نظام قاری » دیوان البسه » مثنویات » شمارهٔ ۲
در البسه رانده ام سخن را
شسته همه جامه کهن را
(گازر که بکار خود تمامست)
(بهتر زنسیج باف خامست)
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۸ - در ختم کتاب و خاتمه خطاب
ورتو به شمار آن بری دست
باشد سه هزار و هشتصد و شصت
جامی » بهارستان » روضهٔ هشتم (در حکایات حیوانات) » بخش ۷
آنم که به عمر خویش هرگز
خالی نشدم ز آرزویت
جامی » بهارستان » روضهٔ هشتم (در حکایات حیوانات) » بخش ۷
گر گرد همه جهان بگردی
ساکن نشوم ز جستجویت
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱
آن را که رفیق بود دولت
داد زر و سیم و اسب خلعت
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ سوم در ذکر وزرا » ۱۷۷- خواجه هدایت الله
سر موزه ی قاز را چه حاجت
کاجیده کنند در ضیافت
وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » در هجو ملا فهمی
ای منکر حضرت رسالت
سبحان اله زهی سفاهت
انکار کسی که شق کند ماه
از چیست؟ ز غایت شقاوت
برگشته کسی ز دین احمد
[...]
وحشی بافقی » دیوان اشعار » مثنویات » در هجو کیدی (یاری) شاعرنما
هجویست که همچو طوق لعنت
در گردن توست تا قیامت
فصیحی هروی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - مدح حسنخان شاملو
در سلسله شک رز خست
نگذاشت مگس فروغ عصمت
وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۲۱ - صفت نجّار
رخساره چنین و در مهارت
هستند ز قدرت حق آیت
وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۳۷ - صفت رمّال
یاران از من کشند محنت
شرمنده شدم از این جماعت
حزین لاهیجی » مثنویات » تذکرة العاشقین » بخش ۴ - عرض زمین بوس به حضرت ختمی پناه علیه التّحیّه والثّناء
سهل است، ولی به عرشِ رفعت
نتوان چو تو یافت، اوج عزت
حزین لاهیجی » مثنویات » تذکرة العاشقین » بخش ۶ - در مدح جدّش شیخ زاهد گیلانی سروده است
حرفی ز ثنای شیخ ملّت
برهان طریقت و شریعت
حزین لاهیجی » مثنویات » تذکرة العاشقین » بخش ۶ - در مدح جدّش شیخ زاهد گیلانی سروده است
ابراهیم دوم به همّت
دریوزه گر، ادهمش ز فطرت
حزین لاهیجی » مثنویات » تذکرة العاشقین » بخش ۷ - دربارهٔ پدر دانشمند خود سروده است
شهر دل و شهریار حکمت
اورنگ نشین اوج رفعت
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۲ - عطار نیشابوری رَوَّحَ اللّهُ رَوْحَهُ
بر ما چو وجود نیست ما را
چندان غم و رنج بی کران چیست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۲ - عطار نیشابوری رَوَّحَ اللّهُ رَوْحَهُ
چون هست یقین که نیست جز تو
آوازهٔ این همه گمان چیست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۲ - عطار نیشابوری رَوَّحَ اللّهُ رَوْحَهُ
بیگانه شدم ز هر دو عالم
وآگه نه که آشنایِ من کیست