گنجور

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲

 

دانی که من از تو برنگردم

چندان که خطا کنی صواب است

سعدی
 

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲

 

بستان و بده بگوی و بشنو

شبهای چنین نه وقت خواب است

سعدی
 

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲

 

شمعی به میان ما برافروز

یا شمع مکن که ماهتاب است

سعدی
 

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲

 

دیوانه به حال خویش بگذار

کاین مستی ما نه از شراب است

سعدی
 

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲

 

دریاب دمی که می‌توانی

بشتاب که عمر در شتاب است

سعدی
 

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲

 

ابنای زمان مثال گندم

وین دور فلک چو آسیاب است

سعدی
 

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲

 

ای تشنه به خیره چند پویی

کاین ره که تو می‌روی سراب است

سعدی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - ایضاً له

 

دارد ز جمال تو خجالت

خورشید که مظهر جمالست

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - ایضاً له

 

بیرون نپرد ز دام مویت

مرغ دل او که بسته بال است

ابن یمین
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - در نعت حضرت رسول (ص)

 

ای سدره ستون بارگاهت

کونین غبار خاک راهت

کردی نه و هفت و چار را ترک

آن روز که فقر شد هلاکت

نه چرخ هزار دانه گردان

[...]

سلمان ساوجی
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۱۶

 

از سرو روان عصای پیری

شد پیر کمال بایدش ساخت

کمال خجندی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » مثنویات » شمارهٔ ۲

 

چون واو شش است اوحد ذات

چون شش جهت از میانه برخاست

نسیمی
 

نظام قاری » دیوان البسه » مثنویات » شمارهٔ ۲

 

در البسه رانده ام سخن را

شسته همه جامه کهن را

(گازر که بکار خود تمامست)

(بهتر زنسیج باف خامست)

نظام قاری
 

جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۸ - در ختم کتاب و خاتمه خطاب

 

ورتو به شمار آن بری دست

باشد سه هزار و هشتصد و شصت

جامی
 

جامی » بهارستان » روضهٔ هشتم (در حکایات حیوانات) » بخش ۷

 

آنم که به عمر خویش هرگز

خالی نشدم ز آرزویت

جامی
 

جامی » بهارستان » روضهٔ هشتم (در حکایات حیوانات) » بخش ۷

 

گر گرد همه جهان بگردی

ساکن نشوم ز جستجویت

جامی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱

 

آن را که رفیق بود دولت

داد زر و سیم و اسب خلعت

محتشم کاشانی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱

 

از قوت بازوی بلاغت

دست همه تافت در فصاحت

محتشم کاشانی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱

 

وانگاه ز حضرت رسالت

بر سر نهش افسر شفاعت

محتشم کاشانی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode