×
عارف قزوینی » دیوان اشعار » نامه ها و اشعار متفرقه » شمارهٔ ۳ - رونوشت از خط زیبای عارف که در آن تاریخ نوشته
این بود آن گفتهٔ پیرِ خِرَد
بشنو کاین گفته خِرَد پرورد
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۷ - اندرز به شاه
لیک نفاق آمد و کرد آنچه کرد
تا که فتادیم بدین رنج و درد
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱ - جو یک مثقالی
شحنه حکایت به ملک عرضه کرد
شاه عجب داشت از آن هر سه مرد
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۳ - موقوفه و موقوفهخوار
گر نخورم من دگری میخورد
ور نبرم من دگری میبرد
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - رؤیای صادقه
جلوه همی کرد چه بستان ورد
سرخ و بنفش آبی واسپید و زرد
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۷ - اشتر و گله
زان کله دان از ره خشم و نبرد
عزم برون کردن آن گله کرد
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۳ - ماست کش و یخ کش
روزی از آنجمله که او ماست برد
بر سر خوان قاضی از آن ماست خورد
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۸ - قدک و صباغ
بر حسب وعده دکر روز مرد
جا به در دکهٔ صباغ کرد
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۱ - در مذمت نوشابه
وقت خود آن لحظه غنیمت شمرد
هرچه که میخواست از آن خانه برد
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۱ - در مذمت نوشابه
شد چو به تاثیر میاز عقل فرد
هیچ نداند که چه گفت و چه کرد
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۵ - ماهی و صدف
پند و نصیحت به تو ز اهل خرد
آب محیط است که ماهی خورد
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۱ - خودبینی
نخوت خود بینیش از راه برد
پای پی سرکشی اینسان فشرد
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۲۵ - بلبل و مور
گفت نگارین مرا باد برد
میشنوی؟ آن گل نوزاد مرد