کمالالدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۷ - و قال ایضاً یمدحه
بر ما درازدستی زلف تو از قضاست
این تنگ باری لب لعل تو از کجاست؟
نجمالدین رازی » مجموعهٔ اشعار » سایر اشعار » شمارهٔ ۴
دل در جهان مبند جهان یار بی وفاست
تکیه برو مکن که برو تکیه بر هواست
با او بنوش باده که باری مقرر است
داده بده که سخت حریف کژ دغاست
مارست و چاه هر چه تو بینی زمال و جاه
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۰
از بامداد روی تو دیدن حیات ماست
امروز روی خوب تو یا رب چه دلرباست
امروز در جمال تو خود لطف دیگرست
امروز هر چه عاشق شیدا کند سزاست
امروز آن کسی که مرا دی بداد پند
[...]
مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » سیزدهم
از عقل و عشق و روح مثلث شدست راست
هر زخم را چو مرهم و هر درد را دواست
در مغز علتیست اگر این مثلثم
خورد و گران نشد که نه در خورد این عطاست
از جام آفتاب حقایق بهر زمان
[...]
مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » بیست و پنجم
در روضهٔ ریاحین میگرد چپ و راست
گل دسته بستن تو ندانم پی کراست
گل دسته در هوای عفن پایدار نیست
آن را کشیدن این سو، هم حیف و هم خطاست
زنجیر بسکلد، بسوی اصل خود رود
[...]
مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » بیست و پنجم
ترجیع هم بگویم زیرا که یار خواست
هر کژ که من بگویم، گردد ز یار راست
همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۵
حالم ز فرقت تو نیاید به نامه راست
کاین کارنامهایست نه این کار نامه است
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۵
با این جمال روی صنم دیدنم خطاست
کایینه مراد نه بهر جمال ماست
درویش بین به کلبه خود می برد هوس
زان شمع کش ملایکه پروانه ضیاست
عقل است و لاف صبر یکی پرده برفگن
[...]
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸
آمد نسیم گل به دمیدن ز چپ و راست
ساقی، می شبانه بیاور، که روز ماست
در باغ شد شکفته به هر جانبی گلی
فریاد عندلیب ز هر جانبی بخاست
تا پیش شاخ گل ننشینی، قدح به دست
[...]
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱
پیراهن ار ز یاسمن و گل کند رواست
آن سرو لاله چهره، که در غنچهٔ قباست
خلقی، چو طرف، بر کمرش بستهاند دل
وین دولت از میانه ببینیم تا کراست؟
کرد از هوای خویش دلم گرم ذرهوار
[...]
اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴ - وله فیالطامات
ای دل، تویی و من، بنشین کژ، بگوی راست
تا ز آفرینش تو جهان آفرین چه خواست؟
گر خواب و خورد بود مراد، این کمال نیست
ور علم و حکمتست غرض، کاهلی چراست؟
عقل این بود که: ترک بگویند فعل کژ
[...]
اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵ - فیمنقبت امیرالمؤمنین حسین بن علی بن ابیطالب رضیالله عنهما
این آسمان صدق و درو اختر صفاست؟
یا روضهٔ مقدس فرزند مصطفاست؟
این داغ سینهٔ اسدالله و فاطمه است؟
یا باغ میوهٔ دل زهرا و مرتضاست؟
ای دیده، خوابگاه حسین علیست این؟
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٣ - وله ایضاً فی التوحید
ایدل گرت شناختن راه حق هواست
خود را بدان که عارف خود عارف خداست
غم ره مده بخویشتن ار وقت خوش نماند
زیرا که وقت فوت شد اما خوشی بجاست
هر دم سر از دریچه دیگر برون کند
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١٧٠
ما را حکایتی عجب افتاد با ملک
ناید بیان حالت آنهم بشرح راست
در عمرها بکلی آن کس نمیرسد
اما چه گویمت که زجز وی آن چه خاست
خاطر بسوخت زاتش فکرم که هر صباح
[...]
سلمان ساوجی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۰ - خدنگ مصایب
جان در بدن ودیعه پروردگار ماست
میخواهد از تو باز ودیعت چه ماجراست
کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۰
سروی ز باغ حسن به لطف قدت نخاست
از آن برتر است قد تو کآید به شرح راست
جان به لب رسیده ما را به بوسهای
دریاب کز دهان تو در معرض فناست
تا از لبت وظیفهٔ دشنام کردهای
[...]
کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۰
سروی ز باغ حسن به لطف قدت نخاست
از آن برتر است قد تو کآید به شرح راست
قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۳
معراج عاشقی، که فنا در پی فناست
در طور عشق شیوه مستان کبریاست
با عقل کم نشین،که مقام تحیرست
همراه عشق شو، که صفا در پی صفاست
عشقست هرچه هست و بگفتیم و گفته اند
[...]