گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴۶

 

سر برهنه کرده‌ام به سودایی

برخاسته دل نه عقل و نه رایی

با چشم پر آب پای در آتش

بر خاک نشسته باد پیمایی

چون گوی بمانده در خم چوگان

[...]

عطار
 

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۹۱ - وله فی مدیحه و یصف الرّمد

 

ای آنکه نکرد عقل دانایی

جز خدمت درگهت تمنّایی

وی آنکه ندید ذات پاکت را

گردون هزار دیده همتایی

رای تو چو مهر عالم افروزی

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۲۵

 

مندیش از آن بت مسیحایی

تا دل نشود سقیم و سودایی

لاحول کن و ره سلامت گیر

مندیش از آن جمال و زیبایی

فرصت ز کجا که تا کنی لاحول

[...]

مولانا
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۷۷

 

ما از غم تو شدیم سودایی

ای دوست چرا دمی نمی‌آیی

بر ما گذری نمیکنی گه گه

ور می‌گذری دمی نمی‌پایی

تا تو نظری به ما و من کردی

[...]

حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۹۵

 

ای مونس روزگار تنهایی

بر ما شب هجر چند پیمایی

در نزع فتاده ام نظر بر در

تدبیرِ وداع کن چه می پایی

بر بویِ تو جانِ رفته باز آمد

[...]

حکیم نزاری
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۸۱

 

تا تو روی چو ماه بنمایی

نتوان دید روی بینایی

نیم بالای تو نباشد سرو

که تو سرو تمام بالایی

به تماشا قدم چه رنجه کنی؟

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۵ - جلال الدین بلخی معروف به مولوی معنوی

 

جهان چون تو مرغی ندید و نبیند

که هم فوق بامی و هم در سرایی

از خلق جهان کناره می‌گیرد

آن را که تو در کنار می‌آیی

رضاقلی خان هدایت
 

ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۱

 

ای تازه بهار نغز و زیبایی

اندر خور دیدن و تماشایی

رضوان سر شاخ تازه پیراید

چون تو سر زلف تازه پیرایی

هر دم به دگر طریقه و آیین

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 
 
sunny dark_mode