای سعی

تن گشت همچو سرمه، بده چشم عبرتم

گرد گناه، از گهرم برده آب و رنگ

[...]

واعظ قزوینی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۷۹۴

 

مقبول میفروش گر افتاد خدمتم

شاید ملک زند بفلک کوس دولتم

خضر خطت چو راهنما شد بر آن دهان

از دل ببرد وحشت ظلمات حیرتم

آلوده بود خاطرم از لوث کیدوشید

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۸۲۴

 

مقبول میفروش گر افتاد خدمتم

شاید ملک زند بفلک کوس دولتم

خضر خطت چو راهنما شد بر آن دهان

از دل ببرد وحشت ظلمات حیرتم

آلوده بود خاطرم از لوث کید و شید

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۶

 

خون شد دل از علایق ناسوت کثرتم

ساقی به گردش آی بده جام وحدتم

آن دارویم بده که فلاطون خم نشین

آید کمین سبوکش دریای حکمتم

در زیر بار سایه کشد قاف تا به قاف

[...]

نیر تبریزی
 
 
sunny dark_mode