طبع من این نکته چه پاکیزه گفت
سهل بُوَد خوردن افسوس مفت
مردم این مُلک ز کِه تا به مِه
هیچ ندانند جز احسنت و زِه
هرکسی اندر غم جان خود است
فارغ از اندیشه نیک و بد است
بعد که مُردم ، همه یادم کنند!
رحمت وافر به نِهادَم کنند!
گر بر کناس بری یاس را
رنجه کنی شامه کناس را
زآنچه پس از مرگ برایم کنند
کاش کمی حین و بقایم کنند
دل به کف غصّه نباید سپرد
اوّل و آخر همه خواهیم مُرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع مرگ و نگرانی در مورد آن میپردازد. شاعر بیان میکند که مردم در زندگی فقط به فکر خود هستند و از نیک و بد غافلند. او همچنان ابراز میکند که پس از مرگ ممکن است یادش را گرامی دارند، اما او ترجیح میدهد که در زمان حیاتش کمی بیشتر به او توجه شود. او همچنین به این نکته اشاره دارد که انسانها باید در برابر غمها مقاوم باشند، زیرا در نهایت همه ما به مرگ خواهیم رفت.
هوش مصنوعی: طبع من این نکته را به خوبی بیان کرد: گشادی در فضای زندگی به قدری آسان است که از دست دادن آن چندان غمانگیز نیست.
هوش مصنوعی: مردم این سرزمین از کی تا به حال چیزی نمیدانند جز اینکه خوب است و بد است.
هوش مصنوعی: هر فردی در اندوه و نگرانیهای خود غرق شده است و از تفکر درباره خوبیها و بدیها بیخبر است.
هوش مصنوعی: زمانی که من دیگر در این دنیا نیستم، همه به یادم خواهند بود و برای من دعا و خیرخواهی خواهند کرد.
هوش مصنوعی: اگر به کناس (کسی که در کار خود خبره است) یاس را بدهی و او را ناراحت کنی، باعث میشوی که حس بویایی او تحت تاثیر قرار گیرد.
هوش مصنوعی: من امیدوارم که وقتی هنوز زندهام، به من توجه بیشتری کنند و به فکر من باشند، نه اینکه فقط بعد از مرگم به یادم بیفتند و کارهایی برایم انجام دهند.
هوش مصنوعی: نباید دل را به غم و اندوه سپرد، زیرا در ابتدا و انتهای زندگی همه ما به مرگ خواهیم رسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.