گنجور

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۱

 

ما را ره توفیق نمودند و بریدیم

بر ما در تحقیق گشودند و رسیدیم

یکچند به هر صومعه بردیم ارادت

یکچند به هر مدرسه گفتیم و شنیدیم

اقلیم معارف همه را سیر نمودیم

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۲

 

بس جور کشیدیم در این ره که بریدیم

المنة لله که بمقصود رسیدیم

طی شد الم فرقت و برخواست غم از دل

با دوست نشستیم و می وصل چشیدیم

از علم یقین آمد و از کوش بآغوش

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۳

 

دردا که درین راه بسی رنج کشیدیم

بس راه بریدیم و بمنزل نرسیدیم

قومی که ره راست گزیدند و رسیدند

ما در غم تحصیل ره راست خمیدیم

آنقوم گر آرام گذشتند گذشتند

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۵

 

از غیبب عدم رخت بهستی چو کشیدیم

از پرتو خورشید تو چون صبح دمیدیم

چون چشم گشودیم بر آن چشمهٔ خورشید

از شعشه‌اش چشم چو خفاش کشیدیم

پرسند گر از ما که چه دیدید در آنروز

[...]

فیض کاشانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۶

 

جز رنج خمار ابدی نشئه ندیدیم

زان باده که از ساغر ایام کشیدیم

آمیخته با خون دل و لخت جگر بود

هر جرعه که از مشربهٔ دهر چشیدیم

انگیخته از چنگ غم و زخم ستم بود

[...]

نشاط اصفهانی
 

ملا احمد نراقی » دیوان اشعار » منتخب غزلیات و قطعات » شمارهٔ ۲۱

 

عمری ست که اندر طلب دوست دویدیم

هم مدرسه هم میکده هم صومعه دیدیم

با هیچکس از دوست ندیدیم نشانی

وز هیچکسی هم خبر او نشنیدیم

در کنج خرابی پس از آن جای گرفتیم

[...]

ملا احمد نراقی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۶۹۹

 

وحشی‌صفت از خلق رمیدیم رمیدیم

در حلقهٔ دام تو تپیدیم تپیدیم

تا شاهد لیلی‌وَش ما پرده برافکند

مجنون‌صفت از غیر رمیدیم رمیدیم

دادند به ما جام شراب ازلی را

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۷۷۷

 

منصور صفت سر بسردار بدیدیم

گفتیم سخن حق و بمطلب برسیدیم

شور تو پری از دل دیوانه نیفتاد

هر چند بر او حرز یمانی بدمیدیم

مجنون بفغان بود پی محمل لیلی

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۸

 

از دادن جان خدمت جانانه رسیدیم

در عشق نظر کن که چه دادیم و چه دیدیم

زان پستهٔ خندان چه شکرها که نخوردیم

زان سرو خرامان چه ثمرها که نچیدیم

هر عقده که آن زلف دوتا داشت گشودیم

[...]

فروغی بسطامی
 

الهامی کرمانشاهی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶

 

هرجای که رفتیم و به هرسو که دویدیم

غیر از تو در آیینهٔ آفاق ندیدیم

بس بادیه گشتیم و بدیدیم در آخر

تو همره ما بودی و بیهوده دویدیم

بیهوده نگشتی تو اسیر نگه ما

[...]

الهامی کرمانشاهی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۱

 

رفتی و رخ خوب تو را سیر ندیدیم

از گلشن حسن تو گلی تازه نچیدیم

این لقمه بکام دگران بود، چرا ما

از حسرت او این همه انگشت مزیدیم

اغیار زلعل تو دو صد بوس ربودند

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 

اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۸۳ - کرمک شبتاب

 

مائیم که مانند تو از خاک دمیدیم

دیدیم تپیدیم ، ندیدیم تپیدیم

اقبال لاهوری
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۳

 

ای قبلهٔ جان ما چو بکوی تو رسیدیم

تسبیح بیفکنده و زنار بریدیم

پا بر سر بازار محبت چو نهادیم

با نقد دل و دین غم عشق تو خریدیم

از جان و سرو مال و خرد مذهب و آئین

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲۲ - تضمین غزل شیخ سعدی رحمه‌‌الله علیه

 

افسوس که ما نامه عصیان ندریدیم

بر تن بجز از جامه حسرت نبریدیم

با گوش عمل حکم خدا را نشنیدیم

بر لوح معاصی خط عذری نکشیدیم

صغیر اصفهانی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode