گنجور

مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » یازدهم

 

سوم ترجیع این باشد که بر بت اشک من شاشد

برآشوبد، زند پنجه، رخم از خشم بخراشد

مولانا
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰

 

ندانم تا دگربار این دل ریشم چه شیدا شد

مگر عکس رخ دلبر به جان باز آشکارا شد

دگر چون با دلم لعلش نهان در گفت‌وگو آمد

صدای ناله زار دل ریشم به هرجا شد

به صحرا چون که بیرون رفت باز آن دلبر از خلوت

[...]

نسیمی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۳ - در طور شیخ کمال

 

ملمع خرقه‌ام از وصله‌ها بادپالا شد

بدان هیأت که گویی داغ‌های باده هرجا شد

وز آنها پاره ای دیگر بسان جامه کعبه

به بین کش دوخته بر روی محراب مصلا شد

چه عالی رتبه شد دیر مغان کز نام او مستی

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۶۲

 

هلال عید از گردون زنگاری هویدا شد

پی بیرون شد از دریای غم کشتی مهیا شد

زماه نو چنان شد صیقلی آیینه دلها

که هر کس هر چه در دل داشت بی مانع هویدا شد

به از روشندلی تیر شهابی نیست شیطان را

[...]

صائب تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷۱

 

به امیدِ فنا تاب و تبِ هستی گوارا شد

هوای سوختن بال و پرِ پروانهٔ ما شد

فکندیم از تمیز آخر خلل در کار یکتایی

بدل شد شخص با تمثال تا آیینه پیدا شد

زبانِ حال دارد سرمهٔ لاف‌ِ کمال اینجا

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷۲

 

ز تنگی منفعل‌ گردید دل آفاق پیدا شد

گهر از شرم ‌کم‌ظرفی عرق‌ها کرد دریا شد

ز خود غافل گذشتی فال استقبال زد حالت

نگاه از جلوه پیش افتاد امروز تو فردا شد

تماشای غریبی داشت بزم بی‌تماشایی

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷۳

 

صفا داغ‌ کدورت‌ گشت سامان من و ما شد

به سر خاکی فشاند آیینه کاین تمثال پیدا شد

زیارتگاه حسنم کرد فیض محوگردیدن

ز قید نقش رستم خانهٔ آیینه پیدا شد

ز فکر خود گذشتم مشرب ایجاد جنون گشتم

[...]

بیدل دهلوی
 

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۶

 

هزبر بیشه مردی سلیم بن محمود آنکه

به نوک نیزه اش بس عقده واناشده، واشد

ز کینش رزمگه شد دشت چین از بس تن بی جان

تو می گوئی ز جبهه ش قابض الارواح هویدا شد

تمنا داشت پیش شیر شیران داور اعظم

[...]

خالد نقشبندی
 

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مدایح و مراثی » شمارهٔ ۲۵ - در مدح ثامن الائمه حضرت رضا (ع)

 

جمال آن پری بی پرده تا از پرده پیدا شد

مرا، راز نهان از پرده ی جان آشکارا شد

به سودای سر زلفش دلم سرگرم سودا شد

شدم تا با خبر یکسر دل و دینم به یغما شد

ز آشوب سر زلفش نه من تنها پریشانم

[...]

وفایی شوشتری
 

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مدایح و مراثی » شمارهٔ ۲۶ - تجدید مطلع

 

شهنشاهی که مرآت مثال الله علیا شد

جمال ایزدی از نور روی او هویدا شد

به ممکن غیر ممکن بود دیدن ذات واجب را

چو آن شه جلوه گر شد در جهان حلّ معمّا شد

صفات ایزدی یکسر، به ذاتش مدغم و مضمر

[...]

وفایی شوشتری
 
 
sunny dark_mode