گنجور

 
ایرج میرزا

طبع من این نکته چه پاکیزه گفت

سهل بُوَد خوردن افسوس مفت

مردم این مُلک ز کِه تا به مِه

هیچ ندانند جز احسنت و زِه

هرکسی اندر غم جان خود است

فارغ از اندیشه نیک و بد است

بعد که مُردم ، همه یادم کنند!

رحمت وافر به نِهادَم کنند!

گر بر کناس بری یاس را

رنجه کنی شامه کناس را

زآنچه پس از مرگ برایم کنند

کاش کمی حین و بقایم کنند

دل به کف غصّه نباید سپرد

اوّل و آخر همه خواهیم مُرد